غزل شمارهٔ ۱۳۱۰
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوانش ها
غزل شمارهٔ ۱۳۱۰ به خوانش عندلیب
حاشیه ها
پیر کهن از معنا های بنیادی فرهنگ ایران است
همچنین شاه بی مانند، از شاهان بی مانند کیومرث، هوشنگ، جمشید، فریدون و منوچهر و کیخسرو را میتوان نام برد و پیر قدیم همانا زال خردمند است که پرورده سیمرغ است و بی مرگ و جاودان است و سیمرغی تازه و نو هر روز اورا همراهی و نگاهداری میکند و او در هر دوره ای حاضر و کارامد است و چون طبیبی حاذق و توانا به معالجه بیماران عشق می پردازد
جلال دین با توانایی ویژه و عشق آتشین که به دریای عشق پیوسته است، توانسته این پیر کهن را بشناسد و با او همراه شود و اینگونه آنرا توصیف میکند که رفتاری دوگانه دارد که جذب و دفع است چون دم و بازدم که به صفا و پاکی و صیقل دادن و به بالا بردن می انجامد بی آنکه لحظه ای این رفتار دوگانه را ترک گوید
پیر کهن و شاه بی نظیر از معنا های بنیادی فرهنگ ایران است
از شاهان بی مانند میتوان کیومرث، هوشنگ، جمشید، فریدون، منوچهر و کیخسرو را نام برد
و پیر قدیمی همانا زال، پرورده سیمرغ که بی مرگ و جاودان است و هر دوره سیمرغی نو او را نگاهداری و همراهی میکند
تا او چون طبیبی حاذق و توانمند به شفابخشی بیماران عشق بپردازد
جلال دین با عشق آتشین خود که پیوسته دریای عشق است این پیر را میشناسدو با او همراه میشود
و اینجا به توصیف آن می پردازد که با رفتار دوگانه جذب و دفع چون دم و بازدم به صفا و پاکی و بالا بردن عاشق می پردازد و هرگز توقف و پایانی در کارش نیست