غزل شمارهٔ ۱۳۰۹
ای جهان را دلگشا اقبال عشق
یفعل الله ما یشا اقبال عشق
ای صفا و ای وفا در جور عشق
ای خوشا و ای خوشا اقبال عشق
ای بده جانتر ز جان دیدار عشق
وی فزون از جان و جا اقبال عشق
تا ز اخلاص و ریا بیرون شدم
جان اخلاص و ریا اقبال عشق
گر بگردد آفتاب از ضعف نیست
نقل کرد از جا به جا اقبال عشق
خلق گوید عاقبت محمود باد
عاقبت آمد به ما اقبال عشق
من دهان بستم که بگشادست پر
در دل خلق خدا اقبال عشق
بد دعا زنبیل و این دولت خلیل
مینگنجد در دعا اقبال عشق
وحدت عشقست این جا نیست دو
یا توی یا عشق یا اقبال عشق
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای جهان را دلگشا اقبال عشق
یفعل الله ما یشا اقبال عشق
هوش مصنوعی: ای جهان، خوشبختی و دلگرمی تو به خاطر عشق است. خداوند هر کاری میخواهد انجام میدهد و این عشق بر زندگی ما چیره است.
ای صفا و ای وفا در جور عشق
ای خوشا و ای خوشا اقبال عشق
هوش مصنوعی: ای شادی و ای وفاداری در سختیهای عشق، چه خوب و خوشبخت است سرنوشت عشق.
ای بده جانتر ز جان دیدار عشق
وی فزون از جان و جا اقبال عشق
هوش مصنوعی: ای جان، دیدن عشق از جان هم گرانبهاتر است، و عشق من از زندگی و سرنوشت هم بالاتر است.
تا ز اخلاص و ریا بیرون شدم
جان اخلاص و ریا اقبال عشق
هوش مصنوعی: زمانی که از خلوص و تظاهر جدا شدم، روح من به عشق و محبت واقعی خوش آمد.
گر بگردد آفتاب از ضعف نیست
نقل کرد از جا به جا اقبال عشق
هوش مصنوعی: اگر آفتاب به خاطر ضعف و ناتوانیاش به دور خود بچرخد، این تغییر مکان تأثیری در خوشبختی و سرنوشت عشق ندارد.
خلق گوید عاقبت محمود باد
عاقبت آمد به ما اقبال عشق
هوش مصنوعی: مردم میگویند در پایان، محمود خوشاقبال است، زیرا سرانجام عشق به ما روی آورده است.
من دهان بستم که بگشادست پر
در دل خلق خدا اقبال عشق
هوش مصنوعی: من سکوت کردهام چون دل مردم گواهی بر عشق را با پروازش نشان میدهد.
بد دعا زنبیل و این دولت خلیل
مینگنجد در دعا اقبال عشق
هوش مصنوعی: دعا کردن برای رسیدن به رفاه و خوشبختی نمیتواند در یک درخواست ساده یا محدود جای بگیرد؛ زیرا این نعمتها و کامیابیهای عشقی بسیار بزرگتر از آناند که در یک دعا گنجانده شوند.
وحدت عشقست این جا نیست دو
یا توی یا عشق یا اقبال عشق
هوش مصنوعی: در اینجا وحدت عشق وجود دارد و هیچ چیزی مانند دوستی، خودِ تو، عشق، یا شانس و اقبال وجود ندارد. همه چیز در اینجا به عشق واحدی تعلق دارد.
حاشیه ها
1399/06/24 09:08
همایون
إقبال عشق یک معنی تازه است، اشراق، فره، و نگاه سیمرغ را میرساند. تازه تر از آن کارکرد آن است که این بار وسعت جهانی دارد و گشایش در دل جهان. به بار می آورد
عمل پروردگاری است و در دل همه انسانها راه دارد و حضور دارد و توانایی برقراری یگانگی در همه جهان است اگر همه به این راز پی برند
گاه انسان ریا را از روی اخلاص بخرج می دهد و خلاف آن ریا است وقتی مجبور میشود، وقتی پای عشق در میان باشد اخلاص و ریا بی معنی میشود، و بسیاری تضاد ها و تناقض ها محو میشود