غزل شمارهٔ ۱۲۸۷
مباد با کس دیگر ثنا و دشنامش
که هر دو آب حیاتست پخته و خامش
خمار باده او خوشترست یا مستی
که باد تا به ابد جانهای ما جامش
ستم ز عدل ندانم ز مستی ستمش
مرا مپرس ز عدل و ز لطف و انعامش
جفای او که روان گریزپای مرا
حریف مرغ وفا کرد دانه و دامش
بسی بهانه روانم نمود تا نرود
کشید جانب اقبال کام و ناکامش
طرب نخواهد آن کس که درد او بشناخت
نشان نماند او را که بشنود نامش
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
مباد با کس دیگر ثنا و دشنامش
که هر دو آب حیاتست پخته و خامش
هوش مصنوعی: مواظب باش که دربارهی دیگران نه فقط تعریف و تمجید کنی و نه بدگویی. چرا که هر دو میتوانند به زندگی و رشد انسان کمک کنند، هم در حالت زیرکانه و هم در حالت نادانه.
خمار باده او خوشترست یا مستی
که باد تا به ابد جانهای ما جامش
هوش مصنوعی: شراب او خوشطعمتراست یا مستی که همچون باد برای همیشه جانهای ما را پر از روح میکند.
ستم ز عدل ندانم ز مستی ستمش
مرا مپرس ز عدل و ز لطف و انعامش
هوش مصنوعی: از ظلم و ستم خبر ندارم، چون در حالتی هستم که نمیدانم عدالت چیست. برای همین از من در مورد ستم و لطف و احسان او سؤالی نکن.
جفای او که روان گریزپای مرا
حریف مرغ وفا کرد دانه و دامش
هوش مصنوعی: رنج و ناراحتی او باعث شده که روح من از او فرار کند، اما در عوض، مرغ وفا (نماینده وفاداری) برای من دانه و دام گذاشت.
بسی بهانه روانم نمود تا نرود
کشید جانب اقبال کام و ناکامش
هوش مصنوعی: بسیاری از دلایل و پیشآمدها باعث شده که روح من نرود، و او به سوی خوشبختی و بدبختیاش کشیده میشود.
طرب نخواهد آن کس که درد او بشناخت
نشان نماند او را که بشنود نامش
هوش مصنوعی: کسی که درد و رنجش را به خوبی درک کرده باشد، دیگر نمیتواند از شادی لذت ببرد. او دیگر نشانی نخواهد داشت و وقتی نامش برده شود، از آن یاد نخواهد کرد.
خوانش ها
غزل شمارهٔ ۱۲۸۷ به خوانش عندلیب
حاشیه ها
1402/07/13 14:10
Hasib Nazari
روان حضرت مولانا خشنود
درودهای وافر به همه عزیزانیکه در ساختن سایت گنجور زحمت کشیدهاند.