غزل شمارهٔ ۱۲۸۰
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
خوانش ها
غزل شمارهٔ ۱۲۸۰ به خوانش اسماعیل فرازی کانال سکوت
غزل شمارهٔ ۱۲۸۰ به خوانش محسن لیلهکوهی
غزل شمارهٔ ۱۲۸۰ به خوانش عندلیب
آهنگ ها
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
حاشیه ها
محسن نامجو آهنگی از چند بیت اول این شعر خونده که واقعا حس شعر رو به آدم انتقال میده.
گوش بدین حتما میپسندین :)
پیوند به وبگاه بیرونی
ان من یعنی مال من ملک من پس ازانی یعنی مالکیة
به مزیدش در بیت یکی به اخر باید بشود بمزیدش
محسن چاوشی با خوندن این شعر مولوی رو به مردم چشوند!
بشنوید صدای فرهنگ ایران روووو !!
خدااااااااااااااااااااااااا......
چاوشی چی خونده..... عجب شعریِ
دارم از فرط خوشحالی منفجر میشم
باز یکی پیدا شد و دوباره حرف الکی زد من نمیدونم مشکل این افراد با محسن چیه فقط میان و جو رو به هم میریزند خب عزیز باید اینو بدونی که ما هیچ وقت اغراق نمیکنیم فقط داریم حقیقت رو میگیم و اگه نمیتونی حقیقت رو بشنوی اصلا نمیخواد این همه زحمت بکشی بیای نظرات رو بخونی و کامنت بذاری موفق باشید
خطاب به عزیزانی که در مورد محسن چاوشی حاشیه نوشته اند:
در طول مدتی که از گنجور دیدن میکردم، هیچوقت چنین ادبیاتی در حاشیه ها ندیده بودم. حاشیه ها در گنجور محلی بود برای بحث و گفتگو راجع به شعر و مفهوم آن. اساتید و علاقه مندان به شعر و ادب بحث های ثقیلی در باره ی اشعار مطرح میکردند و ما خوانندگان بهره می بردیم.
اگر خواننده ای هم این شعر را اجرا کرده بود، ذکر میشد.
اما متاسفانه الان زیر شعر مولانا، حاشیه ها (اگر بتوان نامش را حاشیه گذاشت) راجع به لحظه شماری طرفداران محسن چاوشی برای انتشار آهنگش است.
شرم دارم از حضور حضرت مولانا که در حاشیه شعرش، در مورد موسیقی مبتذل و طرفداران متعصبش سخنی بیاورم که اگر غیر از این بود، انتقاد های زیادی برایتان داشتم، از کسانی که قبل از انتشار اثر آن را شاهکار مینامند تا کسانی که خود را در مقام تعیین کننده حقیقت میبینند.
متاسفم که در کنح عزلت خودت نشسته و موسیقی فاخر را مبتذل میخوانی
خداست چاووشی
مرحبا به سلطان
کسانی که ادعای ادبیات و فرهنگ چشم شما روکور کرده.آیا توهین به طرفداران بزرگترین مرد موسیقی تاریخ ایران کار درستیست؟انتقاد در قالب ادب و احترام پذیرفتنی است....مثال آن دوستمون که گفته بودن تا یک کاری رو نشنیدیم نباید به اون لقب شاهکار بدیم که این عقیده ی بسیار درستی است.جناب آقای x.چاوشی دوستان عقده ای نیستند که در اینجا عقده گشایی کنند(به ادبیات خود این فرد دقت کنید)اما آنها نظر خود میگویند شما نیز نظر خود گو.....حرف زیاد است اما........والسلام
محسن نامجو همین شعر رو خونده اسم آهنگ هم آن منستو هست ادمو از زندگی سیر میکنه. شما اینو گوش کنید کلا آهنگ چاووشی رو میزارید کنار.
من طرفدار خاص هیچ خواننده ای نیستم.
اما کسایی که این شعر با صدای چاوشی رو شنیدن میدونن که چاوشی چقدر وزین خونده و با حس.
جان آدم تازه میشه.
و انصافن صدها برابر بهتر از نامجو خونده.
من که جفتش رو گوش کردم کاملن متوجه تفاوت سطح شدم
حالا یه سوال :
"مِثل" درسته یا "مَثَل" تو این شعر؟
با سلام به همه مخاطبان سایت گنجور
به عنوان یک فرد عادی اجتماع میخوام این مطلب رو عرض کنم
موزیسین ها (آهنگسازها و خواننده ها) از هر سبکی بر حسب حال و هوای خودشون، شعر انتخاب میکنن و سعی شون هم در ادای احترام به آفریننده ی اثر هستش، چه جای شک که صد البته شعر و زبان مولانا پیچیگی و لطف و شور و اشتیاقی درونی با خود همراه دارد و هر کس قطعاً این رو در برخورد با آثار او درک کرده است.
سایت ویژه ی شعر جای خود دارد و علاقه مند به هر شخص از محسن چاوشی گرامی تا همایون شجریان
عزیز تا موزیسین های دیگر هم محلی برای ارائه ی نظرش.
مشکل داریم.
هر جایگاهی برای بیان هر نظری نیست.
همین است که چاوشی چندبار در سکوت، صفحه های خود رو بست.
اگر ادعای فرهنگ داریم که ما فلان و ما چه و چه...
بهتر است که هر جایگاهی رو ویژه ی خودش پاس بداریم.
این روزها فحاشی میکنیم و ادب نگاه نمی داریم. پایین هر نوشته ای از هر کس در هر جا از ایران گرفته تا یک فرد غیر ایرانی که همه ی جهانیان محترمند، ناسزا و بد می نویسیم.
این فقر فرهنگی ماست که وبگاه شعر رو با صفحه خود و فرد مورد علاقه خود اشتباه می گیریم... این وبگاه به طور ویژه به شعر و ادبیات اختصاص دارد. یادمان باشد...
به قول همین غزل... از هر سو که به موضوع نگاه میکنیم، هی مزنیدش...
درسته دوستان اینجا جای تبلیغ چاوشی نیست من خودم یکی از پرو پا فرص ترین طرفدارهای محسن چاوشی هستم و از ان بابت و از طرف چاووشان از شما معذرت میخوام
با عرض سلام و خسته نباشد به همه دوستان،روی سخن من با اون عزیزی هستش که میگه اینجا جای بحث در مورد شعر هستش و به محسن چاووشی و آهنگاش میگه مبتذل،باید بهش بگم من همه جلد های کتاب حضرت مولانا رو خوندم و از این غزل هم رد شدم ولی وقتی دیدم این بزرگوار آقای چاووشی به آهنگ در آورده شعر رو واقعاً یه حس دیگه ای بهم دست داد یعنی روحم تازه شد به عبارتی،پس خواهشاً شما اگه دوست نداری گوش نکن،تازه به شخصه این آهنگ رو به چندتا از دوستان خودم هم که نشون دادم گفتن واقعاً مولانا چه درجه ای داشته و رفتن و کتابای اون حضرت رو گرفتن.
با تشکر...
دوستان دلواپس؛
فکر میکنم آقای چاوشی اصالت سماع گونه این شعر رو حفظ کرده.
باتوجه به اقتضای زمانه از موسیقی روز هم استفاده کرده.
به نظر من باید به کارش احترام گذاشت، چون جوونها رو با ادبیات کهن آشتی داده.
اقلا در مورد خودم. این اتفاق با آلبوم سیزده افتاد.
میدونم شما از قدیم از این اشعار لذت میبردین، اجازه بدین عامه مردم ازشون لذت ببرن.از فضایل شما چیزی کم نمیشه. شاید میترسین که در اون صورت کمتر بتونین اظهار فضل کنین.
برای ان کسی به موسیقی فاخر و مورد علاقه عموم و اکثریت توهین میکند واقعا متاسفم.
محسن چاوشی با خواندن این غزل ها عمومیت را درگیر ادبیات کهن سرزمینش میکند.کار محسن چاوشی قابل تقدیر است.بدون شک محسن چاوشی بهترین خواننده ی کشور است
با سلام. درباره ی مقایشه ی موسیقی آقای نامجو و آقای چاوشی برروی این شعر، لحن غزل گرچه حماسی ست ولی اندوهناک است و دغدغه ی حضرت مولانا از کژفهمی نسبت به مرادش را نشان می دهد، پس حالتی نصیحت گونه و هشدار دهنده هم دارد. جناب نامجو مایه راست پنجگاه/ماژور را برای موسیقی اش برگزیده با ملودی نسبتا ثابت ادواری تکرار شونده که گاهی تحریرهای خاص نامجو نمکی به آن می افزاید. ماژور سراسر سبکی ست و طرب و شادی و - به عقیده ی بنده - اصلا حس شکوه ، اندوه و نصیحت شاعر را منتقل نمی کند. چاوشی اما مایه ی صحیحی را برگزیده و با تحریرهای به جا در محل درست واژه ها حس مطلوب را به شنونده منتقل می کند. شاید ذهنیت مولانا شبیه موسیقی چاوشی نباشد ولی به گمان من موسیقی چاوشی ترجمان بهتری از این غزل در زمانه ی ماست.
باد صهبا که همون باد صباس به ضرورت وزن اینجوری شده،ولی نمیدونم کاسه ی سکبا یعنی چی؟میشه کسی راهنماییم کنه؟
صمد آقا،
سکبا به گمانم نوعی آش است ، بر وزن شوربا و باید صفرا بر هم باشد، نوش جان.
منظور از سکبا همان شربت سرکنجبین یا سرکنگبین است که صفرا بر است
از قضا سرکنگبین صفرا فزود****روغن بادام خشکی مینمود
سلام...
به نظر من محسن چاوشی با خوندن این قطعات زیبای بزرگان دین خودش رو به ایشان ادا می کنه...
خیلی از جوونا که با اشعار بزرگان ما آشنایی ندارن...به واسطه صدای محسن چاوشی آشنا میشن..
تاسفباره. چطور میتونید هنر رو با هنرکالا به مردم بشناسونید؟ خوانندههائی که اسمشون برده شد، در تائید کدوم استاد منزه ادبیات هستن؟ بسیاری از کلمات رو اشتباه بیان می کنن. بسیاری رو. حدی داره این تفکرات سطحی. این تیپ کارهای هنرکالائی، فوقش میتونه واسه باند ماشین مناسب باشه. چه چیزی رو در کنار چه چیزی قرار میدید؟ بخدا تامل هم خوبه. یه ذره اندیشه هم خوبه. ذیل تمام اشعار پر شده از این حواشی بیخاصیت. یک چنین وبگاهی باید پولیسی داشته باشه که متاسفانه نداره. چه ربطی داره که کی این ابیات رو خونده و چگونه خونده. حداقل اگر اسمی میبرید از خواننده ای اسم ببرید که عقبه مطالعه ادبیش روشن باشه دوستان.
متصل است او... معتدل است او به چه معنی هست دوستان؟
سحر گرامی سلام
دیدم در بین خیل حاشیههای بلند ومفصل وپر شور در نقد وتایید اثر جناب چاووشی حاشیه کوتاه حضرتعالی غریبانه بی پاسخ مانده
منظور جناب مولانا از اعتدال ،چیزی جز آرامش درونی نیست یعنی همه چیز پس از آرامش حاصل میگردد وآنکس که معتدل گشته وبه آرامش درونی نایل آید قطعا متصل به آستان باریتعالی است ودر مثنوی میگوید
راه لذت از درون است نی برون
ابلهی دان جستن قصر وحصون
آن یکی در کنج مسجد مست وشاد
وان دگر در باغ ترش وبی مراد
الی آخر....
شاد باشی ودر آرامش
سلام ..
لطفا معنی و تفسیر این شعر رو اگه امکان داره بنویسید
من تخصص زیادی ندارم اما کلا در این شهر مراد از "او" شمس تبریزی هست!
مولانا در فراغ او ظاهرا این شعر رو براش گفته
منظور از متصل بودنش هم سیر عرفانی و متصل بودن او به خدا است
سلام
دوستان هرکسی درمورد هرچیزی عقیده ونظری داره مانمیتونیم نظر وعلایقمون رو برکسی تحمیل کنیم ویا با حرفامون اون رو از علایقش دلسرد کنیم چون ما از علاقه اون فرد خوشمون نمیاد
بهتر نیست به علاقه دیگران احترام بگذرایم؟
واقعا چاوشی رو با هیچ کس نمیشه مقایسه کرش
حتی اون عذه از افرادی کخ به شعر علاقه زیادی ندارم هم امکان نداره بع اینجا کشیده نشن
حالا که یه هنرمند پیدا شده تا فرهنگ ایرانی رو ترویج میده بعضی ها ناراحتن.
ودوباره سلام
شاید اون دموی 38 ثانیه ای مشکل داشت از هر لحاظ که دوستان عرض کردند ولی اهنگ کاملش که منتشر شد اشکالی نداره ولی کاملا تمامی کلمات ادا میشه....دوستان حیف نیست به جای لذت بردن از اهنگ به این خوبی باهم جدل می کنید؟؟
موسیقی کار چاوشی غربی است.
راک و جاز در دهه 60 در امریکا به عنوان یک موسیقی اعتراضی مطرح شد و خاص این نوع موسیقی اعتراضی است.
موسیقی غربی از نظر محتوا با شعر اشراقی سعدی و مولوی متناسب نیست چون شعر مولوی و سعدی در این البوم اشراقی و الاهی است. یعنی اشعار به بنده و معبود اشاره دارد و میکس این بندگی با اعتراض بهم نمی اید.
البته بنده معتقدم دیوان شمس طوری سروده شده که گویی خود مولوی هم با ریتم اشعار رو سروده
اما ریتم اشراقی با جاز اعتراضی تفاوت دارد.
مخلص چاوشی عزیز
من گذری می زدم تو اینترنت که از این سایت هم رد شدم .
همینطور که از شعر لذت می بردم به نظرهاهم یه نگاهی انداختم .
دوستان من نمیدونم ما چرا یاد نگرفتیم به نظر اطرافیان احترام بزاریم .
شما کاری دیگران انجام میدن یا علاقه ای که دارن علاقه ای نداری خب انجام نده ، گوش نده ، عمل نکن دیگه توهین کردن نداره که
اتفاقا اونایی که خیلی ادعای فرهنگشون میشه همین امر رو رعایت نمیکنن .نمیدونم کسی این نطر میخونه یا نه ولی اولین اصل در همگانی زیستن و ادای فرهنگ احترام به عقاید مختلف دیگران
همه قرار نیست مثل من باشن یا هرکاری من انجام میدم و انجام بدن
یکم فکر کنیم
عذر میخوام زیاد نوشتم
این شعر زیبا یکبار توسط محسن نامجوی عزیز و دیگر با صدای محسن چاووشی خوانده شده که ه دو زیبا هستند.
خانم مریم، شما خواستید ما به عقیده هم احترام بذاریم. عقیده من اینه: <> پس به عقیده من احترام بگذارید.
من نمیدونم چرا بعضی از دوستان رفتارای عجیب و غریب از خودشون نشون میدن.طرف صحبتم با دوستانی هست که خودشون رو در زمره ادبا و اهل سخن میدونن واقعا از این عیان تر که قبل از اینکه آقای چاوشی این آلبوم رو ارائه بدن و یا حتی البوم من خود آن سیزدهم خیلی از جوونای این نسل من جمله خودم اصلا هیچ رقبت و میلی به اشعار کلاسیک نداشتن ولی الان می بینید حتی برای لحظاتی کوتاه هم که شده به این سایت سر میزنن تا ببینن این اشعار از کجا سر چشمه می گیرن.واقعا این کار شما که به جای تشویق و هدایت ماها قشنگ میزنید تو ذوقمون جای تعجب داره.حقیقت تلخ اینه که جامعه بشری با سرعت خیلی زیادی در حرکته و بحث نسل ما و نسل شما نیست،حفظ ارزش ها خوبه نسل شما هنجارها و اصول خودشو داشته نسل ما هم همینطور.همین داستانی که بین نسل ما و شما هست در آینده بین ما و نسل جدید هم پیش میاد.متاسفانه شماها به جای همراه شدن با پیشرفت و هم سو شدن با نسل جدید محکم سرجاتون وایسادید و فقط کباده ادبتون رو میزنید تو سر نسل ما.مطمینم شما هم در سنین جوانیتون از این دست مشکلات با نسل قبلیتون داشتید و این سلسله اشتباهات تا همین الان ادامه داره.
حالا چه تلخ چه شیرین باید قبول کرد اگه میخوایم یا میخواید نسل ما با شعر و فرهنگ سنتی آشتی بکنه راهی به جز اینکه با اسلوب و روش خودمون آشتی بکنیم نداره.محسن چاوشی دقیقا داره همین کارو میکنه و این کارش قطعا کار درست و مثبتی هست شکی درش نیست.
عیسی جان ما به نظر شما احترام میزاریم
ولی به نظر ما کار چاوشی یه شاهکاره شاهکار
عیسی جان در ضمن من تا حالا غلطی ندیدم تو خوندن استاد درصورتی که همین وبسایت تو بعضی از موارد اشتباه داره که چاوشی درستشو میخونه قطعه شیدای رو گوش کن تو سایت زده می خمی ولی درستش می چمی
یکم دقت کنیم بعد حرف بزنیم
سلام
مفهوم "هی مبریدش" توی مصرع دوم بیت اول چی می شه
جان منست او هی مزنیدش
آن منست او هی مبریدش
بامداد گرامی،
هی مَبَریدش : دایماً، متداوماً، همواره او را از من جدا نکنید...
این شعر را محسن همایونفال با آوازی دلنشین و شیرین و دلچسب خوانده است. حتما گوش کنید.
بیت آخر معنیش چی میشه؟
سپاس
سلام
از دوستان کسی متوچه می شه که اون جمله بین آهنگ که ظاهرا عربیه به چه معنی هستش؟
قابل توجه دوستانی که گفتن این شعر رو چاووشی با اهنگ راک که یه اهنگ اعتراضی است خونده اصلا این اهنگ هیچ ربطی به اهنگ راک نداره
سلام خدمت دوستان عزیز
به عنوان یه شنونده ی عادی و نه طرفدار متعصب ، ضمن اینکه معتقدم اینجا باید بحثهای ادبی مطرح بشه نه دعوا سر چاوشی ، ولی من خودم و خیلی های دیگه ای رو سراغ دارم که با شنیدن آهنگهای چاوشی با این اشعار ترغیب شدیم تا بیشتر این اشعار رو بخونیم ، همین که این ترانه ها باعث شد خیلی ها به این سایت سر بزنن اتفاق مثبتیه
دوست داشتم دوستان فرهیخته و ادیب شناسمون بیشتر از این اتفاق استقبال کنند نه اینجوری واکنش منفی داشته باشند
معنی این بیت ؟
اده چو خورد او خامش کرد او
زحمت برد او تا طلبیدش
مرحبا
چقدر زیبا آقای چاوشی این شعر را خوندن.هزار آفرین
فقط محسن چاووشی . عالی خونده . من با ترانه های چاووشی تازه فهمیدم مولوی چی نوشته
کسی که حرف و نظر دیگران را اغراق میدونه باید گفت بله گفته دوست گرامی خود حقیقت است
پیش بینی های شده طبق ملاحضه آثار پیشین چاوشی هست
یقین دارم مولانا خودش راضیه که اشعار خوبشو یک خواننده محبوب به گوش ملت میرسونه
کسی که ادعای با فرهنگی داره نمیاد هنر یک هنرمند واقعی رو مبتذل خطاب کنه
متاسفم
یاشاسین چاوشی
یکی از بهترین اجراهای این آهنگ از فتحیه هنری است از اینجا بشنوید
پیوند به وبگاه بیرونی
"...، هی مزنیدش" ، `...،هی مبریدش"
"هی" شاید به معنای "های" و یا "آهای" یا "آی" باشد، که برای هشدار و زنهار دادن توام با اعتراض به کار میرود: "آهای بیمعرفتها، او جان من و عزیز من است ، او را مزنید، او را مبرید و از من دور مکنید" ، "های بیمعرفتها، دست نگه دارید" ،" آهای، دست نگه دارید، او با من و عزیز من است. دست از آزارش بردارید". اشاره دارد به حسد و خصومت و دشمنی که بعضی و یا بسیاری از اطرافیان مولانا نسبت به شمس داشتند، و موجب شد که شمس یکبار بگذارد و برود و نهایتاً هم به احتمال قوی به دست این بد خواهان و حاسدان کشته شود.
من حق دارم که با نظر و یا سلیقه و احساس شما موافق نباشم و یا مخالف باشم اما حق ندارم که احساسات شما را مجروح کنم، حق ندارم که شما را تحقیر و یا تمسخر کنم ( وظیفه دارم از ارتکاب به چنین رفتار و گفتاری اجتناب کنم). یادم باشد که با هر "حقی" معمولا " تکلیف یا وظیفهای" هم همراه است. اگر توان انجام وظیفه را ندارم بهتر است از حق مرتبط با آن هم صرف نظر کنم.
با سلام خدمت دوستان و حاضران ارجمند؛
بنده بسیار بسیار به دنبال شرح و تفسیر این شعر و علی الخصوص واژه "متصل" هستم،
بسیار ممنون میشم اگه دستی از بنده بگیرید.
ممنون.
از شمس حق ملولم و اظلامم آرزوست
درود.به نام ادب و ادبیات و با کدام پیشینه بعضی دوستان به صرف امروزی بودن هنری پتک بر سندان شخصیتی میکوبند که شخصیت وزینش در این اشفته بازار موسیقی بر همگان ثابت شده؟؟؟دوستانی که جناب چاوشی را بدون هیچ ملاحظه ای و فقط و فقط به صرف اینکه امروزیست میکوبند و حتا حاضر نیستند نیکی کارش را ببینند خود بفرمایند در مقام خصوصی و عمومی خویشتن آیا باعث شده اند فقط یک جمع ده نفره به بیت شعری گرایش پیدا کنند؟بی انصافی تا کجا؟؟؟ مگر نه اینکه امروز چاوشی بهترین بهترینهاست و تنها کسی ست که باعث پیوند و همراه کردن جوانان امروز با آثار بزرگانی چون مولاناست.چه دوست داشته باشید و چه نه.چه خوشایندتان باشد و چه نه.ایشان امروز بهترین وادی موسیقی ایران است با هواخواهان بیشماری که تعصب روشن و سنجیده ای دارند و باید هزاران بار خدا را شکر کرد که این گنجینه گرایش به آثار وزین بزرگان دارد و کارهای آنان را در قالب کار خویش شنیدنی میکند...خوب بود چنین گنجی مثل هزاران تجربه بی ارزش دیگر رو به عشقبازیهای مسخره و امروزی می آورد؟؟....هدف شما از کوچک شمردن و نادیده گرفتن و هیچ انگاشتن چیست؟؟؟ چرا که هرگز با انداختن سنگریزه به اقیانوس ذره ای از بزرگی اقیانوس کاسته نمیشود....دیگر اینکه مولانا همانقدر به من و شما تعلق دارد که به چاوشی و نامجو و هر کس دیگری.حتا بزرگترین شاعر امروز به واسطه بزرگی و شعرش هم نمیتواند خود را صاحب منظر مطق بداند و فکر کند چون اسم دارد و شعر دارد پس هر چه او میگوید همان است...هنر یعنی جذب کردن دیگران به آفریده یا اندیشه ای که فکر میکنیم بهترین است نه پراکندن مشتاقان....شادزی و مهرافزون
بنظر من کار جناب چاووشی جای تقدیر دارد که با بکارگیری اشعار مولانا و عجین کردن آن با سبک موسیقی جذاب و نسبتاً امروزی باعث شده تا نسل جوان انگیزه تازه ای برای مطالعه اشعار بزرگان و مشاهیری همچون مولانا بگیرند. کاری که بسیاری از سیاسیون و یا اهل ادب فقط حرف آن را می زنند ولی در عمل هیچ اقدامی نمی کنند. درحالی که کشورهای همسایه در کمین فرهنگ غنی این مرز و بوم نشسته اند و با صرف هزینه های گزاف تبلیغات اعم از فیلم های هالیوودی و مستندهای تلویزیونی در راستای سرقت مشاهیر ما قدم بر می دارند.
انتظاری که می رود این است که حداقل تلاش هایی اینگونه قابل ستایش را مبتذل و سخیف نخوانده و به قول معروف تو که خیرت نمی رسد لا اقل شر مرسان.
سلام دوستان.
من علاقه ی زیادی به ادبیات ولی بعد از گوش کردن البوم محسن چاوشی و آهنگ متصل
سر از این سایت در اوردم
واقعا دم چاووشی و مولانا گرم
به نطرم کار محسن چاووشی قابل تقدیره...ایشون با خوندن آلبوم امیر بی گزند بسیاری از مردم رو علاقه مند به اشعار بزرگانی چون حضرت مولانا کردند...من خودم قبل از شنیدن این آلبوم اصلا شعر نمیخوندم ولی الآن تقریبا هر روز در سایت گنجور مشغول خواندن اشعار مختلف از بزرگان ادبیات فارسی هستم...به نظرم واقعا جای تقدیر داره.
هرکه ز غوغا، از سر سودا، سرکشد اینجا، سر ببریدش!!!!
عام بیاید خاص کنیدش خام بیاید هم بپزیدش
دوستان چرا مولانا توی بیت اول از جمله ی "سر ببریدش" استفاده کرده؟؟!
و منظور از بیت عام بیاید خاص کنیدش... چیه؟؟!
لطفا لطفا راهنماییم کنید خیلی درگیرم
آقای چاوشی دمت گرم... حرف نداری
فهیمه گرامی
در کسب و کار عرفان، چون سر سپردی ( به تعبیری آزادی اندیشیدنت را وا نهادی) سرکشی نمی توانی کرد ور نه ........ با زدن آغازمیشود و .....
احسن به محسن چاووشی عزیز
با عرض سلام و ادب خدمت دوستان و ارج نهادن به کار زیبای آقای محسن چاووشی که با کارهاشون نسل جوان را با اشعار مولانا آشنا میکنند ،
در جواب سوال خانم فهیمه باید عرض کنم که منظور مولانا در بیت پنجم دقیقا سرکوب کردن کسانیست که بواسطه فتنه گری و شیطنت ،حضرت شمس را اذیت میکردند .
ودر مورد بیت هفتم بیاد بیتی افتادم که در سر در مقبره مولانا شهر قونیه نصب شده است . میفرماید: کعبه العشاق باشد این مقام / هر که ناقص آمد اینجا شد تمام .
یعنی هر فردی که با صدق در راه سلوک قدم گذارد اگر ناقص باشد ، کامل و اگر خام باشد ؛ پخته و اگر عام باشد ، خاص شود.
متشکرم جناب جاهد...
من تفسیر اشعار حافظ رو تمام کردم و الان برای تفسیر و درک بهتر و کاملتر اشعار بسیااااار ارزشمند مولانا از کتاب آقای کریم زمانی استفاده میکنم و فعلا جلد اول را شروع کردم...
انشالله بعد از آخرین جلد کاملا ماهر میشم... خوش بحالم... خوشحالم... :)
به نظر من و پس از بارها گوش دادن آهنگ توسط من و دوستانم که از طرفداران چاوشی هستیم به این نتیجه رسیدیم که اون تیکه وسطش میگن :
بالدیش بالحدیقه الاولا
به معنی اینکه : به باغ والا (بهشت یا جایگاه بزرگان) وارد شو...که
, و این با شعر هم همخوانی دارد که متصل به باغ بزرگان وارد شو
از دوستان کسی میدونه اون نوای زیبایی که در زمینه آهنگ جانفزا و ملکوتی محسن خان هست مربوط به کجاست و چه مفهومی داره، البته به نظر جنوبی می رسه ولی خیلی نامفهوم هست
سلام
جان من است او هی مزنیدش هی مزنیدش هی مزنیدش....
دوستان مگر مولانا و مفاهیمش متعلق به دوران گذشته است که چنین از مرد بزرگی که به خوبی از نحوه اجرایش مشخص است وارد وادی عشق شده و مفتهیم غزلیات را به درستی میفهمد انتقاد و کم لطفی میکنید؟
هر کسی را ما زبانی داده ایم
هر کسی را اصطلاحی داده ایم
هیچ ترتیبی و ادابی مجو
هر چه میخواهد دل تنگت بگو
تو ز سر مستان قلاویزی مجو
جامه چاکان را، چه فرمایی رفو
آتشی از عشق در جان بر فروز
سر بسر فکر و عبارت را بسوز
موسیا آدابدانان دیگرند
سوخته جان و روانان دیگرند
عاشقان را هر نفس سوزیدنیست
بر ده ویران خراج و عشر نیست
گر خطا گوید ورا خاطی مگو
گر بود پر خون شهید او را مشو
خون شهیدان را ز آب اولیترست
این خطا را صد صواب اولیترست
در درون کعبه رسم قبله نیست
چه غم از غواص را پاچیله نیست
ما زبان را ننگریم و قال را
ما روان را بنگریم و حال را
انچه دوستان بنده فهمیده ام فردی میتواند مولانا را بفهمد که اول وارد وادی عشق شده باشد.وگرنه غزلیات یا مثنوی او برایش در نهایت یک اثر ادبی جلوه خواهد کرد و چیزی از این دریای طوفانی از این غوغای روهانی نخواهد درک کرد.و شاید بسیار هم ملال اور باشد.
بنده سنم بالای 45 است.لذتی که از خواندن این غزل توسط چاوشی بردم باور بفرماید از خواندن غزلیات توسط شجریان نبرده ام.
ایشان مولانا را درک کرده اند.در ان وادی هستند.
پیشنهاد میکنم تصنیف "برقص ا را هم از ایشان گوش کنید.
البته غزلیات مولانا را که سماعی است پس از اینکه وارد دلتان شد(و نه ذهنتان) انگاه موسیقی اش هم خود بخود خلق میشود.هر روز به اهنگی.ممکنه اقای چاوشی باز بخواهد این غزل را بخواند با اهنگی دیگر بخواند.
بگذاریم هم نسل جوان و اساسا همه از این خورشید ربانی گرم شوند.از این غوغای روحانی بهره ای ببرند.از این اب حیات بنوشند.در این سیلاب طوفانی غرق عشق ازلی شوند و انرا بچشند.
دلمان را کافی است باز کنیم.عشق بر در دل منتظر است.اگر جرعه ای بچشیم با هیچ یک از لذت های گذرای دنیا عوض نمیکنیم
و من اللاه توفیق.خدا یارتان.
میبخشید دوستان اشتباهات املایی ام را اصلاح میکنم.به بزرگی خودتان ببخشید.
مفتهیم در سطر دوم.منظورم مفاهیم است
و در سطر دوم بعد از غزلها منظورم روحانی است و نه روهانی!
با تشکر.
دوستان عزیز شاعران میهنمان متعلق به همه مردم هستند نمیتوان اموال شخصی حساب کرد اثارشان را و در برابر استفاده و بهره بردن دیگران موضع گرفت و ایراد کرد هرجور که بتوان این اشعار را به مردم شناساند و اشنا کرد این ارزش دارد ما در مقامی نیستیم که قضاوت کنیم
سلام بر همه
من میخوام ترجمه به انکلیسی این شعر
هر که ز غوغا وز سر سودا
سر کشد این جا سر ببریدش
هر که ز صهبا آرد صفرا
کاسه سکبا پیش نهیدش
عام بیاید خاص کنیدش
خام بیاید هم بپزیدش
شعر به درگیری مریدان با شمس اشاره دارد که بدخواهان شمس از ارتباط مولوی با شمس بسیار نارحت گشته بودند و درگیری های بین مریدان و شمس در میگرید که در نهایت به ترک شمس از این دیار منجر میشود.
با سلام
حضرت مولانا برای اشخاص یا قشر خاصی شعر نسروده اند بلکه غزلیات و عرفان ایشان متعلق به همهٔ اقشار و اشخاص است، من از اینکه میبینم خوانندگانی چون محسن چاووشی که در بین نسل جوان شهرت دارند، از اشعار چنین عارفان بزرگی استفاده می کنند و باعث آشنایی جوانان و عوام با این گنجینه های عظیم می شوند، بسیار مسرور و خرسندم. خواهشمندم که عرفان و شعر را مختص صاحب نظران ندانید و شخصاً دیده ام که جوانانی بعد از شنیدن آهنگِ این غزل، سراغ منبع و اصلِ غزل رفته و دربارهٔ آن تحقیق کرده اند، و این خود پیوندی ست بین عرفانِ ایران زمین و نسلی که متأسفانه شناخت ناچیزی از آن دارد.
سلام.شعری بسیار زیبا از مولویی در وصف حضرت موعود(عج)،که نور درون هدایتگر و راهنمای عاشق و دلسوز بشریت در تمام اعصار بوده است.و بشریت با خطاها و گناهانش که در واقع ظلم به خود و دیگری که بازهم خود اوست همواره خنجر بر پیکر ایشان میزند.ممنون از محسن چاوشی به علت انتخاب زیبایش
خواهش میکنم بدون اطلاع دقیق در مورد مخاطب اشعار عرفا نظر ندهید، مولانای یزرگ هیچ شعری در مقام مدح و ستایش شخص خاصی به کار نبرده است.
و من الله توفیق
سلام. ممنون از تفسیرهایی که در اینجا کردین.
امکان داره 3 بیت آخر را هم تفسیر کنید.
من سر رشته زیادی از شعر و ادبیات ندارم و تازه وارد این وادی شدم.
در حال حاضر معنی 3 بیت آخر این شعر را متوجه نمیشم.
سپاس
نمیدون چرا با خوندن این غزل یاد واقعه کربلا و حضرت زینب اوفتادم.
جای تعصب نیست. ضرباهنگ این غزل کوبتده و تکان دهنده و منقلب کننده است. این که حضرت مولانا در چه حالی بوده و چه می دیده . تنها خدا می داند و بس. می شود عاشق موسیقی سنتی بود و از این آهنگ لذت برد. گمان می کنم آهنگ و ریتم و اجرای محسن چاووشی اندکی از حس و حال حضرت مولانا را منتقل می کند. از این گذشته اگر نسل جوان با صدای محسن چاووشی به مولاناجان ما نزدیک می شود زهی شوق!
سلام
چقدر زیباست که با یک غزل هر شخصی با روحیات خاص خودش با اون ارتباط برقرار میکنه و همه هم لذت میبرند
و اینکه این همدلی با نخ تسبیح غزل مولوی و حسن انتخاب و اجرای محسن چاووشی همراه میشه واسه خودش تلاقی کم نظیریه
اما بعد ...
هر کسی از ارتباطش با معنا و مفهوم این غزل ، و دلدادگی خودش سخن گفته
راستش اونایی که کمی با واقعه کربلا آشنایی دارن
میدونن که به میدان رفتن حضرت علی اکبر (ع) و شباهت ایشان به پیامبر اکرم (ص) رزم حضرت علی اکبر(ع) و شهادت ایشان و دلدادگی امام (ع) به فرزند برومندش و ... چقدر عاشقانه است .
به گمانم لحظه لحظه این ماجرا رو مولوی در برابر خودش تجسم کرده و سروده
جان منست او
هی مزنیدش هی مزنیدش هی مزنیدش هی مزنیدش
آن منست او
هی مبریدش
آب منست او
نان منست او
مثل ندارد ( شبه رخ ختم رسل اکبر به میدان میرود )
.
.
.
سرخی سیبش
سبزی بیدش ( وای از آن گیسویی که آغشته به خون فرق سر شد )
متصل است او
معتدل است او
شمع دلست او
پیش کشیدش ( وای از آن ساعت که دل ارباب آروم نشد و پیش کشیدش )
هر که زغوغا
وز سر سودا
سر کشد اینجا
سر ببریدش ( همه اومدن . میخواستن پیامبر رو ببینن . میخواستن سهمی در قتل جگر گوشه حسین داشته باشن . همه سرک میکشیدن ببینن چه خبره ... غوغایی شد . همه با هر چی تونستن زخم زدن . هی مزنیدش . هی مزنیدش ...
امشب هم شب هشتم محرم 95 و شب حضرت علی اکبر ( ع) است .
نوش جون هر کسی که در این ترنم عاشقانه دلش به کربلا پر کشید .
کل یوم عاشورا
کل ارض کرببلا
برخی بر این باورند که این سخن بوی جنگ افروزی می دهد!
داشتم با خود فکر می کردم که همه لحظات زندگی عاشوراست و همه مکان ها کربلا!
در هر لحظه ای که ما یک پندار یک گفتار یک رفتار بخصوص را به بقیه ترجیح می دهیم یعنی همه آن آپشن هایی که می توانستیم برگزینیم و با آنها بیعت کنیم را قربانی کردیم پای این گزینه بخصوص!
ما همواره چون ابراهیم در حال قربانی کردن هستیم و همواره چون حسین در حال بیعت کردن یا نکردن،
حتی وقتی که سکوت می کنیم نیز با چیزی بیعت کرده ایم،
هیچگونه راه فرار از زیر بار هستی برای ما باقی نگذاشته اند!
روفیا، دوست جان،
هر بار که شور عاشورا در جان جهان می ریزد،
یاد آن دیگر معصوم ؛ سیاوش ، نیز در یاد خانه دلم بر می خیزد ، در رگ جانم می پیچد، به سوگم می نشاند ، لختی مغانه می گریم ، اشک، آبی به رخ سوخته ام باز می آورد، پس سوگند تازه می کنم:
هرگز تا لبریز شدن پیمانه، از سر پیمان بر نگذرم ،
که زندگی پیمودن پیمان است.
رنگارنگ گرامی
دوست جانم
نشانی از دوست دادی و از سجده گاه من ، با تو همراهم درین پیمان و پیمایش ،
بر تو و بر پیمانت درود
مانا باشی
رنگارنگ جانم
پیمانه ات نوشین باد ، من نیز با تو هم پیاله ام
به سوگندت سوگند که جانم سوختی ، که سالهاست بر این یکه تاز میدان بی گناهی و عشق به سوگ نشسته ام.
به سخن مهناز گرامی مانا باشی
من سر رشته زیادی از شعر و ادبیات ندارم و تازه وارد این وادی شدم.
در حال حاضر معنی 3 بیت آخر این شعر را متوجه نمیشم.
بار اول به صورت اتفاقی از شبکه چهار دیدم ، با صدای محسن یه بیتشو نوشتم و اینترنت دانلودش کردم بعد متوجه شدم شعرش برای این بزرگواره، چند بار اینو گوش دادم اشک تو چشام جمع شده ، فکر می کنم مضمون با خدا هست که بعد از انقلاب خیلی تو آهنگ ها غریب واقع شده
سلام بر یاران گنجور
اگر دوستان عنایت کرده باشند ذیل غزل هایی که هیچ خواننده ای آنرا نخوانده (علی الخصوص آقای چاووشی) همه حاشیه ها در مورد معنا و تفاسیر متنوع غزل است که دارای بار علمی ادبی قابل قبولیست، اما پرداختن به این موسیقی به حق زیبا و تامل برانگیز، البته جایگاه خاص خود را دارد و شایسته تر است تا حدی ازآن دفاع یا نقد شود که به رسالت اصلی گنجور که تفهیم علمی ادبی اشعار فارسی خدشه ای وارد نشود. با تشکر و عذرخواهی از ارادتمندان پرشور جناب چاووشی
دوستان جان
حاشیه های شما را بتازگی دیدم!
درود بر همه
دیروز مطلبی جالب پیرامون حواشی و جزییات حادثه کربلا شنیدم و آن این بود که بسیاری از روایات جاری برگرفته از رویداد سیاوش هستند!
راستی من زیاد شاهنامه نمی دانم، آیا بخش اسطوره ای شاهنامه و بخش تاریخ آن در هم آمیخته اند و به عبارتی فردوسی گرانمایه آب و روغن قاطی کرده بود یا در فصل هایی مجزا آورده شده اند؟
سیاوش چه؟
اسطوره بود یا واقعی؟؟
درست شب پیش از دیشب نیز مستندی درباره تاریخ اورشلیم دیدم که در آن نیز داستان از این قرار بود که هر فرقه و آیینی که در اورشلیم بر مسند قدرت می نشست و توده مردم به آن آیین می گرویدند افسانه ها و حتی تاریخ فرق پیشین را مصادره کرده به قهرمانان خود نسبت می دادند!!
این ها استحاله تاریخ است، حقیقتی با گذشت زمان و کمرنگ شدن حافظه تاریخی آدم ها دچار استحاله می شود و به کسی یا چیزی دیگر تبدیل می شود، قلب می شود!
حال چه کسی یارای جدا کردن این آب و روغن ها را دارد؟
حتی آن که میگفت جزییات حادثه عاشورا اقتباسی از ماجرای سیاوش است پای را از این نیز فراتر نهاد و اضافه کرد که شاخ و برگ داستان سیاوش نیز ملهم از داستان های هیروییک قدیمی تر در بین النهرین است!
کسی چه می داند؟؟
ولی بعید هم به نظر نمی رسد!
آن نقاش مو فرفری خدا بیامرز باب راس می گفت مردم عاشق جزییات هستند!
...
شاید از این روست که برای بزرگ کردن قهرمانان خود نیاز به جزییات دارند و چون خلاق هم نیستند جزییات را از این جا و آن جا وام می گیرند!
تا بدانجا غرق در جزییات واقعه روز عاشورا می شوند که روح حرکت ستم ستیزانه امام حسین به حاشیه رانده می شود....
به نام حضرت حق
عشق است حضرت مولانا
.
در زیبایی و عمق عرفان اشعار مولانا هرچه بگویند بازهم کم است
چه بسا
آقای چاوشی با تکیه بر اشعار مولانا در موسیقی پیشرفت چشمگیری داشته است و خود بنده اگر طرفدار ایشان شدم بیشتر و پبشتر به علت زیبایی اشعار مولاناست
و البته
ایشان هم در نزدیک کردن افکار و اذهان هموطنان با اشعار مولانا نقش مثبتی داشته و دارند
و لیک
از هموطنان خواهشمند است حرمت مولانا را نگاه دارند
قرنهاست که مولانا بر قلبها پادشاهی میکند
و اصلا قیاس بین این دو ممکن نیست
سپاس از حضور شما بزرگواران
دوست جان روفیا،
تقسیم شاه نامه ها به بخش تاریخی و اسطوره ای!!
ترفند شور بختانه جاافتاده ایست از سوی دشمنان
ایران با همدستی خودباختگان داخلی تا سرگذشت خواجگان جهان را به 2500 سال محدود و منحصر کنند
قصه پر غصه ایست چگونه بخش بزرگی از تاریخمان را به روایت دشمنان نوشته اند
سلام...لطفا نگاهی به مصیبت کوچه بنی هاشم بندازید اگر یه کم منطقی فکر کنید و لجبازی رو کنار بگذارید میفهمید که این شعر حضرت مولانا ذکر مصیبت هست
همان جا که حضرت علی(ع) را به زور برای گرفتن بیعت از خانه میبرند و از حضرت زهرا(س) ایشان را جدا کردند...
لطفا مطالعه کنید و تفکر و تامل بعد مخالفت کنید
ممنونم
دوستانی که تلاش می کنند به این شعر بعد مذهبی بدن
لطفا در دفتر ششم مثنوی را مطالعه بفرمایند تا کاملا متوجه شوند حضرت مولانا نوحه خوان نبوده اند
اول دیدم که عدهای محسن چاووشی را بزرگترین مرد موسیقی تاریخ ایران خواندهاند، خواستم بگویم که موسیقی ـی که بزرگمردش این آقا باشد همان بهتر نباشد. مگر امثال شجریانها، ناظریها مردهاند! در همان پاپ هم از قدیمالایام افرادی بسیار لایقتر از جناب چاووشی برای این لقب داشتهایم. بنده با این که مشکلی با شخص چاووشی ندارم ولی از رفتار طرفداران این خواننده کمی خسته شدهام. زیر شاهبیتی از حضرت مولانا چطور دلتان میآید اسم امثال این آدم را بیاورید. هزاران چاووشی رفت و آمد و ما هنوز داریم مولانا میخوانیم.
امیدوارم که روزی هنر مدرن ما بتواند زنجیری محکم با ادبیات و هنر تاریخی خودمان تشکیل دهد، دوست دارم که هنرمندان بیشتری مثل جناب نامجو ریسک کنند و موسیقی متداول غربی را بیشتر "ایرانی" تحویلمان دهند. تلفیقهای با کیفیت کماند.
متصلست او
به به
مرحبا اقای چاوشی
هر کسی از ظن خود شد یار من :-)
بیت سوم از آخر چه شکلی خونده میشه و به چه معنایه؟
نسترن بانو
نَک شَهِ هادی ، زان سوی وادی
جانبِ شادی ، داد نَویدش
میگوید : اینک شاه هدایت کننده آمده ، ازآن سوی دیار آمده ، به او نوید شادی بدهید
ماندگار باشید
لطفا نحوه خوانش و ریتم ین مصرع با معنیشو یکی بگه پون ریتمش جور در نمیاد. ممنون
نک شه هادی زان سوی وادی
سلام
درباره متن عربی که در آهنگ متصل محسن چاوشی خوانده میشود یکی ازدوستان عنوان کردند که متن عربی چنین است :
بالدیش بالحدیقه الاولا
این عبارت غلط و معنا ومفهوم ندارد و کلمه ی بالدیش اصلا وجود خارجی ندارد و حدس ایشان اشتباه است
اگر کسی متوجه شد که در این آهنگ به عربی چه گفته می شود لطفا رفع ابهام کند
عزیزان من دوستان محترم خود متن مهمه مهم شاعرشه نه خواننده
همه کار رو مولانا کرده و با تشکر از جناب چاووشی که این ادبیات غنی کهن ما رو معرفی کرده و بس
این صفحه خیلی خوب معنای "حاشیه" را مشخص می کند!
این که محسن چاووشی با صدایش شعر مولانا را بار دیگر بین مردم شهر رواج داد جای تقدیر دارد والحق که این کار را به درستی انجام داد ولی این که من نوعی بیایم با چشمانی بسته و گوشی ناشنوا و صرفا برای تعصبی جاهلانه نظری قرار بدهم ارزش کار چاووشی را چایین اورده ام و گرنه که شعر مولانا جایگاهش سدره المنتهی است!
دست محسن نامجو درد نکنه و حیف که چنین خواننده موسیقی سنتی ایران به دلایل بی منطقی باید در خارج از کشور برای ملت ایران موسیقی تولید کنه
سلام لطفامعنی عرفانی شعر رواساتیدتوضیح بدن..
سلام نعیمه عزیز
اگر به راستی قبول دارید که عرفانیست، خواسته شما شدنی نیست و سعی اساتید نیز لطفی نخواهد داشت.. مگر به مقام و حالتی برسید که از این قبیل، خود از ذهنتان تراوش کند.. شرح و معنی آن همراه زایش آن است.. آنگاه با این غزل یکی شده اید و برایتان آشنا خواهد بود..
سر زلف تو ز چین مشک تر آورده به شهر
از ختن مشک مخواهید حریفان که خطاست..
ممنون
سلام،شعر های حضرت مولانا در حال سماع گفته شده و مریدان نوشته اند ،حضرت مولانا در وجود پیر فرزانه شمس چه دید که فقیهی فرزانه ای چون او ،فقه و کلام درس میدادن پس از حضور شمس همه را کنار میگذارد ،وبه موسیقی و سماع روی می اورد ،حکم موسیقی حرام بود در ان هنگام ولی حکم شو تغییر میدن واقعا شمس تبریزی کی بود ،یا چرا مولانا کتاب خود را قران فارسی معرفی می کند،لطفا اهل ادب راهنمای بفرمایند،واقعا کسانی که مثل من دور هستن از دید ادبی چه جوری می تونن درک کنن راهنمای لطفا،واقعا یه چیزی که من راجب اشعار مولانا فهمیدم اینه که إشعار حضرت مولانا واقعا خیلی ساده است یعنی احساس می کنم هر چه به نظرشون امده بیان شده البته با شیوای و شیدای و شعرشون زیاد سخت نیست ولی اشعار شعرای دیگه من احساس می کنم ویرایش شده و با تفکر بوده ،اشعار مولانا به این دلیل دلنشین تَر و قابل فهم تَر است
درود بر دوستان هنر دوست ،
بنظر من درست که وزین بودن شعر مهمه و شخصیت و دیدگاه شاعر اونو نشون میده ولی شعر وقتی زیبا تر خوانده میشه که زیبا تر نوشته بشه مثلا دوبیت شعر حضرت مولانا رو که با خط عوام نوشته شده باشه رو با دو خط شعر شاعری ناشناس که با خط زیبای نستعلیق نوشته شده باشه نزدیک هم بگذارید کسیکه این دو رو میبینه اول سمت خوش خطه میره چون انسان ذاتا زیبا دوسته و همچنین شعر زیبا تر شنیده میشه که زیباتر و با احساستر خونده بشه ،ما خوانندگان بزرگی چون شجریان ،حسن عبدی نیشابوری و .. داریم ولی حقیقت اینه که نسل جوان ما گرایش بیشتر پاپ دارند ،شعرهای حضرت مولانا بصورت سنتی بسیار اجرا شده مثلا شعر ًبمیرید ً حضرت مولانا در سریال امیر کبیر که بعضی از جوانها وقتی بهش میرسیدند ردش میکردند ولی همین شعر و آقای چاووشی اجرا کرده ببینید جوانترها چقدر لذت میبرند از شنیدنش تازه کنجکاو میشند این آهنگ شاعرش کیه که متوجه میشند از حضرته ،من سنم جوریه که موسیقی اصیل دوست دارم ولی واقعیت اینه شما بعد از اجرای زندان یا متصل چاوشی ببینید شاعر این دو ترانه چندبار در نت سرچ شده و جوانان ما اکثرا نمیدونند شاعر مثلا ترانه دله من آقای چاوشی حضرت مولاناست و دنبالش میگردند و بیشتر با اشعار شعرای بزرگمون آشنا میشند .
نتیجه اینکه هر چیز و هرکس که به آشنایی بیشتر مردم با اشعار شعرای ما کمک کنه قابل دفاع و همایت ونظرات متفاوت نباید در این راستا دافعه ای درست کنه (دوستانیکه میگند اینجا نظردر مورد خواننده ندید! طرف بخاطر دنبال کردن شعر خواننده محبوبش آمده تو این سایت و این واقعیته ... )
سلام.
بنظر حقیر این شعر درباره ی حضرت عباس (ع) و وقایع شهادت ایشان و شرح حال حضرت امام حسین(ع) می باشد.نظر دوستان در این باره چیست؟
درود برهمه دوستان
خیلی از نظرات رو خوندم و همه جالب توجه بودن اما به نظر من حضرت مولانا اشعاری سنگینتر و بالاتر از این تفاسیر سرودن!
بنظر من این شعر بطور کامل تفسیر وقایع ظهر عاشورا و از زبان حضرت زینب (س) سروده شده! بیت به بیت ملاحطه بفرمایید به حرف من میرسید
لطفا این تفاسیر گرانسنگتان را جایی نشر ندهید و به جای فشار آوردن بر ذهنتان از خواندن آن لذت ببرید.
هلاک لحظه به لحظه ی لحظات تقدیر تو ام که به پیشانی دشت کرب و بلا حک شد.
آنجا که "منادی تقدیرات الهی" به اکراه و بالاجبار ندا در داد:
هر که ز عقبی وز سر سودا / سر رسد این جا سر ببریدش
در آنجا، برترین خلقت به همراه سه تن دیگر به نمایندگی از "فرزندانمان" و "زنانمان" و "خویشان نزدیک ما" (همانهایی که به نمایندگی از خلقت در روز مباهله نیز حاضر بودند)، نشسته بر تخت تسلیم امر الهی، نظاره گر تقدیر تو بودند.
حسرتی عظیم و جاودانه برای ما خواهد بود که به آنجا نرسیدیم.
وه که چه روزی بود روز تو که هرکه به جمع تو پیوست خاص شد که منادی ندا در داده بود:
عام بیاید خاص کنیدش / خام بیاید هم بپزیدش
خود مولوی گفته من به هر جمعیتی نالان شدم جفت بد حالان و خوش حالان شدم هر کسی از ظن خود شد یار من و در بیت بعدی میگه ولی کسی از درون من نجست اسرار من یعنی حرف دل من رو نفهمید اما چون ما ایرانی ها فارسی زبان هستیم و ژنتیکمون میخوره به مولا نا بهتر میفهمییم اون چی میگه
با سلام خدمت همه ی دوستان عزیز و گرامی
من به عنوان فردی عادی که سررشته ای از شعر و درک مفاهیم آن را ندارم ولی بسیار علاقمندم که مرجعی بتواند مفهوم کلی شعری را که از روی علاقه میخوانم مطرح نماید به این سایت سنگین و وزین سر میزنم.
در حاشیه های این شعر زیبا هر سخنی به میان امده بود جز صحبت راجع به مفهوم کلی شعر و برداشت های دوستان از معانی آن.
صحبت راجع به موسیقی و خواننده و بحث های چالشی پیرامون آن بسیار جذاب و مناسب است ولی بنظر حقیر جای آن در قسمتی دیگر می باشد.
شایسته است که به هدف اصلی این مجموعه بیشتر توجه شود.
سپاسگذار از کلیه دوستانی که در درک مفاهیم شعر به امثال بنده که محتاج شنیدن و دانستن هستم کمک میکنند.
ساعتی میزان آنی ساعتی موزون این
بعد از این میزان خود شو تا شوی موزون خویش
درود بر دوستان.
امروز بصورت اتفاقی وارد سایت شدم و حاشیه ها رو خوندم.
واقعا خییلی شرم آور هست که به این نکته ها در اینجا دقت میشه.
نظر هرکس برای خودش محترمه.اما به نظر من اینجا جاش نیست.
ضمنا از دوستان خواهش میکنم از کلمات رکیک که نشان دهنده شخصیت خانوادگی شون هست در اینجا استفاده نکنند.
امان از دست دوستانی که فهـم و درک خودشون رو خیلی بالا میدونن .. دوست عزیز با ب کار بردن چند لغت ادبی و تلاش ملموس شما برای برتر دونستن خودتون وسلایقتون نسبت ب جوانان درک ادبی شما افزایش پیدا نمیکنه ملاک خوبی برای برتری مطرح نکردین سن شما ملاک مناسبی نیست .. ممنون از اینهمه احترام در سخن که واقعا هم بوی اغراق و اظهار فضل میدهد.اما قبول کنید پشت این کلمات پنهان شدین و برخلاف لغات بکار برده شده بانهایت بی احترامی به خواننده ای که آلبومی تقدیم به خدا کرده بنام امیرِبی گزند توهین کردین در ضمن اهنگ افسار که در کمال بی اخلاقی نقدش کردین از استاد شهریار عزیز هستش.. یکی از دوستان بدرستی اشاره کرد بعضی ها نگرانند که این اشعار زیبا بصورتی در بیاد که ب گوش خیلی ها آشنا باشه و اندک دوستان نتونن خودی نشون بدن و با اشعار مولانا اظهار فضل کنند ... خدارو شکر که صاحب اشعار شما نیستین .مولاناست .. مولانایی که ب سایر ادیان هم احترام میگذاشت ..احترام دوست عزیز به سایر سلایق اگر وجود داشته باشه خیلی از مشکلات ریشه کن میشه..
بهترین اجرای موسیقیایی بر روی این شعر مولانا از جناب استاد مهدی فلاح است که بزیبایی حق معنی و موسیقی شعر را ادا کرده است . دوستان گوش دهند تا از جدل بر سر اجراهای نامتناسب دیگر ، بی نیاز گردند.
چشم من است او سرمه کشیدش
یشم من است او حلقه زنیدش
نور من است او سور من است او
عطر فشانید کل بکشیدش
لحن و بیانش فرم دهانش
قندزبانش موی کمانش
مشتعل است متصل است او
جان دل است او پیش کشیدش
با سلام . دوستان آیا مولانا این شعر را برای شمس سروده یا خیر؟
نام مولوی که خود به تنهایی دنیای بی نهایتی از فرهنگ ، ادب ، عرفان و دانش را به همراه دارد ؛ نباید وارد بگو مگوهای اینچنینی شود . چند بیت شعر فاخر این مرد بزرگ را خواننده ای به موسیقی درآورده و کسانی موافق و کسانی مخالف آن هستند اما با این طور اظهار نظرها ، حرمت حضرت مولانا مکدر می شود و جای آن هم سایت گنجور نیست .
با عذر از خدا و پوزش از مولانا که معنای دل مولانا در فهم ما نگنجد و ذات خدا در وهم ما. من بزرگترین جسارت در تصاحبیت نظر خود را ارائه میکنم و ترسم با آن حال که از شعر و آهنگ برایم دست داده، خاطر همقطاران این وادی را صبحت و نظرم خدشه دار سازم. مولانا بزرگ میفرمئید: جان منست او هی مزنیدش
آن منست او هی مبریدش
جان در مقام آدمیت علوی است و ارزش بلندترین هستی را بعد از خدا در کائنات دارد. مولانا ارزش معشوقه خود که از او مفهوم جانرا گرفته، برابر میداند؛چون عشق محق کمال جان است. زدن عیب و لطمه جان است که مولانا در بی عیبی و کمال عشق جانش یعنی معشوقه اش نهی بر لطمه وارد کردن او میکند و آنی که به هستی و تعلق ذاتی در رابطه به دل او دارد، نمی خواهد از او دورش کنند" آن منست او هی مبریدش"!
آب منست او نان منست او
مثل ندارد باغ امیدش
باغ و جنانش آب روانش
سرخی سیبش سبزی بیدش
متصلست او معتدلست او
شمع دلست او پیش کشیدش
هر که ز غوغا وز سر سودا
سر کشد این جا سر ببریدش
هر که ز صهبا آرد صفرا
کاسه سکبا پیش نهیدش
عام بیاید خاص کنیدش
خام بیاید هم بپزیدش
نک شه هادی زان سوی وادی
جانب شادی داد نویدش
داد زکاتی آب حیاتی
شاخ نباتی تا به مزیدش
باده چو خورد او خامش کرد او
زحمت برد او تا طلبیدش
با عذر از خدا و پوزش از مولانا که معنای دل مولانا در فهم ما نگنجد و ذات خدا در وهم ما. و دوست داشتن آقای چاوشی!. من بزرگترین جسارت در تصاحبیت نظر خود را ارائه میکنم و ترسم با آن حال که از شعر و آهنگ برایم دست داده، خاطر همقطاران این وادی را باصبحت و نظرم خدشه دار سازم. مولانا بزرگ میفرماید: جان منست او هی مزنیدش
آن منست او هی مبریدش
جان در مقام آدمیت علوی است و ارزش بلندترین هستی را بعد از خدا در کائنات دارد. مولانا ارزش معشوقه خود که از او مفهوم جانرا گرفته، برابر به جان میداند" جان منست او هی مزنیدش"؛ چون عشق محق کمال جان است و زدن عیب و لطمه جان که مولانا در بی عیبی و کمال عشق جانش؛ یعنی معشوقه اش نهی بر لطمه وارد کردن او میکند و آنی که به مجموع هستی در تعلق ذاتی مرتبط به دل او دارد، نمی خواهد از او دورش کنند" آن منست او هی مبریدش"!
آب منست او نان منست او
مثل ندارد باغ امیدش:
آب و نان منبع بقای حیات است و بقای جان در عالم ظاهر حیات آنست، مولانا مفهوم بقای حیات خود را از پرتو نور میوه' عشق تغذیه میکند و باغ امید اشرا بالاتر از بقای جانش میبیند و دریافت شباهت پیدا نمیتواند. " آب منست او نان منست او***مثل ندارد باغ امیدش".
باغ و جنانش آب روانش
سرخی سیبش سبزی بیدش
متصلست او معتدلست او
شمع دلست او پیش کشیدش:
مولانا، عشرت عشق که در عدم تشابهت از باغ امید که مانند صفت بهشت و باغ جنان دارد - را در اتصال و اعتدال پیروی از معشوقه خود میداند و عمق زیبایی باغ جنان و آب روان و سرخی سیب و سبزی بید را در نورانیت که معشوقه اش در دلش هویدا میکند، به تعقیب رفتن و پیش کشیدن وا میدارد. "باغ و جنانش آب روانش***سرخی سیبش سبزی بیدش
متصلست او معتدلست او***شمع دلست او پیش کشیدش"
هر که ز غوغا وز سر سودا
سر کشد این جا سر ببریدش:
در اینجا مولانا از سر خفگی و وسوسه عشق هرکه را بیم میدهد که بخاطر منفعت و هر ذهن و هر دهن شدن عشق سرکشی نکند و اگر نه سر ببریدش" هر که ز غوغا وز سر سودا***سر کشد این جا سر ببریدش"
هر که ز صهبا آرد صفرا
کاسه سکبا پیش نهیدش:
مولانا با اشاره به صهبا... پیام رسان جویایی احوال معشوقه خود را با جایزه ای کاسه' سکبا" قدر دانی میکند. "کاسه' سکبا پیش نهیدش".
عام بیاید خاص کنیدش
خام بیاید هم بپزیدش
نک شه هادی زان سوی وادی
جانب شادی داد نویدش:
در منظر نورانیت معشوقه مولانا، عام یا مجهول از عالم و وادی عشق عارفانه را، خاص و معلوم به عشق عارفانه میکند که از مسیر تعقل خودی به اوج معرفت بی بیان عشق و پختگی آن می رساند که، هرعام و حد اکثر بینش مشابه و بی بنیاد را به خصوصیت مرتبت عشق الهی آگاه و خاص سازد و از خامی به پختگی برساند0 " عام بیاید خاص کنیدش***خام بیاید هم بپزیدش" و این بطور بشارت که از آن سوی وادی یا مقام باطنی دست یافته، میرسد. "
نک شه هادی زان سوی وادی***جانب شادی داد نویدش".
داد زکاتی آب حیاتی
شاخ نباتی تا به مزیدش
باده چو خورد او خامش کرد او
زحمت برد او تا طلبیدش:
این آب حیات که زکات داده شد برای لذت عشق، معشوقه ای که جان وی است و برای آرامش و بیقراری دیدار او و فیض الهی و قرار دل زحمت میبرد، در طلبیدن و خواستن قرار دل میابد.
"داد زکاتی آب حیاتی***شاخ نباتی تا به مزیدش
باده چو خورد او خامش کرد او***زحمت برد او تا طلبیدش.
دوستداران خدا، دوست تان دارم!
م. عادل
شنبه 24 نوامبر 18
کابل
Miaad_adel@hotmail.com
راستش من هم به خاطر شنیدن این شعر از چاوشی اومدم دنبال معنی و مفهومش. که دیدم ماشاالله هر کی یه تفسیری داره. منظور مولانا یه چیز بوده و درک ما یه چیز دیگه. البته اشکالی نداره اگه هر کس به فراخور حالش باهاش ارتباط برقرار کنه(یکی از زبان حضرت زینب ، یکی از زبان امام حسین ، یکی از زبان مولانا برای شمس و اصلاً یکی از زبان خودش نسبت به معشوقش). بعضی وقتها سر تفسیر و تشریح اشعار گذشتگان اختلاف نظر هست که طبیعیه چون بین ما نیستن که مستقیماً ازشون بپرسیم. آقایون محسن ها و شجریان و ناظری و... هرکس دیگه که اشعار حافظ و سعدی و مولانا رو میخونه در صورتی که از نظر موسیقیدانها موردی نداشته باشه(از محتواش که خیالمون راحته!) قابل احترامه و دستش درد نکنه.
در این دنیا وابسته هرچه جز خداباشید کائنات آنرا به بدرترین شکل ممکن از شما میگیرد مولاناهم که باشید اگر آب و نانتان شد کسی غیر خدا ا او از شما گرفته میشود همانطور که شمس از مولانا گرفته شد
غلام رضا زندگی من مصداق همین حاشیه ای هست که نوشتی
برای هر کسی هم که اینطور خواسته محاله پس بکشه حتی اگه لازم بشه از اون دنیا برت گردونه ,
هر چقدر هم تو سرت بزنی نمیخوام نمی خوام
کاری رو انجام میده که خودش می خواد با اینکه می دونه نمیخوای
و بازوی د افتادن باهاش رو هم نداری ...
به نظر می رسد مولوی درباره «طبیعت» (mother earth) شعر میگوید.
جان منست او هی مزنیدش آن منست او هی مبریدش
آب منست او نان منست او مثل ندارد باغ امیدش
باغ و جنانش آب روانش سرخی سیبش سبزی بیدش
متصلست او معتدلست شمع دلست او پیش کشیدش
سلام دوستان گرامی که به واسطه جناب چاووشی با حضرت مولانا آشنا شده اید، درود برشما و ایشان
منهم که سالها در دریای پرگوهر اشعار حضرت مولانا غوطه می خورم، وقتی برای اولین آهنگ جناب چاووشی را در مجلسی شنیدم که که جوانان با آن خودشان را تکان میدادند، رنگم پرید و فکرکردم فاجعه ای در حال شکل گرفتن است، ولی بعد از مدت زمانی اینقدر از این ترانه خوشم آمد که رفتم و آلبومش را خریدم. الان هم که می بینم نسل جوان باین واسطه با اشعار خضرت آشنا می شوند، بسیار خوشحالم...
خداروشکر
تصور می کنم بت سازی کار خوبی نیست ...آقای چاووشی کار بسیار خوبی با هوش و قریحه خود و یا بهره گیری از مشاورین خود انجام داده اند و آن اینکه مردم عامی را که لذتی از ادبیات ایران نمی بردند و گهگاه شاید برای روشن فکر نمایی رمان های مطرح اروپایی را در قفسه کتاب بدون خواندن آن می گذاشتند ..را با ادبیات ایران زمین که بسیار زیبا و لطیف طبع است آشتی داده و لذت بخش کرده مفاهیم را با کمک موسیقی ( که البته بهتر می دانید شعر همان مویسقی است اما هر شخصی با آن موسیقی سنگین و کم تحرک ارتباط حسی برقرار نمی کند )...و کمی باعث رشد مردمی که به زوال رهسپارند شده است ..بت نسازید از آقای چاووشی ایشان کار بسیار خوبی دارند انجام می دهند و دست مریزاد به این ابتکار که چند سال شروع کرده اند و مستمر دارند آن را ادامه می دعند آفرین ... ولی طرفدار یک خواننده و .... باور بفرمایید از همان آفت های فرهنگ تجاری است که از دنیای تجارت زده غرب آمده که همیشه مناسب نیست .
معنی و مفهوم این بیت چیست؟
"هر که ز صهبا آرد صفرا
کاسه سکبا پیش نهیدش"
عزیزان لطفاً راهنمایی بفرمایید. با تشکر
محسن چاوشی حتی اگه فقط برای شهرت خودش یا با هر نیت غیر ادبی که این غزل رو خونده باشه در تأییدش همین بس که منو عاشق اشعار مولوی و سعدی و حافظ کرد، والسلام.
عام بیاید، خاص کنیدش
خام بیاید، هم بپزیدش.
این بیت به نظر این حقیر، دقیقا به خواص این صفحه اشاره میکنه که عوامی را که وارد این درگاه شدهاند (و میشوند) تا سخنی از مولانا بخوانند، با نیکی و اعتدال به خواص تبدیل میکنند و نه اینکه خدایی ناکرده با فخر و استهزاء ایشان را از این آستان بتارانند!
درس عملی از بزرگان ادب گرفتن، یک قدم جلوتر است از ترجمه و تفسیر سخن ایشان. و هر دوی اینها چند قدم جلوتر از تعصب!!
این همه آدم کدوممون اگه محسن چاووشی این اثر رو نمیخوند میومدیم از خوندن این شعر لذت میبردیم؟
یه خواننده هم که داره شعر خوب میخونه چشمتون بار نمیده؟
من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم میرود
تا کی قضاوت باید ادامه داشته باشه چرا باید عالمو ادمو نقد کنیم این من پراز بایدو نباید که هنوز خودم نمیتونم ایراد خودم را پیدا کنم چرا باید بگم فلان خواننده نباید از این اشعار استفاده کنه یا باید استفاده کنه دوست دارید گوش بدید ندارید ندید به همین راحتی قضاوتامون تموم کنیم برای فرهنگمون برای اینده بچهای ایران زمینمون قضاوت کردن ازیجایی تموم کنیم
نمی خواید آدم بشید هر شعر مولوی رو به دجال و اهل ییتش ربط می دید؟ این شعر در مورد حضرت عیسی مسیح و رسیدن به زندگی جاودانه هست
آقا چه خبره اینجا دعوا سر سلیقتون در محبوبیت خواننده هاست یا اومدین شعر و بفهمین کسب کمال کنید. این شخصیت پرستی رو بزاریم کنار یکم خودمون رو و درکمون رو گسترش بدیم . یکی گفته نامجو خداست یکی گفته چاوشی برترین موزیسین تاریخ ایران .... اون سلیقه تو هست گلم ... اینجا پیج موسیقی نیست ... به هرحال ... نظرم اینه که این شعر فقط در مورد طبیعت گفته مولانا و اینکه به هرسمت بنگری وجه الله هست و اینکه نیازهامون رو از طبیعت میگیریم .حق تعالا گر سماوات آفرید بهر....حاجات آفرید...با طبیعت مهربان باشیم و از سر سودا و زیاد خواهی بهش آسیب نزنیم ....سلول به سلول هستی خداوند است
من واقعن نمیدونم چی بگم یه این شعر که توصیفش کنه دیوانه کنندس این شعر
💜چه میتوان گفت در وصف این غزل؟ مگر میشود با زبان بشر این همه زیبایی را یکجا گرد هم آورد؟ مگر راز و نیاز با معشوق اینگونه هم میشود؟ #مولانا همه ی زیباییهای معشوقش را در واژه واژه ی این غزل چنان به رخ میکشد که هیچکس را یارای تحمل این همه زیبایی باقی نمیماند. چنان با شور معشوقش را میستاید که گویی این نه #مولانا ست بلکه خود خداوند است که صفاتش را از زبان #مولانا میگوید. #مولانا فقط او را میبیند و نه هیچ چیز دیگر، حتی خودش را.در معشوق ذوب شده است و همه را او میبیند، همه چیزش او شده، با او یکی شده و خود را از او و او را از خود میداند. به مقام «انا الحق» رسیده و آنچه معشوق میخواهد را بر زبان میراند. و چقدر لطیف وصفش میکند، آب من ست او نان من ست او مثل ندارد باغ امیدش، باغ و جنانش آب روانش سرخی سیبش سبزی بیدش....
حرفی برای گفتن باقی نمانده. فقط باید از این شاه غزل لذت برد.
هنرمند کسی هستش که هنر رو خلق کنه ترانه سرا باشه نه اینکه بیاری شعرهای مولانارو مو به مو بخونی اگه اینجوریه از فردا منم خواننده ام
یاران جان مراتب ارادت بنده ی کمینه رو بپذیرید
غزلی از حضرت مولانا را هر چه گشتم در این گنجینه نیافتم....
با مطلع *شمس من و خدای من *
اگر محبت بفرمایید راهنمایی کنید که چگونه میتوانم آن را بیابم؟
سپاس
اولا خود مولانا اهل موسیقی هم بوده اند و غزلیات مولانا بگونه ای اهنگین هم هستند. همانطور که غزلیات مولانا برامده از دل مردم راستین و خدایی هستند. آشنایی مولانا در زمینه موسیقی نیز بدین گونه است..مردمی، از نوع خدایی شده. تفاوت دارن با موسیقی غالب امروزی مورد حمایت سردمداران غربی جدا از مردم . ثانیا تمام هم و غم مولانا مبارزه با ذهنیات الوده و برگشت به اصل خود که همان خدایی بودن است بوده، مبارزه با هرگونه بت سازی و بت پرستی است. که متاسفانه انچنان در نقدهای ما در اینجا موج میزند که ما را بدلیل پرستش بت های متفاوت به جان هم انداخته و نیز انچنان گردو خاکی برپا شده که اجازه به عزیزانی که در شناخت مولانا اشنایی دارند نداده که در اینجا حضور داشته باشند.
من نه شاعرم نه نویسنده نه گوینده نه مفسر نه خواننده من ساده ساده ام
هر موقع شعرهای مولانا را می شنوم و می خوانم ، فقط لذت می برم و صفا می کنم انگار لابلای برگ آویز شاخه های درختانی هستی که از هر روزنه اش باریکه های نورانی به سویت می آید که احساس گرمای دلچسبی را می دهد.
متعجم که با چه حسی این اشعار گفته میشه دوست دارم این حس را داشته باشم ولی ...
درود
در اینجا سرخی سیب و سبزی بید اشاره به چیست؟
ممنون میشوم پاسخ بدید
این شعر مولانا را مزگان عظیمی بسیار با شور و حال اجرا کرده بنام "متصل - mutasil" در اسپاتیفای نبود ولی در یوتیوب هست