غزل شمارهٔ ۱۲۷۴
خواجه چرا کردهای روی تو بر ما تُرُش
زین شکرستان برو! هست کس این جا تُرُش
در شکرستانِ دل قند بود هم خجل
تو ز کجا آمدی ابرو و سیما تُرُش ؟
بر فلک آن طوطیان جمله شکر میخورند
گر نپری بر فلک منگر بالا ترش
رستم میدان فکر پیش عروسان بکر
هیچ بود در وصال وقت تماشا ترش
هر کی خورد می صبوح، روز بود شیرگیر
هر کی خورد دوغ هست امشب و فردا ترش
مؤمن و ایمان و دین ذوق و حلاوت بود
تو به کجا دیدهای طبله حلوا ترش ؟
این ترشیها همه پیش تو زان جمع شد
جنس رود سوی جنس ترش رود با ترش
والله هر میوهای کاو نپزد ز آفتاب
گرچه بود نیشکر نبود الا ترش
سوزش خورشید عشق صبر بوَد صبر کن
روز دو سه صبر بِهْ مذهب تو با ترش
هر کی ترش بینیاش دانک ز آتش گریخت
غوره که در سایه ماند هست سر و پا ترش
دعوه دل کردهای وعده وفا کن مباش
در صف دعوی چو شیر وقت تقاضا ترش
بنگر در مصطفی چونک ترش شد دمی
کرده عتابش عبس خواند مر او را ترش
خامش و تهمت منه خواجه ترش نیست لیک
گه گه قاصد کند مردم دانا ترش
او چو شکر بوده است دل ز شکر پُر ولیک
در ادب کودکان باشد لالا ترش
اطلاعات
وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خواجه چرا کردهای روی تو بر ما تُرُش
زین شکرستان برو! هست کس این جا تُرُش
هوش مصنوعی: چرا ای آقا، روی تو در برابر ما زشتی میکند؟ اینجا جایی است پر از شیرینی و شکر، بس است که تو اینجا عبوس هستی.
در شکرستانِ دل قند بود هم خجل
تو ز کجا آمدی ابرو و سیما تُرُش ؟
هوش مصنوعی: در دل شیرینیها و لذتها، تو چگونه از جایی آمدی که ابروها و چهرهات ناخوشایند و عبوس است؟
بر فلک آن طوطیان جمله شکر میخورند
گر نپری بر فلک منگر بالا ترش
هوش مصنوعی: در آسمان، همهی پرندگان خوشحال و شیرینزباناند، اما اگر تو به آسمان پرواز نکنی، به هیچکدام از آنها نخواهی رسید. پس خودت را بالا ببر و به سمت هدف های بزرگتر برو.
رستم میدان فکر پیش عروسان بکر
هیچ بود در وصال وقت تماشا ترش
هوش مصنوعی: رستم در میدان فکر هیچ توجهی به عروسان بکر ندارد و در زمان تماشا، ناراحت و دلخور به نظر میرسد.
هر کی خورد می صبوح، روز بود شیرگیر
هر کی خورد دوغ هست امشب و فردا ترش
هوش مصنوعی: هر کسی شب هنگام از شراب بنوشد، روزش شیرین و خوش خواهد بود؛ اما اگر کسی دوغ بخورد، امشب و فردا حالش ناخوش و تلخ خواهد بود.
مؤمن و ایمان و دین ذوق و حلاوت بود
تو به کجا دیدهای طبله حلوا ترش ؟
هوش مصنوعی: ایمان و دین برای مؤمنان شور و شوق و لذتی شیرین است. تو کجا دیدهای که چیز شیرینی مثل حلوا، تلخ باشد؟
این ترشیها همه پیش تو زان جمع شد
جنس رود سوی جنس ترش رود با ترش
هوش مصنوعی: این ترشیها همه به دلیل تو به وجود آمدهاند. همانطور که رودخانهها به سمت محتوای ترش میروند، احساسات و اوضاع من نیز به سمت تلخی و ترشطعم شدن متمایل شده است.
والله هر میوهای کاو نپزد ز آفتاب
گرچه بود نیشکر نبود الا ترش
هوش مصنوعی: به خدا سوگند هر میوهای که زیر آفتاب نرسد، حتی اگر نیشکر باشد، تلخ خواهد بود.
سوزش خورشید عشق صبر بوَد صبر کن
روز دو سه صبر بِهْ مذهب تو با ترش
هوش مصنوعی: عشق مانند آفتاب تندی است که میسوزاند، اما صبر کردن میتواند به تو کمک کند. پس چند روزی صبر کن و با سختیهای عشق روبرو شو، زیرا این چالشها جزو مسیر تو هستند.
هر کی ترش بینیاش دانک ز آتش گریخت
غوره که در سایه ماند هست سر و پا ترش
هوش مصنوعی: اگر کسی را ترشرو ببینی، بدانی که او مثل میوهای نارس است که از گرما و آتش فرار کرده و در سایه مانده است؛ همین حالتی که در او دیده میشود نشانهای از سر و پا بودن اوست که به حالتی ترش درآمده است.
دعوه دل کردهای وعده وفا کن مباش
در صف دعوی چو شیر وقت تقاضا ترش
هوش مصنوعی: ای دل، وعدهای که دادهای را انجام بده و در زمان درخواست، مانند شیر، تندخو و عبوس نباش. به جای اینکه در صف دعوا بایستی، وفاداری و صداقت را نشان بده.
بنگر در مصطفی چونک ترش شد دمی
کرده عتابش عبس خواند مر او را ترش
هوش مصنوعی: به مصطفی نگاه کن که وقتی در یک لحظه ناراحت شد، به او گفتند که عبس و غمگین است.
خامش و تهمت منه خواجه ترش نیست لیک
گه گه قاصد کند مردم دانا ترش
هوش مصنوعی: بیصدا باش و به کسی اتهام نزن، چون هرچند او به نظر ترش و عبوس میآید، اما گاهی پیامهایی برای افراد باخبر میفرستد.
او چو شکر بوده است دل ز شکر پُر ولیک
در ادب کودکان باشد لالا ترش
هوش مصنوعی: او مانند شکر است و دلش از خوشی و شکر پر شده، اما در ادب و رفتار مثل کودکان، گاهی ممکن است ترش و ناپسند باشد.