غزل شمارهٔ ۱۲۶۷
در عشق آتشینش آتش نخورده آتش
بیچهره خوش او در خوش هزار ناخوش
دل از تو شرحه شرحه بنشین کباب میخور
خون چون میست جوشان بنشین شراب میچش
گوشی کشد مرا می گوشی دگر کشد وی
ای دل در این کشاکش بنشین و باده میکش
هفت اخترند عامل در شش جهت ولیکن
ای عشق بردریدی این هفت را از آن شش
گاهی چو آفتابم سرمایه بخش صد مه
گه چون مهم گذاران در عشق یار مه وش
گر منکری گریزد از عشق نیست نادر
کز آفتاب دارد پرهیز چشم اعمش
صدغ الوفاء حقاء من فقدکم مشوش
وجه الولاء حقاء من عبرتی منقش
القلب لیس یلقی نادیک کیف یصبر
الاذن لیس یلقن حادیک کیف ینعش
غزل شمارهٔ ۱۲۶۶: روحیست بینشان و ما غرقه در نشانشغزل شمارهٔ ۱۲۶۸: صد سال اگر گریزی و نایی بتا به پیش
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
در عشق آتشینش آتش نخورده آتش
بیچهره خوش او در خوش هزار ناخوش
هوش مصنوعی: عشق او مانند آتش است و اگرچه شدید و سوزان به نظر میرسد، اما خود او از این آتش مصون مانده و در عین حال زیبایی خاصی دارد که بر تمام ناراحتیها و سختیها غلبه میکند.
دل از تو شرحه شرحه بنشین کباب میخور
خون چون میست جوشان بنشین شراب میچش
هوش مصنوعی: دل از تو پارهپاره شده و در حال سوختن است، مانند کبابی که روی آتش باشد. خونم به جوش آمده، مثل میستی که در حال غلیان است. بنابراین بیاقل، بنشین و شراب بنوش.
گوشی کشد مرا می گوشی دگر کشد وی
ای دل در این کشاکش بنشین و باده میکش
هوش مصنوعی: دل من در این نزاع و کشمکش، به چیزی گوش میدهد که مرا به سمت خود میکشد و در عین حال، چیزی دیگر نیز مرا به سوی خود میخواند. ای دل، در این درگیری بنشین و به نوشیدن بپرداز.
هفت اخترند عامل در شش جهت ولیکن
ای عشق بردریدی این هفت را از آن شش
هوش مصنوعی: هفت ستاره موجب تأثیر در شش جهت هستند، اما ای عشق، تو این هفت ستاره را از آن شش جهت جدا کردهای.
گاهی چو آفتابم سرمایه بخش صد مه
گه چون مهم گذاران در عشق یار مه وش
هوش مصنوعی: در زمانی که همچون آفتاب میدرخشم، ثروتی از عشق به دیگران میبخشم؛ و گاهی مثل مهمانانی میشوم که در عشق دلبر زیبا وارد میشوند.
گر منکری گریزد از عشق نیست نادر
کز آفتاب دارد پرهیز چشم اعمش
هوش مصنوعی: اگر کسی از عشق فرار کند، چیز عجیبی نیست؛ چون مثل موجودی است که از نور خورشید دوری میکند، در حالی که چشمانش کور است و نمیتواند نور را ببیند.
صدغ الوفاء حقاء من فقدکم مشوش
وجه الولاء حقاء من عبرتی منقش
هوش مصنوعی: صورت وفا همیشه در تلاش است، اما فقدان شما باعث سردرگمی در ارادت من شده است. این حالت ناشی از عواطف عمیقی است که در دل من نقش بستهاند.
القلب لیس یلقی نادیک کیف یصبر
الاذن لیس یلقن حادیک کیف ینعش
هوش مصنوعی: دل نمیتواند فریاد تو را بشنود، چطور گوش میتواند آموزههای تو را دریافت کند، وقتی که نشانههات نمیتواند او را به آرامش برساند؟