غزل شمارهٔ ۱۲۶۳
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
آهنگ ها
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
حاشیه ها
عالییییییییییییی
مسسسسسست
ممنون از تلاش های بی دریغتان برای این سایت با کمالات من خیلی به دنبال شعر کامل بیتی که شنیده بودم گشتم و به لطف این سایت به صورت بسیار آسان دست یافتم
من مستمو نترسم...
ای عشق الله الله
سرمست شد شهنشه
این صورتش بهانهست
درود بر شما .
توجه به باطن و حقیقت کاینات
برای من سایت گنجور فوق العاده آموزنده، مفید و جذاب است. بسیار ممنون هستم از لطف و زحمات شما برای دایر کردن و اداره کردن این سایت بینظیر فرهنگی
این غزل به صورت ترانه اجرا شده توسط بانو رعنا فرحان و سپس در یک مسابقه ترانه خوانی توسط ندا. به نظرم هر دو اجرا قشنگ هستند.
پیوند به وبگاه بیرونی
پیوند به وبگاه بیرونی
عالی
درکش در این میانش
به نظرم چوب شح شحانش درست تر از چوب شحنگانش باشه
شح شحانش به معنی صدای چوب که به قصد تهدید تکان می دهند
"نقش و صورت" در نسخه ها همین است ولی می توان "نقش صورت" هم خواند. به نظر حقیر نقش صورت اصح و اجمل است
جانش خوش است جانش
پیوند به وبگاه بیرونی
این غزل زیبا با صدای ماهان ... اجرایی عالی
چوب شهشهانه اش یا چوب شحنگانش؟!
دوستانی که بین کلمه های شحنگانش و شهشهانش یا حتی دوستی نوشته شحشحانش شک دارند
باید بگم خانم رعنا فرحان به اشتباه یا عامدن این کلمه رو عوض کرده
کلمه درست شحنگانش هست به معنیه داروغه هایش
منظور شعر اینه که من مستم و از چوب داروغه هایش نمیترسم
شعر درست نوشته شده اینجا
با تشکر
ضمنا متاسفانه خانم رعنا فرحان این شعر رو از رو اشتباه خونده و نه تنها خودش درک درستی از شعر بدست نیاورده بلکه شنونده رو هم به اشتباه میندازه
برای مثال میگه بَرجِه بگیر ذلفش درکش در این میانش؛ که کاملا خالی از مفهومه
در صورتی که مولانا میگه:
بَرجَه بگیر ذلفش دَرکِش دراین میانش
یعنی بپر و بگیر ذلفش و بکش در میان این حال و محفل که داره اشاره میکه به آیه:
وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَلَا تَفَرَّقُوا
بمعنی: چنگ بزنید به ریسمان خدا و جدا نمانید
با تشکر
جناب مهداد،
رعنا فرحان شاید تنها هنرمندیست با این توانایی که همه ابیات سروده ها را در آهنگهایش می گنجاید و آنچه سراینده در ذهن داشته را به شنونده منتقل می کند. نه اینکه تنها چند بیت را به عاریه بگیرد و روی آنها آواز و یا آهنگی بسازد. از آن گذشته، بسیاری از آثار هنرمندان و نیز صفحات گنجور اشباهات واژه ای دارند که بیشتر جزئی هستند و بخشودنی.
کسره و فتحه و ضمه تنها گویش را تغییر میدهد. اینکه ما ایرانیان با گویش بلخی و یا تاجیکی سروده های مولوی را نمی خوانیم، دلیل به عدم درک درست از شعر نیست. و اگر هم اشتباهی باشد، باز جزئی و بخشودنیست. جنابعالی خود، دو واژه “عامدن” و “میکه” بکار بردید که وجود ندارند. اگر کسی سواد و ذهنیت و ارتباط با شنونده تان را به خاطر اشتباهی ناچیز مورد پرسش و انتقاد قرار دهد، نابجاست و بی مورد.
بکارگیری از جمله ای عربی نیز نشانگر درک درست از شعر نیست و فقط برداشتیست درخور احترام. فراموش نکنیم، این دیوان شمس است و نه دیوان آیات. برای درک درست از این شعر و از این دیوان و از مثنوی، بد نیست همیشه این جمله مولوی در غزل زیبای 441 را در ذهن بسپاریم که مردی شصت ساله به مردی حدود چهل ساله، احتمالا در خلوت میگفت “برو و با ناز کردنت اینقدر منو مرنجون” و مولوی هم آرزوی دوباره شنیدن “بیشتر مرنجونم” را می کرد.
با تشکر
بگذر ز نقش و صورت جانش خوش است جانش...