غزل شمارهٔ ۱۲۶۲
گر جان به جز تو خواهد از خویش برکنیمش
ور چرخ سرکش آید بر همدگر زنیمش
گر رخت خویش خواهد ما رخت او دهیمش
ور قلعهها درآید ویرانهها کنیمش
گر این جهان چو جانست ما جان جان جانیم
ور این فلک سر آمد ما چشم روشنیمش
بیخ درخت خاکست وین چرخ شاخ و برگش
عالم درخت زیتون ما همچو روغنیمش
چون عشق شمس تبریز آهن ربای باشد
ما بر طریق خدمت مانند آهنیمش
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
گر جان به جز تو خواهد از خویش برکنیمش
ور چرخ سرکش آید بر همدگر زنیمش
هوش مصنوعی: اگر جان من تنها به خاطر تو باشد، آن را از خود جدا میکنم و اگر روزگار ناسازگار به ما آسیب برساند، به همدیگر میزنیم و مقاومت میکنیم.
گر رخت خویش خواهد ما رخت او دهیمش
ور قلعهها درآید ویرانهها کنیمش
هوش مصنوعی: اگر او لباس خود را بخواهد، ما هم لباس او را به او میدهیم. اگر به قلعهها وارد شود، ما آنها را ویران میکنیم.
گر این جهان چو جانست ما جان جان جانیم
ور این فلک سر آمد ما چشم روشنیمش
هوش مصنوعی: اگر این جهان مانند جان است، ما روح آن جهان هستیم و اگر آسمان به پایان برسد، ما زیبایی آن را خواهیم دید.
بیخ درخت خاکست وین چرخ شاخ و برگش
عالم درخت زیتون ما همچو روغنیمش
هوش مصنوعی: بیخ درخت به خاک نیاز دارد و این چرخ زندگی، شاخ و برگ اوست. جهانی که به ما مرتبط است، مانند روغنی است که از درخت زیتون به دست میآید. ما نیز مانند آن روغن هستیم.
چون عشق شمس تبریز آهن ربای باشد
ما بر طریق خدمت مانند آهنیمش
هوش مصنوعی: چون عشق شمس تبریز مانند یک آهنربا است، ما در مسیر خدمت به او همچون آهن هستیم که به آهنربا جذب میشود.
خوانش ها
غزل شمارهٔ ۱۲۶۲ به خوانش عندلیب
حاشیه ها
1400/08/01 06:11
مهدی یگانه
سلام و عرض ادب
اساتید لطفا تفسیر و منظور این غزل را لطف بفرمایند
بیان کنند
باتشکر فراوان
1400/08/01 17:11
ملیکا رضایی
خدمت کامل و تمام به یار و نشان دادن عشق و ارادت خویش به معشوق
تمام بودن دوست و محکم کردن دوستی
بزرگی او و کوچکی خود ...
شعری پر مایه و مجموعه ای و از هر و کل ...
1403/01/31 19:03
سفید
گر جان به جز تو خواهد از خویش برکنیمش...
1403/01/31 19:03
سفید
گر این جهان چو جان است ما جان جان جانیم