غزل شمارهٔ ۱۲۵۸
آن مایی همچو ما دلشاد باش
در گلستان همچو سرو آزاد باش
چون ز شاگردان عشقی ای ظریف
در گشاد دل چو عشق استاد باش
گر غمی آید گلوی او بگیر
داد از او بستان امیرداد باش
جان تو مستست در بزم احد
تن میان خلق گو آحاد باش
گاه با شیرین چو خسرو خوش بخند
گه ز هجرش کوه کن فرهاد باش
گه نشاط انگیز همچون گلشنش
گه چو بلبل نال و خوش فریاد باش
پیش سروش چون خرامد خاک باش
چون گلش عنبر فشاند باد باش
حاصل اینست ای برادر چون فلک
در جهان کهنه نوبنیاد باش
در میان خارها چون خارپشت
سر درون و شادمان و راد باش
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
آن مایی همچو ما دلشاد باش
در گلستان همچو سرو آزاد باش
هوش مصنوعی: شادی و خوشحالی را با دیگران تقسیم کن و مانند درخت سروی در گلستان، آزاد و مستقل باش.
چون ز شاگردان عشقی ای ظریف
در گشاد دل چو عشق استاد باش
هوش مصنوعی: به عنوان یک شاگرد عشق، ای نازنین، در دل خود مانند عشق، گشاده و باز باش.
گر غمی آید گلوی او بگیر
داد از او بستان امیرداد باش
هوش مصنوعی: اگر غمی به سراغش بیاید، به او کمک کن و فریادش را درآور. تو همواره باید دادگری و عدالت را رعایت کنی.
جان تو مستست در بزم احد
تن میان خلق گو آحاد باش
هوش مصنوعی: روح تو در شور و نشاط است، در جمع مردم به گونهای عادی و ساده زندگی کن.
گاه با شیرین چو خسرو خوش بخند
گه ز هجرش کوه کن فرهاد باش
هوش مصنوعی: هر از گاهی با شیرین، مانند خسرو، خوشحال و شاد میخندم، و گاهی در غم دوری او مانند فرهاد، که کوه را میکند، به شدت غمگین میشوم.
گه نشاط انگیز همچون گلشنش
گه چو بلبل نال و خوش فریاد باش
هوش مصنوعی: گاهی شاد و نشاطآور مانند گلزار باش و گاهی مانند بلبل ناله کن و با صدای خوش عواطف خود را بیان کن.
پیش سروش چون خرامد خاک باش
چون گلش عنبر فشاند باد باش
هوش مصنوعی: زمانی که پیامآور الهی (سروش) نزدیک میشود، مانند خاک humble و متواضع باش، و همچون گلی که خوشبو است، عطر و زیبایی پخش کن.
حاصل اینست ای برادر چون فلک
در جهان کهنه نوبنیاد باش
هوش مصنوعی: اینکه در زندگی باید همچون آسمان رفتار کنی، همواره نو و تازه باش و از کهنگی دوری کنی.
در میان خارها چون خارپشت
سر درون و شادمان و راد باش
هوش مصنوعی: در زندگی پر چالش و مشکلات، مانند خارپشت که در میان خارها وجود دارد، باید با آرامش و خوشبینی به ادامه مسیر بپردازید.
خوانش ها
غزل شمارهٔ ۱۲۵۸ به خوانش عندلیب
حاشیه ها
1395/12/04 08:03
محمدامین
سلام و درود
گر غمی آید گلوی او بگیر
داد از او بستان امیر داد باش
جان تو مستست در بزم احد
تن میان خلق گو آحاد باش
جانم علی!
1395/12/07 19:03
نادر..
در جهانِ کهنه، نوبنیاد باش ..
1397/07/11 18:10
شیرین
توضیحات این غزل از زبان آقای شهبازی در برنامه 732 گنج حضور
پیوند به وبگاه بیرونی
1399/02/10 19:05
همایون
آفرین نادر عزیز که همیشه در غزل بدنبال شاه بیت هستی
حاصل اینست ای برادر چون فلک
در جهان کهنه نوبنیاد باش
جلال دین عزیز مانند سهروردی و دیگر فرهنگ باوران به فرهنگ سیمرغی و پهلوانی و نوروزی دلبسته است. کهنه بودن را صفت هستی می داند و آنرا چون شراب کهنه مستی بخش و شادی آفرین میداند و در مقابل نویی و نوشدن را صفت انسان و کار انسان بحساب می آورد و اینگونه انسان را در آفرینش با هستی شریک و همراه می پندارد.