غزل شمارهٔ ۱۲۵۲
آن که مه غاشیه زین چو غلامان کشدش
بوک این همت ما جانب بستان کشدش
گرچه جان را نبود قوت این گستاخی
آنک جان از مدد رحمت جانان کشدش
هر دم از یاد لبش جان لب خود میلیسد
ور سقط میشنود از بن دندان کشدش
جانب محو و فنا رخت کشیدند مهان
تا بقا لطف کند جانب ایشان کشدش
ای بسا جان که چو یعقوب همی زهر چشد
تا که آن یوسف جان در شکرستان کشدش
هر کسی کو بتر از وی خرد فخر کند
گرچه چون ماه بود چرخ به میزان کشدش
هر که در دیده عشاق شود مردمکی
آن نظر زود سوی گوهر انسان کشدش
کافر زلف وی آن را که ز راهش ببرد
کفر آید بر او جانب ایمان کشدش
شمس تبریز مرا عشق تو سرمست کند
هر کی او باده کشد باده بدین سان کشدش
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
خوانش ها
غزل شمارهٔ ۱۲۵۲ به خوانش عندلیب
حاشیه ها
1391/08/10 00:11
Neeknaam
در خط ششم متن میگوید
آگر کسی کو بتر از وی خرد فخر کند
که در آن سه کلمه
بتر
از
وی
مجزا هستند
ولی شاید این شعر در واقع اینطور باشد
هر کسی کو بترازوی خرد فخر کند
یعنی کلمه "ترازو" یک کلمه است.
مسالهٔ تفاوت فاصله داخل کلمه و بین دو کلمه مشکل زبان فارسی است.
1399/07/22 17:09
مهدی
احتمالا وزن
فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن هستش