غزل شمارهٔ ۱۲۴۵
آنک بیرون از جهان بد در جهان آوردمش
و آنک میکرد او کرانه در میان آوردمش
آنک عشوه کار او بد عشوهای بنمودمش
و آنک از من سر کشیدی کشکشان آوردمش
آنک هر صبحی تقاضا میکند جان را ز من
از تقاضا بر تقاضا من به جان آوردمش
جان سرگردان که گم شد در بیابان فراق
از بیابانها سوی دارالامان آوردمش
گفت جان من مینیایم تا بننمایی نشان
کو نشان کو مهر سلطان من نشان آوردمش
مهربانی کردن این باشد که بستم دست دزد
دست بسته پیش میر مهربان آوردمش
چونک یک گوشه ردای مصطفی آمد به دست
آنک بد در قعر دوزخ در جنان آوردمش
غزل شمارهٔ ۱۲۴۴: ای سنایی گر نیابی یار یار خویش باشغزل شمارهٔ ۱۲۴۶: دوش رفتم در میان مجلس سلطان خویش
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
آنک بیرون از جهان بد در جهان آوردمش
و آنک میکرد او کرانه در میان آوردمش
هوش مصنوعی: من او را از دنیای بد و نا خوشایند به دنیای خوب و شادی آوردم و همان کسی که در آن زمان در اوج خودخواهی و خودمحوری بود، اکنون در دورانی متعادل و با توجه به دیگران قرار دارد.
آنک عشوه کار او بد عشوهای بنمودمش
و آنک از من سر کشیدی کشکشان آوردمش
هوش مصنوعی: او با ناز و عشوه خود به من جلوه کرد و من هم از روی تمایل و دلکش بودن او، توجهام را به او جلب کردم.
آنک هر صبحی تقاضا میکند جان را ز من
از تقاضا بر تقاضا من به جان آوردمش
هوش مصنوعی: هر روز، جانم از من درخواست میکند و من به خاطر این درخواستها، جان را به او تقدیم میکنم.
جان سرگردان که گم شد در بیابان فراق
از بیابانها سوی دارالامان آوردمش
هوش مصنوعی: جانی که در میان درد فراق سر گم شده بود را از بیابانهای بیسر و سامان به مکانی امن و آرامشبخش آوردم.
گفت جان من مینیایم تا بننمایی نشان
کو نشان کو مهر سلطان من نشان آوردمش
هوش مصنوعی: گفت جان من، من نمیآیم تا اینکه تو علامتی از خودت نشان بدهی. من نشانی از عشق سلطان خود را آوردهام.
مهربانی کردن این باشد که بستم دست دزد
دست بسته پیش میر مهربان آوردمش
هوش مصنوعی: مهربانی به این معناست که من دزد را که دستش بسته بود، به نزد فرماندار مهربان آوردم.
چونک یک گوشه ردای مصطفی آمد به دست
آنک بد در قعر دوزخ در جنان آوردمش
هوش مصنوعی: وقتی که یکی از گوشههای ردا و لباس پیامبر به دست من رسید، او را که در قعر دوزخ بود، به بهشت رساندم.