غزل شمارهٔ ۱۲۳۹
ای خواجه تو عاقلانه میباش
چون بیخبری ز شور اوباش
آن چهره که رشک فخر فقرست
با ناخن زشت خویش مخراش
آن بت به خیال درنگنجد
بتها به خیال خانه متراش
جمله بت و بت پرست چون اوست
غیر کل و جمله چیست جز لاش
نی فهم کنند خلق این را
نی دستوری که دم زنم فاش
این ماش برنج احولانست
ور نی نه برنج هست و نی ماش
پایانها را کجا شناسند
چون پوشیدست رشک روهاش
گر میدزدی ز زندگان دزد
ای دزد کفن به شب چو نباش
اما ز قضاست مات من مات
هم حکم قضاست عاش من عاش
خامش که ز شب خبر ندارد
آن کس که به روز خورد خشخاش
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای خواجه تو عاقلانه میباش
چون بیخبری ز شور اوباش
هوش مصنوعی: ای سرور، تو به طور عقلانی رفتار کن، چرا که از آشفتگی و شورش مردم جاهل بیخبری.
آن چهره که رشک فخر فقرست
با ناخن زشت خویش مخراش
هوش مصنوعی: آن چهرهای که زیباییاش به فخر فقر میماند، با ناخن زشت خود، آن را مخراش.
آن بت به خیال درنگنجد
بتها به خیال خانه متراش
هوش مصنوعی: آن مجسمه زیبا را نمیتوان در فکر گنجاند، مجسمهها تنها در خیال میتوانند منظرهای از خانه بسازند.
جمله بت و بت پرست چون اوست
غیر کل و جمله چیست جز لاش
هوش مصنوعی: تمامی بتها و بتپرستان مانند او هستند و غیر از خداوند، همه چیز فقط پوچ و بیمعناست.
نی فهم کنند خلق این را
نی دستوری که دم زنم فاش
هوش مصنوعی: مردم این موضوع را درک نمیکنند و دستوری هم ندارم که بهطور علنی بیانش کنم.
این ماش برنج احولانست
ور نی نه برنج هست و نی ماش
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که این دانهها شبیه برنج هستند و اگرچه به نظر میآید که برنجاند، اما در واقع نه برنج واقعی هستند و نه ماش. در واقع، چیزهایی که به نظر میرسند، ممکن است حقیقتاً آنچه که به نظر میآیند، نباشند.
پایانها را کجا شناسند
چون پوشیدست رشک روهاش
هوش مصنوعی: کسی نمیتواند پایان کار را بشناسد، چرا که زیبایی و جذابیت او پنهان شده است.
گر میدزدی ز زندگان دزد
ای دزد کفن به شب چو نباش
هوش مصنوعی: اگر از زندهها میدزدی، ای دزد، بدان که اگر شب باشد و کفن نباشد، دزدی کن.
اما ز قضاست مات من مات
هم حکم قضاست عاش من عاش
هوش مصنوعی: سرنوشت و قضا و قدر نقش بزرگی در زندگی دارند؛ کسی که میمیرد، نتیجه اراده و قضا است، و کسی که زنده میماند نیز از همین قضا پیروی میکند.
خامش که ز شب خبر ندارد
آن کس که به روز خورد خشخاش
هوش مصنوعی: سکوت کن، کسی که شب را نمیشناسد، نمیتواند در روز از خواب غفلت بیدار شود.
خوانش ها
غزل شمارهٔ ۱۲۳۹ به خوانش عندلیب
حاشیه ها
1396/07/20 08:10
نادر..
آن بت به خیال درنگنجد
بتها به خیالخانه متراش..