غزل شمارهٔ ۱۲۳۶
برفتم دی به پیشش سخت پرجوش
نپرسید او مرا بنشست خاموش
نظر کردم بر او یعنی که واپرس
که بیروی چو ماهم چون بدی دوش
نظر اندر زمین میکرد یارم
که یعنی چون زمین شو پست و بیهوش
ببوسیدم زمین را سجده کردم
که یعنی چون زمینم مست و مدهوش
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
برفتم دی به پیشش سخت پرجوش
نپرسید او مرا بنشست خاموش
هوش مصنوعی: در روز دی، به نزد او رفتم و به شدت سرشار از هیجان بودم، اما او هیچ چیزی از من نپرسید و تنها مرا بیصدا نشاند.
نظر کردم بر او یعنی که واپرس
که بیروی چو ماهم چون بدی دوش
هوش مصنوعی: به او نگاه کردم و معنایش را پرسیدم که بدون چهره، مانند ما که شباهت به ماه داریم، چطور ممکن است که دیشب بد شود.
نظر اندر زمین میکرد یارم
که یعنی چون زمین شو پست و بیهوش
هوش مصنوعی: دوستم به زمین نگاه میکرد و میگفت که باید در برابر زمین humble و بیحس و حال شویم.
ببوسیدم زمین را سجده کردم
که یعنی چون زمینم مست و مدهوش
هوش مصنوعی: زمین را بوسیدم و در برابرش سجده کردم، زیرا از شوق و حیرت مانند زمین، مست و مدهوش هستم.
خوانش ها
غزل شمارهٔ ۱۲۳۶ به خوانش عندلیب
حاشیه ها
1403/02/20 00:04
سعید
این غزل مکالمهای بین عاشق و معشوق است بدون اینکه حتی یک کلمه بین آنها رد و بدل شود!
کار به جایی رسیده که دیگر نیازی به حرف و صوت نیست ، مولانا در مثنوی هم به این مطلب اشاره کرده است
حرف و صوت و گفت را بر هم زنم
تا که بی این هر سه با تو دم زنم
زبان ، زبانِ اشارههاست به قول صائب:
صائب نظر سیاه نسازد به هر کتاب
فهمیدهاست هرکه زبانِ اشارهها...