گنجور

غزل شمارهٔ ۱۲۳۵

نگاری را که می‌جویم به جانش
نمی‌بینم میان حاضرانش
کجا رفت او میان حاضران نیست
در این مجلس نمی‌بینم نشانش
نظر می‌افکنم هر سو و هر جا
نمی‌بینم اثر از گلستانش
مسلمانان کجا شد نامداری
که می‌دیدم چو شمع اندر میانش
بگو نامش که هر کی نام او گفت
به گور اندر نپوسد استخوانش
خنک آن را که دست او ببوسید
به وقت مرگ شیرین شد دهانش
ز رویش شکر گویم یا ز خویش
که کفو او نمی‌بیند جهانش
زمینی گر نیابد شکل او چیست
که می‌گردد در این عشق آسمانش
بگو القاب شمس الدین تبریز
مدار از گوش مشتاقان نهانش

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نگاری را که می‌جویم به جانش
نمی‌بینم میان حاضرانش
هوش مصنوعی: من به دنبال کسی هستم که وجودش برایم بسیار باارزش است، اما در میان افرادی که دور و برش هستند، نمی‌توانم او را پیدا کنم.
کجا رفت او میان حاضران نیست
در این مجلس نمی‌بینم نشانش
هوش مصنوعی: چرا او رفته است؟ در میان حاضرین نیست و من در این مجلس اثری از او نمی‌بینم.
نظر می‌افکنم هر سو و هر جا
نمی‌بینم اثر از گلستانش
هوش مصنوعی: به هر طرف نگاه می‌کنم و هر جا را می‌نگرم، هیچ نشانی از زیبایی‌های گلستانش را نمی‌بینم.
مسلمانان کجا شد نامداری
که می‌دیدم چو شمع اندر میانش
هوش مصنوعی: ای مسلمانان، کجا رفته است آن بزرگمردی که مانند شمع در میان دیگران می‌درخشید و توجه همه را جلب می‌کرد؟
بگو نامش که هر کی نام او گفت
به گور اندر نپوسد استخوانش
هوش مصنوعی: بگوید نام او که هر کس نامش را ببرد، استخوانش در گور نپوسد.
خنک آن را که دست او ببوسید
به وقت مرگ شیرین شد دهانش
هوش مصنوعی: کسی که در لحظه‌های پایانی عمرش، دست محبوبش را ببوسد، لحظه مرگش برایش شیرین و دلپذیر خواهد بود.
ز رویش شکر گویم یا ز خویش
که کفو او نمی‌بیند جهانش
هوش مصنوعی: از زیبایی‌های او صحبت می‌کنم یا از خودم که هیچ‌کس در دنیا نمی‌تواند همتای او باشد.
زمینی گر نیابد شکل او چیست
که می‌گردد در این عشق آسمانش
هوش مصنوعی: اگر زمین نتواند به او شکلی بدهد، پس چه چیزی است که در این عشق، آسمانش را می‌چرخاند؟
بگو القاب شمس الدین تبریز
مدار از گوش مشتاقان نهانش
هوش مصنوعی: بگو نام‌های شمس‌الدین تبریز را از گوش‌های کسانی که مشتاق او هستند، پنهان نگه‌دار.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۱۲۳۵ به خوانش عندلیب