گنجور

غزل شمارهٔ ۱۲۱۶

گر عاشقی از جان و دل جور و جفای یار کش
ور زانک تو عاشق نه‌ای رو سخره می‌کن خار کش
جانی بباید گوهری تا ره برد در دلبری
این ننگ جان‌ها را ز خود بیرون کن و بر دار کش
گاهی بود در تیرگی گاهی بود در خیرگی
بیزار شو زین جان هله بر وی خط بیزار کش
خود را مبین در من نگر کز جان شدستم بی‌اثر
مانند بلبل مست شو زو رخت بر گلزار کش
این کره تند فلک از روح تو سر می‌کشد
چابک سوار حضرتی این کره را در کار کش
چون شهسوار فارسی خربندگی تا کی کنی
ننگت نمی‌آید که خر گوید تو را خروار کش
همچون جهودان می‌زیی ترسان و خوار و متهم
پس چون جهودان کن نشان عصابه بر دستار کش
یا از جهودی توبه کن از خاک پای مصطفی
بهر گشاد دیده را در دیده افکار کش

اطلاعات

وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گر عاشقی از جان و دل جور و جفای یار کش
ور زانک تو عاشق نه‌ای رو سخره می‌کن خار کش
هوش مصنوعی: اگر عاشق هستی و از صمیم قلب، سختی‌ها و بی‌مهری‌های معشوق را تحمل می‌کنی، پس بدان که تو واقعا عاشق هستی. اما اگر چنین نیستی و فقط به تفریح می‌گذرانی، پس به خودت برگرد و خود را مسخره نکن.
جانی بباید گوهری تا ره برد در دلبری
این ننگ جان‌ها را ز خود بیرون کن و بر دار کش
هوش مصنوعی: برای درک عشق و دل‌باختگی، نیاز به روح و جان پربهایی است. این احساسات را باید از خود دور کرد و به چالش کشید.
گاهی بود در تیرگی گاهی بود در خیرگی
بیزار شو زین جان هله بر وی خط بیزار کش
هوش مصنوعی: گاهی انسان در شرایط سخت و تاریک قرار می‌گیرد و گاهی در اوج روشنایی و خوشحالی. از این روح و زندگی آزاردهنده و ناپسند دوری کن و به سمت آن چیزی برو که باعث رضایت و خوشحالی‌ات می‌شود.
خود را مبین در من نگر کز جان شدستم بی‌اثر
مانند بلبل مست شو زو رخت بر گلزار کش
هوش مصنوعی: خودت را در من نبین، بلکه به من نگاه کن، چون از جانم جدا شده‌ام و مانند بلبل سرمست بی‌اثر هستم. بنابراین، خود را از او بگیر و به گلزار برو.
این کره تند فلک از روح تو سر می‌کشد
چابک سوار حضرتی این کره را در کار کش
هوش مصنوعی: این عالم پرجوش و خروش به خاطر وجود تو به حرکت درآمده و مانند یک سوار ماهر در حال گردش است. تو باعث شده‌ای که این جهان به کار و زندگی ادامه دهد.
چون شهسوار فارسی خربندگی تا کی کنی
ننگت نمی‌آید که خر گوید تو را خروار کش
هوش مصنوعی: چرا تحمل می‌کنی که همچنان به کار زشتی ادامه دهی؟ تو که سوارکار بزرگی هستی، آیا از این موضوع خجالت نمی‌کشی که شنیدی کسی به تو بگوید که تو بار سنگین را به دوش می‌کشی؟
همچون جهودان می‌زیی ترسان و خوار و متهم
پس چون جهودان کن نشان عصابه بر دستار کش
هوش مصنوعی: مانند یهودیان زندگی می‌کنی، در حالی که ترسیده و حقیر هستی و به تو اتهام می‌زنند. پس همانند یهودیان نشان درد و عذاب را بر پیشانی‌ات بگذار.
یا از جهودی توبه کن از خاک پای مصطفی
بهر گشاد دیده را در دیده افکار کش
هوش مصنوعی: یا از یهودی‌ها توبه کن و از خاک پای پیامبر (مصطفی) بخواه که چشمانت را با افکار روشن پر کند.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۱۲۱۶ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1398/05/23 01:07
رامیز قلی‌نژاد

مصرع دوم به نظر صخره درست است نه سخره

1398/05/23 01:07
رامیز قلی‌نژاد

صخره می کَن، خار کش

1398/05/23 07:07
هاشم

ممنون از جناب قلی نژاد