گنجور

غزل شمارهٔ ۱۱۹۲

برخیز و صبوح را برانگیز
جان بخش زمانه را و مستیز
آمیخته باش با حریفان
با آب شراب را میامیز
یاد تو شراب و یاد ما آب
ما چون سرخر تو همچو پالیز
ای غم اجلت در این قنینه‌ست
گر مردنت آرزوست مگریز
مرگ نفس است در تجلی
مرگ جعلست در عبربیز
مجلس چمنیست و گل شکفته
ای ساقی همچو سرو برخیز
این جام مشعشع آنگهی شرم
ساقی چو توی خطاست پرهیز
ما را چو رخ خوشت برافروز
غم را چو عدوی خود درآویز
هشتیم غزل که نوبت توست
مردانه درآ و چست و سرتیز

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

برخیز و صبوح را برانگیز
جان بخش زمانه را و مستیز
هوش مصنوعی: بیدار شو و سحر را زنده کن، نگذار زمان تو را خسته کند.
آمیخته باش با حریفان
با آب شراب را میامیز
هوش مصنوعی: با دوستانت همراهی کن، ولی هیچ چیز را با مشروبات الکلی ترکیب نکن.
یاد تو شراب و یاد ما آب
ما چون سرخر تو همچو پالیز
هوش مصنوعی: یاد تو برای من مانند شراب است و یاد ما مثل آب. ما مثل باغی هستیم و تو به مانند خرمی و سرسبزی آن باغ.
ای غم اجلت در این قنینه‌ست
گر مردنت آرزوست مگریز
هوش مصنوعی: اگر غم مرگ تو در این زندگی وجود دارد، اگر آرزوی مرگ تو را داری، از آن فرار نکن.
مرگ نفس است در تجلی
مرگ جعلست در عبربیز
هوش مصنوعی: مرگ، پایان تن نیست، بلکه تجلی و نمایشی از زندگی است. در واقع، مرگ تنها یک حالت ظاهری و موقت است که در میان قدرتمندی و زیبایی ابدی وجود دارد.
مجلس چمنیست و گل شکفته
ای ساقی همچو سرو برخیز
هوش مصنوعی: مجلس مانند چمنزاری است و تو ای ساقی مانند سروی باوقار، برخیز و به حرکت درآ.
این جام مشعشع آنگهی شرم
ساقی چو توی خطاست پرهیز
هوش مصنوعی: این جام درخشان زمانی که تویی که از سادگی دوری و خود را در معرض خطر نمی‌گذاری، شرم‌سار خواهد بود.
ما را چو رخ خوشت برافروز
غم را چو عدوی خود درآویز
هوش مصنوعی: وقتی که چهره زیبای تو را می‌نگرم، غم را مثل دشمنی به دور می‌اندازم.
هشتیم غزل که نوبت توست
مردانه درآ و چست و سرتیز
هوش مصنوعی: هشتمین غزل در نوبت توست، با شجاعت و قدرت وارد شو و با دقت و تیزی عمل کن.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۱۱۹۲ به خوانش عندلیب
غزل شمارهٔ ۱۱۹۲ به خوانش فاطمه زندی

حاشیه ها

1394/11/28 02:01
محسن

یا مولانا جلال الدین
ما را چو رخ خوشت برافروز...چقدر آرادگی در این شعر هست و چقدر امید... و چه پندی: برخیز و صبوح را برانگیز

1394/11/28 02:01
محسن

مرگ جعلست در عنبربیز: به غلط اینجا عبربیز نوشته شده.
دهخدا هم نوشته است: عنبر بیز مخفف عنبربیزنده . آنچه عنبر بیفشاند.
-عنبربیز کردن ; عنبر بیختن . عنبر افشاندن:
کابر آزار و باد نوروزی
درفشان می کنند و عنبربیز

1402/06/05 08:09
محسن حسینی پور

با سلام

عبر مخفف عبیر است و عبیر مترادف عنبر، مشک و عطر می باشد ضمن اینکه استفاده از کلمه عنبر وزن شعر را هم به هم می ریزد همچنین حضرت مولانا در غزل دیگری نیز این ترکیب را استفاده کرده است.

هندوی شب سر زلفین ببرد ز طمع

زلف او گر بفشانید عبربیز کنید