غزل شمارهٔ ۱۱۷۴
مرا میگفت دوش آن یار عیار
سگ عاشق به از شیران هشیار
جهان پر شد مگر گوشت گرفتست
سگ اصحاب کهف و صاحب غار
قرین شاه باشد آن سگی کو
برای شاه جوید کبک و کفتار
خصوصا آن سگی کو را به همت
نباشد صید او جز شاه مختار
ببوسد خاک پایش شیر گردون
بدان لب که نیالاید به مردار
دمی میخور دمی میگو به نوبت
مده خود را به گفت و گو به یک بار
نه آن مطرب که در مجلس نشیند
گهی نوشد گهی کوشد به مزمار
ملولان باز جنبیدن گرفتند
همیجنگند و میلنگند ناچار
بجنبان گوشه زنجیر خود را
رگ دیوانگیشان را بیفشار
ملول جمله عالم تازه گردد
چو خندان اندرآید یار بییار
الفت السکر ادرکنی باسکار
ایا جاری ایا جاری ایا جار
و لا تسق بکاسات صغار
فهذا یوم احسان و ایثار
و قاتل فی سبیل الجود بخلا
لیبقی منک منهاج و آثار
فقل انا صببنا الماء صبا
و نحن الماء لا ماء و لا نار
و سیمائی شهید لی بانی
قضیت عندهم فی العشق اوطار
و طیبوا و اسکروا قومی فانی
کریم فی کروم العصر عصار
جنون فی جنون فی جنون
تخفف عنک اثقالا و اوزار
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
مرا میگفت دوش آن یار عیار
سگ عاشق به از شیران هشیار
هوش مصنوعی: شب گذشته آن دوست باهوش به من میگفت که مثل سنگدلها و هشیارها نیستم و عشق من به مانند عشق یک سگ به صاحبش است که از آن شیرهای هشیار بهتر است.
جهان پر شد مگر گوشت گرفتست
سگ اصحاب کهف و صاحب غار
هوش مصنوعی: دنیا پر شده است، اما گوشتی که از بدن سگ اصحاب کهف و صاحب غار باقی مانده باشد، هنوز باقی است.
قرین شاه باشد آن سگی کو
برای شاه جوید کبک و کفتار
هوش مصنوعی: سگی که برای پادشاه شکار میکند و به دنبال کبک و کفتار است، همیشه در کنار و همراه او خواهد بود.
خصوصا آن سگی کو را به همت
نباشد صید او جز شاه مختار
هوش مصنوعی: به ویژه آن سگی که برای شکار و صید، به جز از شاه مختار، تلاشی ندارد.
ببوسد خاک پایش شیر گردون
بدان لب که نیالاید به مردار
هوش مصنوعی: خاک پای او را ببوسد، ای شیر آسمان، به خاطر آن لب که به هیچ وجه به گندیدهها نزدیک نشود.
دمی میخور دمی میگو به نوبت
مده خود را به گفت و گو به یک بار
هوش مصنوعی: لحظهای بنوش و لحظهای صحبت کن، اما خود را در یک گفتگو غرق نکن. همه چیز را نباید یکجا و یکباره انجام دهی.
نه آن مطرب که در مجلس نشیند
گهی نوشد گهی کوشد به مزمار
هوش مصنوعی: آن نوازندهای نیست که فقط در مجلس بنشیند و گاهی نوشیدنی بخورد و گاهی با سازش به نواختن بپردازد.
ملولان باز جنبیدن گرفتند
همیجنگند و میلنگند ناچار
هوش مصنوعی: دلزدهها دوباره شروع به حرکت کردند، اما همچنان در حال جنگیدن و میلنگند و چارهای جز این ندارند.
بجنبان گوشه زنجیر خود را
رگ دیوانگیشان را بیفشار
هوش مصنوعی: گوشه زنجیر خود را حرکت بده و بر رگ دیوانگی آنها فشار وارد کن.
ملول جمله عالم تازه گردد
چو خندان اندرآید یار بییار
هوش مصنوعی: وقتی یاری که همیشه در کنار نیست با خوشرویی وارد شود، فضا و حال و هوای جهان برای همه شاداب و تازه میشود.
الفت السکر ادرکنی باسکار
ایا جاری ایا جاری ایا جار
هوش مصنوعی: عشق و سرمستی به من دست یافته است، ای معشوق، ای محبوب، ای دوست.
و لا تسق بکاسات صغار
فهذا یوم احسان و ایثار
هوش مصنوعی: در این روز باید به جای نوشیدن با لیوانهای کوچک، با سخاوت و محبت عمل کنیم، چرا که امروز روز خیر و بخشندگی است.
و قاتل فی سبیل الجود بخلا
لیبقی منک منهاج و آثار
هوش مصنوعی: شخصی که در راه generosity و بخشش میجنگد، نمیتواند به خاطر ترس از کمبود و باقی ماندن نشانی از خود، در این راه کوتاهی کند.
فقل انا صببنا الماء صبا
و نحن الماء لا ماء و لا نار
هوش مصنوعی: بگویید ما آب را به طرز خاصی جاری کردیم و ما خود آب هستیم، نه این که آب یا آتش باشیم.
و سیمائی شهید لی بانی
قضیت عندهم فی العشق اوطار
هوش مصنوعی: شخصی با صورت زیبا و چهرهای بینظیر، در عشق دچار سختیها و مشکلاتی است که با آنها روبهرو شده است.
و طیبوا و اسکروا قومی فانی
کریم فی کروم العصر عصار
هوش مصنوعی: این بیت به تشویق نوشیدن شراب و لذت بردن از آن اشاره دارد، با این حال، بر اهمیت مهمانی و دوستی نیز تأکید میکند. در آن به نوعی از مهمانیهای مجلل و ظرافت در رفتار اشاره شده است، جایی که افراد با هم جمع میشوند و از خوشیهای زندگی بهرهمند میشوند. در این فضا، شخصیتهایی که به مهمانی دعوت میشوند، از کرامت و بزرگواری برخوردارند و در کنار همدیگر لحظات شادی را سپری میکنند.
جنون فی جنون فی جنون
تخفف عنک اثقالا و اوزار
هوش مصنوعی: جنون و دیوانگی در سطوح مختلف، بارها و مسئولیتها را از دوش تو برمیدارد.