گنجور

غزل شمارهٔ ۱۱۷۳

بشنو خبر صادق از گفته پیغامبر
اندر صفت مؤمن المؤمن کالمزهر
جاء الملک الاکبر ما احسن ذا المنظر
حتی ملاء الدنیا بالعبهر و العنبر
چون بربط شد مؤمن در ناله و در زاری
بربط ز کجا نالد بی‌زخمه زخم آور
جاء الفرج الاعظم جاء الفرج الاکبر
جاء الکرم الادوم جاء القمر الاقمر
خو کرد دل بربط نشکیبد از آن زخمه
اندر قدم مطرب می‌مالد رو و سر
الدوله عیشیه و القهوه عرشیه
و المجلس منثور باللوز مع السکر
اینک غزلی دیگر الخمس مع الخمسین
زان پیش که برخوانم که شانیک الابتر
الرب هو الساقی و العیش به باقی
و السعد هو الراقی یا خایف لا تحذر
الروح غداً سکری من قهوتنا الکبری
و ازینت الدنیا بالاخضر و الاحمر
خاموش شو و محرم می‌خور می جان هر دم
در مجلس ربانی بی‌حلق و لب و ساغر

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بشنو خبر صادق از گفته پیغامبر
اندر صفت مؤمن المؤمن کالمزهر
هوش مصنوعی: به شنیدن خبر راستین از قول پیامبر بپرداز، زیرا او درباره ویژگی‌های مؤمن سخن می‌گوید و مؤمن مانند گلی است که درخشان و دل‌انگیز است.
جاء الملک الاکبر ما احسن ذا المنظر
حتی ملاء الدنیا بالعبهر و العنبر
هوش مصنوعی: فرمانروای بزرگ آمد و چه منظره زیبایی ایجاد کرد تا جایی که دنیا را با عطر و رایحه دل‌انگیز پر کرد.
چون بربط شد مؤمن در ناله و در زاری
بربط ز کجا نالد بی‌زخمه زخم آور
هوش مصنوعی: زمانی که مؤمن در فریاد و ناله است، مانند سازی می‌شود که بدون زخمه نمی‌تواند زخمی بزند. این نشان می‌دهد که برای بروز احساسات و بیان درد، نیاز به محرکی وجود دارد. بی‌دلیل نمی‌تواند ناله کند و گویا زخم و درد بایست در وجودش باشد تا صدا کند.
جاء الفرج الاعظم جاء الفرج الاکبر
جاء الکرم الادوم جاء القمر الاقمر
هوش مصنوعی: فرج بزرگ و گشایش عظیم فرا رسید. بخشندگی دائمی آمد و روشنایی کامل و دلپذیر نمایان شد.
خو کرد دل بربط نشکیبد از آن زخمه
اندر قدم مطرب می‌مالد رو و سر
هوش مصنوعی: دل به صدای بربط عادت کرده و دیگر تحت تأثیر آن قرار نمی‌گیرد؛ طوری که نوازنده با ضرباتش، احساسات و شور و شوق را بر دل می‌مالد و با آن می‌رقصد.
الدوله عیشیه و القهوه عرشیه
و المجلس منثور باللوز مع السکر
هوش مصنوعی: زندگی در اینجا شاداب و پرنشاط است، قهوه‌ای با لطافتی خاص سرو می‌شود و مجلس با خوشمزه‌های مغز بادام و شیرینی تزیین شده است.
اینک غزلی دیگر الخمس مع الخمسین
زان پیش که برخوانم که شانیک الابتر
هوش مصنوعی: اینک شعری دیگر برای شما می‌خوانم که از قبل آماده کرده‌ام. امیدوارم که مورد پسندتان واقع شود.
الرب هو الساقی و العیش به باقی
و السعد هو الراقی یا خایف لا تحذر
هوش مصنوعی: پروردگار، نوشندهٔ زندگی است و زندگی با او پایدار می‌ماند و خوشبختی همواره در بلندای او قرار دارد، ای کسی که می‌ترسی، نگران نباش.
الروح غداً سکری من قهوتنا الکبری
و ازینت الدنیا بالاخضر و الاحمر
هوش مصنوعی: روح فردا مست از قهوه بزرگ ماست و دنیا را با رنگ‌های سبز و قرمز زینت بخشیده است.
خاموش شو و محرم می‌خور می جان هر دم
در مجلس ربانی بی‌حلق و لب و ساغر
هوش مصنوعی: سکوت کن و به رازهای وجود توجه کن. هر لحظه در محفل الهی، بدون نیاز به ظرف و نوشیدنی، از روح و جانت بهره‌مند شو.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۱۱۷۳ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1387/07/16 16:10

در مصرع اول «پیغمبر» به جای «پیغامبر» درست‌تر می‌نماید. از دوستان اگر کسی به نسخه‌ی چاپی دسترسی دارد در این زمینه ما را مطلع کند.

1387/07/16 17:10
رسته

در چاپ فروزانفر " پیغامبر "است.
---
پاسخ: ممنون، پس تصحیحی لازم نیست.

1387/07/16 17:10
ناشناس

بیت 7 مصرع دوم :
" زان پیش که برخوانم که شانیک الابتر" ( در چاپ فروزانفر همچنین است) ولی ظاهرا اشکال وزنی دارد و با توجه به آیه سوم از سوره کوثر شاید به صورت زیر درست تر باشد:
" زان پیش که برخوانم شانیک هو الابتر "

1387/07/16 17:10

@ناشناس:
«شانیک» را فکر می‌کنم مطابق حرکات آیه‌ی منبع باید «شانی‌یــَـک» خواند، در این صورت «که، شانییَکَل ابتر» مشکل وزنی ندارد و صحیح به نظر می‌رسد.

1387/07/16 17:10
رسته

بیت 9
غلط : غد اسکری
درست : غداً سکری
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.

1387/07/16 18:10
رسته

ببین اتفاق جالب در باره ی یاد داشت در باره ی بیت 7 را
اینک غزلی دیگر الخمس و مع الخمسین
ساعت ثبت یاداشت سوم را هم ببین : 5:50
کلی خندیدیم