گنجور

غزل شمارهٔ ۱۱۵۹

عشق جانست عشق تو جان‌تر
لطف درمان و از تو درمان‌تر
کافری‌های زلف کافر تو
گشته ز ایمان جمله ایمان‌تر
جان سپردن به عشق آسانست
وز پی عشق توست آسان‌تر
همه مهمان خوان لطف تواند
لیک این بنده زاده مهمان‌تر
بی‌تو هستند جمله بی‌سامان
لیک من بی‌طریق و سامان‌تر 
عشق تو کان دولت ابدست
لیک وصل جمال تو کان‌تر
تیغ هندی هجر برانست
لیک هندی عشق بران‌تر
هر دلی چارپره در پی توست
دل ما صدپرست و پران‌تر
دیدن تو به صد چو جان ارزان
عوض نیم جانم ارزان‌تر
گرچه این چرخ نیک گردانست
چرخ افلاک عشق گردان‌تر
همه ز افلاک عشق در ترسند
وان فلک در غم تو ترسان‌تر
شمس تبریز همتی می‌دار
تا شوم در تو من عجب‌دان‌تر

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

عشق جانست عشق تو جان‌تر
لطف درمان و از تو درمان‌تر
هوش مصنوعی: عشق، زندگی است و عشق تو بیشتر از جانم را زنده می‌کند. لطف تو درمانی است و از خود تو هم درمان‌گرتر است.
کافری‌های زلف کافر تو
گشته ز ایمان جمله ایمان‌تر
هوش مصنوعی: زلف‌های بی‌وفای تو، که خود کافرند، باعث شده‌اند که همه مؤمنان به چشم‌های تو ایمان بیاورند و به حقیقت، ایمانشان بیشتر شود.
جان سپردن به عشق آسانست
وز پی عشق توست آسان‌تر
هوش مصنوعی: فدای عشق شدن کار ساده‌ای است و برای عشق تو حتی از آن هم آسان‌تر است.
همه مهمان خوان لطف تواند
لیک این بنده زاده مهمان‌تر
هوش مصنوعی: همه می‌توانند از نعمت‌های تو بهره‌مند شوند، اما من به عنوان بنده‌ای از تو، احساس می‌کنم که بیشتر از همه مهمان تو هستم.
بی‌تو هستند جمله بی‌سامان
لیک من بی‌طریق و سامان‌تر 
هوش مصنوعی: همه چیز بدون تو بی‌نظم و بی‌قاعده است، اما من بدون راه و قاعده‌تر از همه هستم.
عشق تو کان دولت ابدست
لیک وصل جمال تو کان‌تر
هوش مصنوعی: عشق تو مانند ثروتی جاودانه است، اما بودن در کنار زیبایی تو نزدیکتر و دلپذیرتر است.
تیغ هندی هجر برانست
لیک هندی عشق بران‌تر
هوش مصنوعی: این بیت به بیان تضاد میان درد و رنج ناشی از جدایی و عشق می‌پردازد. در حالی که جدایی می‌تواند آسیب‌زننده باشد و سختی‌هایی به همراه داشته باشد، عشق خود می‌تواند حتی شدیدتر و عمیق‌تر از آن دردها باشد. به عبارت دیگر، عشق می‌تواند در عین زیبایی‌اش، وجود انسان را تحت فشار قرار دهد و عواطف را به شدت تحت تأثیر قرار دهد.
هر دلی چارپره در پی توست
دل ما صدپرست و پران‌تر
هوش مصنوعی: هر دلی به دنبال توست، اما دل ما بیشتر از دیگران شیدا و پرواز می‌کند.
دیدن تو به صد چو جان ارزان
عوض نیم جانم ارزان‌تر
هوش مصنوعی: دیدن تو برایم به اندازه صد جان ارزش دارد، اما جان نيمه‌ام هم از این آن به مراتب کمتر ارزشمند است.
گرچه این چرخ نیک گردانست
چرخ افلاک عشق گردان‌تر
هوش مصنوعی: هرچند اوضاع و احوال دنیا به خوبی در حال چرخش است، اما چرخش عشق از آن هم بیشتر و تاثیرگذارتر است.
همه ز افلاک عشق در ترسند
وان فلک در غم تو ترسان‌تر
هوش مصنوعی: همه از آسمان عشق در حال ترس هستند و این آسمان به خاطر تو بیش از همه در اضطراب و غم است.
شمس تبریز همتی می‌دار
تا شوم در تو من عجب‌دان‌تر
هوش مصنوعی: شمس تبریز تلاش کن تا من هم در تو به مرتبه‌ای از شگفتی برسم.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۱۱۵۹ به خوانش عندلیب
غزل شمارهٔ ۱۱۵۹ به خوانش محمدرضا جراح زاده

حاشیه ها

1398/02/07 19:05
عارف

با تشکر از گنجور عزیز
به نظرم بهتر است که " تر" های آخر ابیات جدا نوشته شوند و " است" ها کامل. برای مثال "عشق جان است" نه "جانست"

1398/08/01 12:11
مجید دوایی

این است فرق فارق مولانا و حافظ البته در مواجهه با عشق!
جناب حافظ همواره نالان ز عشق است و جایی شکر همراه با شکایت میکند و جایی از افتادن مشکلها میگوید و بسی نشانه های دیگر است بر تلخی عشق حافظی
جناب مولانا اما شادمان ز عشق است و این شادمانی را همه جا جار زده است و عاشقان را بی نباز از شمع و شاهد و می انگوری و افیون میداند و خون غم را بر خویش حلال میشمارد
این غزل نیز یکی از آن شاه غزل های اوست در اشاره به شیرینی عشق!!

1398/08/01 15:11
..

عقل اگر داند که دل در بند زلفش چون خوش‌است، ...
حافظ