اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
اندیشه را رها کن اندر دلش مگیر
زیرا برهنهای تو و اندیشه زمهریر
هوش مصنوعی: اندیشه و تفکر را به دل خود منتقل نکن، زیرا تو در حالتی زودگذر و ناپایدار هستی و این اندیشه، مانند سرمای سختی میباشد که میتواند به تو آسیب برساند.
اندیشه میکنی که رهی از زحیر و رنج
اندیشه کردن آمد سرچشمه زحیر
هوش مصنوعی: به فکر میروی که آیا از زحمت و رنج اندیشیدن فرار وجود دارد یا نه، غافل از اینکه خودِ اندیشه کردن، منبع آن زحمت است.
ز اندیشهها برون دان بازار صنع را
آثار را نظاره کن ای سخره اثیر
هوش مصنوعی: از افکار و خیالات خود خارج شو و به تماشای نشانههای هنر در بازار صنایع بپرداز، ای شخصیت تأثیرگذار.
آن کوی را نگر که پرد زو مصورات
وان جوی را کز او شد گردنده چرخ پیر
هوش مصنوعی: به آن محلی توجه کن که پر از زیباییهاست و به آن جوی که در کنار آن، زندگی و روزگار میچرخد.
گلگونهای کز اوست رخ دلبران چو گل
سرفتنهای کز اوست رخ عاشقان زریر
هوش مصنوعی: چهرهای که زیباییاش از او سرچشمه میگیرد، چهرههای دلبران را همچون گل زیبا جلوهگر میکند و چهره عاشقان را نیز زینت میبخشد.
خوش از عدم همیپرد این صد هزار مرغ
از یک کمان همیجهد این صد هزار تیر
هوش مصنوعی: از عدم و نیستی، صد هزار پرنده پرواز میکنند و از یک کمان، صد هزار تیر تلاش میکند.
بیچون و بیچگونه برون از رسوم و فهم
بیدست میسریشد در غیب صد خمیر
هوش مصنوعی: بدون هیچ گونه قید و شرط و فرمی، فراتر از آداب و درک انسان، در عالم غیب، صدها امکان و راز پنهان وجود دارد.
بیآتشی تنور دل و معدهها فروخت
نان بر دکان نهاده و خباز ما ستیر
هوش مصنوعی: دل و معدهها بدون آتش در تنور وجودشان هستند و نان خود را در دکان گذاشتهاند. نانوا نیز از ماست خبر ندارد.
از لوح خاک ساده دهد صد هزار نقش
وز جوش خون ماده دهد صد هزار شیر
هوش مصنوعی: از زمین ساده و خالی میتوان هزاران نقش و تصویر زیبا ایجاد کرد و از جوشیدن خون هم میتوان هزاران شیر و جوانمردی به وجود آورد.
شییء اللهی بگفتی و آمد ز چرخ بانگ
زنبیل برگشا که عطا آمد ای فقیر
هوش مصنوعی: خداوند چیزی را بیان کرد و از آسمان ندا آمد که ای فقیر، زود باش و کیسهات را باز کن، زیرا نعمت و بخشش آمده است.
زفت آمد آن نواله و زنبیل را درید
از مطبخ خدای نیاید صله حقیر
هوش مصنوعی: یک لقمه غذا به شدت به طرف من آمد و زنبیل را پاره کرد. از آشپزخانه خدا انتظار نمیرود که به چیزهای ناچیز توجه کند.
آن کس که من و سلوی بفرستد از هوا
و آنک از شکاف کوه برون میکشد بعیر
هوش مصنوعی: کسی که من و پرندگان را از آسمان میفرستد، همان کسی است که شتر را از شکاف کوه بیرون میآورد.
وان کو ز آب نطفه برآرد تهمتنی
وان کو ز خواب خفته گشاید ره مطیر
هوش مصنوعی: هر کسی که از آب نطفه به دنیا بیاید، همواره دارای ویژگیهایی خاص خواهد بود و کسی که از خواب عمیق بیدار شود، راه روشنی را در زندگی پیش خواهد گرفت.
اندر عدم نماید هر لحظه صورتی
تا این خیالیان بشتابند در مسیر
هوش مصنوعی: در هر لحظه، در حالت عدم، شکلی ظاهر میشود تا این خیالپردازان به سمت آن حرکت کنند.
فرمان کنم چو گفت خمش من خمش کنم
خود شرح این بگوید یک روز آن امیر
هوش مصنوعی: وقتی که من فرمان دهم و بگوید سکوت کن، من نیز سکوت میکنم. خود آن امیر روزی این موضوع را توضیح خواهد داد.
حاشیه ها
گمناما
اندیشه را رها کن اندر دلش مگیر
زیرا برهنهای تو و اندیشه زمهریر
اندیشه میکنی که رهی از زحیر و رنج
اندیشه کردن آمد سرچشمه زحیر
ز اندیشهها برون دان بازار صنع را
اندر عدم نماید هر لحظه صورتی
تا این خیالیان بشتابند در مسیر...
1402/02/04 22:05
یزدانپناه عسکری
13- وان کو ز خواب خفته گشاید ره مطیر
***
[محیی الدین ابن عربی 1]
تصویر خیال اگر مطابق است به صورتی از خارج، معبر است به کشف.
[یزدانپناه عسکری*]
تخیل خلاق معبر طیران، تداوم آگاهی در خواب معبری است به بیکرانگی.
[محیی الدین ابن عربی 2]
آنچه در بیداری دیده شود رؤیت گویند و آنچه در خواب بینند رؤیا.
[یزدانپناه عسکری*]
تداوم آگاهی در بیداری دیدن، تداوم آگاهی در خواب رؤیا دیدن.
__________
1- نقش الفصوص ، محیی الدین ابن عربی، نجیب مایل هروی – تهران : مولی 1385ص17
2- ترجمه نقش الفصوص ، محیی الدین ابن عربی ، نجیب مایل هروی – تهران : مولی 1385ص 18