اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ز روی تست عید آثار ما را
بیا ای عید و عیدی آر ما را
هوش مصنوعی: ای عید، وقتی که به خاطر تو خاطرات خوب و خوش ما نمایان میشود، بیا و جشن ما را زینت بخش!
تو جان عید و از روی تو جانا
هزاران عید در اسرار ما را
هوش مصنوعی: تو روح و جان عید هستی و با زیباییات، برای ما هزاران عید و شادی به ارمغان میآوری.
چو ما در نیستی سر درکشیدیم
نگیرد غصه دستار ما را
هوش مصنوعی: وقتی که ما از حالت عدم و نیروی نیستی خارج شدیم، دیگر غم و اندوه نمیتواند بر ما کارساز باشد.
چو ما بر خویشتن اغیار گشتیم
نباشد غصه اغیار ما را
هوش مصنوعی: وقتی که ما خود را شبیه دیگران کردیم، دیگر نباید نگران دیگران باشیم.
شما را اطلس و شعر خیالی
خیال خوب آن دلدار ما را
هوش مصنوعی: شما با لباس زیبایی و شعرهای خیالانگیز خود، توجه ما را جذب کردهاید، اما زیبایی واقعی در دل عزیز ما نهفته است.
کتاب مکر و عیاری شما را
عتاب دلبر عیار ما را
هوش مصنوعی: کتاب فریب و نیرنگ شما را، سرزنش محبوب فریبکار ما را.
شما را عید در سالی دو بارست
دو صد عیدست هر دم کار ما را
هوش مصنوعی: عید برای شما در هر سال دو بار فرا میرسد و هر لحظه برای ما جشن و شادی جدیدی به همراه دارد.
شما را سیم و زر بادا فراوان
جمال خالق جبار ما را
هوش مصنوعی: خداوند جبار ما را با زیباییهای فراوانی خلق کرده است و امید داریم که شما نیز از ثروت و نعمتهای زیادی برخوردار شوید.
شما را اسب تازی باد بیحد
براق احمد مختار ما را
هوش مصنوعی: شما مانند اسب تازی و سریع هستید، در حالی که ما به نوعی مشابه احمد مختار، با ویژگیهای خاص و متفاوت خودمان، حرکت میکنیم.
اگر عالم همه عیدست و عشرت
برو عالم شما را یار ما را
هوش مصنوعی: اگر همه جا جشن و شادی باشد و مردم شادمان زندگی کنند، پس برای شما هم آن شادی و خوشی وجود دارد و برای من نیز همینطور.
بیا ای عید اکبر شمس تبریز
به دست این و آن مگذار ما را
هوش مصنوعی: بیا ای عید بزرگ، ای خورشید تبریز، ما را به دست این و آن نسپار.
چو خاموشانه عشقت قوی شد
سخن کوتاه شد این بار ما را
هوش مصنوعی: وقتی عشق تو به طور عمیق و بدون صحبت کردن احساس شد، دیگر نیازی به صحبت کردن نیست و میتوانیم بیکلام از آن لذت ببریم.
حاشیه ها
منصوری نوشته:
خاموشانه در برخی از ابیات مولانا به معنی افیون است.مخدری که صوفیان هنگام سماع استفاده می کردند.
برگرفته از فرهنگ اصطلاحات و واژگان طنز از آقای اصلانی.
ذیل مدخل”افیونیه”
1392/04/29 16:06
امین کیخا
صوفیه برای بدست اوردن خیال که مایه بینش و vision است از منگ یعنی سبزک و نیز می ،سودجسته اند اما به نمونه نگاه مولانا بنگرید در فیه مافیه .
مرا گفتند ایا سبزک روا بود درویش را ، گویم که اگر خواجه بودی ( یعنی محمد جانم فدای او) بفرمودی ایشان را گردن زدن و ان خیال دیو بود
مولانا از نگاه خواجه کیهان می فرماید درویش حشیشی را دیو گمراه کرده است.
در نمونه های ایرانی ارداویراف پیش از رفتن به دیدار هرمز می و منگ خورانده می شود . به ظاهر نزد پیروان راز روایی داشته است ولی نه همه و بیشتر این بزرگان به اگاهی برین و کیهانی دست یافته اند.
سخن و کار در این غزل به هم وصل میشوند
سخن گوشه ائ نه چیز از عمل است عید اما برابری ایندوست
مجموعه ائ از تجربیات دیرین و فراوان انسانها بصورت عید در میاید و نوروز ما از برجستهترین عید هاست
در روز عید انسانها از واقعیت خود نیست میشوند و واقعیتی یگانه میابند که میتواند کار ساز باشد
این تجربه را جلال دین با شمس به تنهایی بدست آورده است و خود به تنهائی از نیست به هست راهی باز کرده است و دیگر نیازمند سخن گفتن برای کار کردن نیست و اینگونه حق سکوت و یا خاموشانه ائ گران بها از شمس خود دریافت کرده است
1400/10/19 00:01
امید وکیل
در این غزل مولانا خداوند را با صفت "مکار و عیار" به کار میبرد.