غزل شمارهٔ ۱۱۱
برای تو فدا کردیم جانها
کشیده بهر تو زخم زبانها
شنیده طعنههای همچو آتش
رسیده تیر کاری زان کمانها
اگر دل را برون آریم پیشت
ببخشایی بر آن پرخون نشانها
اگر دشمن تو را از من بدی گفت
مها دشمن چه گوید جز چنانها
بیا ای آفتاب جمله خوبان
که در لطف تو خندد لعل کانها
که بیتو سود ما جمله زیانست
که گردد سود با بودت زیانها
گمان او بسستش زهر قاتل
که در قند تو دارد بدگمانها
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
برای تو فدا کردیم جانها
کشیده بهر تو زخم زبانها
هوش مصنوعی: ما جانهایمان را فدای تو کردهایم و برای تو زخم زبانها را تحمل کردهایم.
شنیده طعنههای همچو آتش
رسیده تیر کاری زان کمانها
هوش مصنوعی: شنیدهام که طعنهها مانند آتش به قلب میرسند و تیرهای گزندهای از کمانهای زخم زبان پرتاب میشوند.
اگر دل را برون آریم پیشت
ببخشایی بر آن پرخون نشانها
هوش مصنوعی: اگر دل را به پیش تو بیاوریم، آیا با توجه به نشانههای خونین آن، ما را میبخشی؟
اگر دشمن تو را از من بدی گفت
مها دشمن چه گوید جز چنانها
هوش مصنوعی: اگر دشمن تو در مورد من بدی بگوید، چه چیزی جز این میتواند بگوید؟
بیا ای آفتاب جمله خوبان
که در لطف تو خندد لعل کانها
هوش مصنوعی: بیا ای خورشید همه خوبان که در محبت و مهربانی تو، گوهرهای قیمتی همچون لعل میخندند.
که بیتو سود ما جمله زیانست
که گردد سود با بودت زیانها
هوش مصنوعی: بدون تو همهی منافع ما ضرر است و هر چیزی که با حضور تو سودآور باشد، خود به ضرر تبدیل میشود.
گمان او بسستش زهر قاتل
که در قند تو دارد بدگمانها
هوش مصنوعی: او فکر میکند که شیرینی تو حاوی زهر کشندهای است، که باعث بدبینی برخی افراد نسبت به تو میشود.
خوانش ها
غزل شمارهٔ ۱۱۱ به خوانش پری ساتکنی عندلیب
غزل شمارهٔ ۱۱۱ به خوانش نازنین بازیان
غزل شمارهٔ ۱۱۱ به خوانش آرش خیرآبادی
حاشیه ها
1399/11/18 05:02
محسن
آیا بسستش در بیت آخر درست است؟ یا بشستش صحیح است؟