غزل شمارهٔ ۱۱۱۲
بر منبرست این دم مذکر مذکر
چون چشمه روانه مطهر مطهر
بر منبری بلندی دانای هوشمندی
بر پای منبر او مکرر مکرر
هر لفظ او جهانی روشن چو آسمانی
بگشاده در بیانی مقرر مقرر
زین گونه درگشایی داده تو را رهایی
از حبس خاکدانی مکدر مکدر
بنهاده نردبانی از صنعت زبانی
بر بام آسمانی مدور مدور
نور از درون هیزم بیرون کشید آتش
آتش ز خود نیامد منور منور
آتش به فعل مردم زاید ز سنگ و آهن
و اختر به امر زاید مدبر مدبر
مر هر پیمبری را بودست معجز نو
چون نیست معجزه او مشهر مشهر
مسعود از اوست نحسی فردوس از او است حبسی
محکوم از اوست نفسی مزور مزور
این منبر و مذکر در نفس توست در سر
اما در این طلب تو مقصر مقصر
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بر منبرست این دم مذکر مذکر
چون چشمه روانه مطهر مطهر
هوش مصنوعی: این لحظه در تریبون، مردی قرار دارد که مانند چشمهای زلال و پاک، در حال بیان معانی و پیامهای پاک و روشنگر است.
بر منبری بلندی دانای هوشمندی
بر پای منبر او مکرر مکرر
هوش مصنوعی: روی منبر بلندی، عالم و باهوشی قرار دارد و من به طور مداوم به سخنان او گوش میدهم.
هر لفظ او جهانی روشن چو آسمانی
بگشاده در بیانی مقرر مقرر
هوش مصنوعی: هر کلمه او به اندازهای وضوح دارد که مانند یک آسمان باز، جهان را روشن میکند و هر چیزی را به روشنی بیان میکند.
زین گونه درگشایی داده تو را رهایی
از حبس خاکدانی مکدر مکدر
هوش مصنوعی: این مصرع به این معناست که با این نوع رهایی که برای تو ایجاد شده، از بند و حبس دنیوی و ظاهری آزاد شدهای. به عبارت دیگر، تو از محدودیتها و ناخالصیهای دنیای مادی رها شدهای و به آزادی و روشنی دست یافتهای.
بنهاده نردبانی از صنعت زبانی
بر بام آسمانی مدور مدور
هوش مصنوعی: شاعر با استفاده از قدرت کلام و شیوههای زبانی، سعی دارد خود را به اوج قلههای آسمانی برساند. او به شکلی خلاقانه و با مهارت، بر روی صنعت زبان تکیه کرده و به این وسیله میخواهد به ارتفاعات بلندی دست یابد.
نور از درون هیزم بیرون کشید آتش
آتش ز خود نیامد منور منور
هوش مصنوعی: آتش از درون هیزم تابش نور را به وجود آورد، در حالی که خود آتش به تنهایی نمیتواند نور تولید کند.
آتش به فعل مردم زاید ز سنگ و آهن
و اختر به امر زاید مدبر مدبر
هوش مصنوعی: آتش در نتیجهی فعل و عمل انسانها به وجود میآید که ناشی از سنگ و آهن است. همچنین، ستارهها نیز تحت فرمان و ارادهی تدبیرکنندگان و ناظران در کارهای خود حرکت میکنند.
مر هر پیمبری را بودست معجز نو
چون نیست معجزه او مشهر مشهر
هوش مصنوعی: هر پیامبری معجزهای خاص داشته که نشاندهندهی پیامبری اوست. اما اگر کسی معجزه نداشته باشد، مصداق واقعی آن پیامبری نیست.
مسعود از اوست نحسی فردوس از او است حبسی
محکوم از اوست نفسی مزور مزور
هوش مصنوعی: مسعود منشاء بدبختی است و عذاب بهشت نیز از اوست. موجودی که محکوم به عذاب است، تحت تاثیر او قرار دارد.
این منبر و مذکر در نفس توست در سر
اما در این طلب تو مقصر مقصر
هوش مصنوعی: این منبر و سخنگفتن در درون توست و از آن توست؛ اما در جستجوی آن، خود را مقصر ندان.
خوانش ها
غزل شمارهٔ ۱۱۱۲ به خوانش عندلیب
حاشیه ها
1387/07/16 16:10
اگر اشتباه نکنم در تمام جایگاههای قافیهی این شعر تبدیل «مستفعلن» به «مفاعلن» داریم (مفعول فاعلاتن یا مستفعلن فعولن به مفاعلن فعولن).