غزل شمارهٔ ۱۱۱۰
از لب یار شکر را چه خبر
وز رخش شمس و قمر را چه خبر
با دمش باد بهاری چه زند
وز قدش سرو و شجر را چه خبر
گر جهان زیر و زبر گشت از او
عاشق زیر و زبر را چه خبر
چونک جان محرم اسرارش نیست
از رهش اهل خبر را چه خبر
گرچه نرگس نگرانست به باغ
از چمن نرگس تر را چه خبر
گفته هر قوم هم از مستی خویش
که ز ما قوم دگر را چه خبر
گفت چونی و دل تو چونست
از دل این خسته جگر را چه خبر
با ملک تاج و کمر گر به همند
از ملک تاج و کمر را چه خبر
کم کن این ناله که کس واقف نیست
ز آه عشاق سحر را چه خبر
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
از لب یار شکر را چه خبر
وز رخش شمس و قمر را چه خبر
هوش مصنوعی: خبر از شکر لب محبوب چه دارد و چه از نور و زیبا رویی او!
با دمش باد بهاری چه زند
وز قدش سرو و شجر را چه خبر
هوش مصنوعی: با نسیم بهاری که از دم او میوزد، درختان و سروها از زیبایی و شکوفایی او باخبر میشوند.
گر جهان زیر و زبر گشت از او
عاشق زیر و زبر را چه خبر
هوش مصنوعی: اگر جهان به هم بریزد و همه چیز تغییر کند، عاشقانی که ویژگیهای متضاد دارند، از این دگرگونی چه میدانند؟
چونک جان محرم اسرارش نیست
از رهش اهل خبر را چه خبر
هوش مصنوعی: چون جان او به اسرارش دسترسی ندارد، اهل معرفت و خبر از راه او چه میدانند؟
گرچه نرگس نگرانست به باغ
از چمن نرگس تر را چه خبر
هوش مصنوعی: اگرچه نرگس در باغ نگران است، اما چمن نرگس تازهتری در حال رشد است که خبری از آن ندارد.
گفته هر قوم هم از مستی خویش
که ز ما قوم دگر را چه خبر
هوش مصنوعی: هر گروهی دربارهٔ حال و هوای خود و شادیهایشان صحبت میکنند، اما نمیدانند که دیگران چه احوالی دارند.
گفت چونی و دل تو چونست
از دل این خسته جگر را چه خبر
هوش مصنوعی: میپرسد حالت چطور است و اگر دل تو چه وضعی دارد، با دل این خسته و داغدار چه خبر؟
با ملک تاج و کمر گر به همند
از ملک تاج و کمر را چه خبر
هوش مصنوعی: اگر پادشاهی با تاج و کمر خود به کسی دیگر بپیوندد، دیگر ارزش و اهمیت تاج و کمر چه فایدهای دارد؟
کم کن این ناله که کس واقف نیست
ز آه عشاق سحر را چه خبر
هوش مصنوعی: این ناله و گریه را کم کن، چون هیچکس از غم و درد عاشقان اطلاعی ندارد و خبری از آنچه در دل شب عاشقان میگذرد، نیست.