گنجور

غزل شمارهٔ ۱۱۰۴

باز شد در عاشقی بابی دگر
بر جمال یوسفی تابی دگر
مژده بیداران راه عشق را
آنک دیدم دوش من خوابی دگر
ساخته شد از برای طالبان
غیر این اسباب اسبابی دگر
ابرها گر می‌نبارد نقد شد
از برای زندگی آبی دگر
یارکان سرکش شدند و حق بداد
غیر این اصحاب اصحابی دگر
سبزه زار عشق را معمور کرد
عاشقان را دشت و دولابی دگر
وین جگرهایی که بد پرزخم عشق
شد درآویزان به قلابی دگر
عشق اگر بدنام گردد غم مخور
عشق دارد نام و القابی دگر
کفشگر گر خشم گیرد چاره شد
صوفیان را نعل و قبقابی دگر
گر نداند حرف صوفی دان که هست
دردهای عشق را بابی دگر
از هوای شمس دین آموختم
جانب تبریز آدابی دگر

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

باز شد در عاشقی بابی دگر
بر جمال یوسفی تابی دگر
هوش مصنوعی: دریچه‌ای تازه به روی عشق باز شد و و جاذبه‌ای دیگر بر زیبایی یوسف نمایان شد.
مژده بیداران راه عشق را
آنک دیدم دوش من خوابی دگر
هوش مصنوعی: خبر خوشی برای بیداران و عاشقان دارم. شب گذشته خواب تازه‌ای دیدم که متعلق به آن‌هاست.
ساخته شد از برای طالبان
غیر این اسباب اسبابی دگر
هوش مصنوعی: این جهان برای کسانی که به دنبال چیزهای دیگر هستند، با وسایل و ابزارهای متفاوتی فراهم شده است.
ابرها گر می‌نبارد نقد شد
از برای زندگی آبی دگر
هوش مصنوعی: اگر ابرها باران ببارند، به معنی این است که زندگی دوباره با آب و سرزندگی همراه می‌شود.
یارکان سرکش شدند و حق بداد
غیر این اصحاب اصحابی دگر
هوش مصنوعی: دوستان و یاران سرکش و نافرمان شدند و حق را به غیر از این گروه از یاران، به کسانی دیگر می‌دهند.
سبزه زار عشق را معمور کرد
عاشقان را دشت و دولابی دگر
هوش مصنوعی: عشق مانند یک باغ سرسبز و پررنگ است که پر از زندگی و نشاط است و عاشقان در آن به سر می‌برند و فضای تازه و زیبایی را تجربه می‌کنند.
وین جگرهایی که بد پرزخم عشق
شد درآویزان به قلابی دگر
هوش مصنوعی: این دل‌های زخم‌خورده از عشق، به بندهایی دیگر آویزان شده‌اند.
عشق اگر بدنام گردد غم مخور
عشق دارد نام و القابی دگر
هوش مصنوعی: اگر عشق دچار بدنامی شود، نباید ناراحت شد؛ زیرا عشق نام و ویژگی‌های دیگری نیز دارد که آن را ارزشمند می‌سازد.
کفشگر گر خشم گیرد چاره شد
صوفیان را نعل و قبقابی دگر
هوش مصنوعی: اگر کفشگر عصبانی شود، صوفی‌ها مجبور می‌شوند که از نعل و قبقاب دگر استفاده کنند.
گر نداند حرف صوفی دان که هست
دردهای عشق را بابی دگر
هوش مصنوعی: اگر کسی صحبت‌های صوفی را نفهمد، باید بداند که دردهای عشق را می‌شود به شیوه‌ای دیگر تجربه کرد.
از هوای شمس دین آموختم
جانب تبریز آدابی دگر
هوش مصنوعی: از فضایل و شیوه‌های شمس‌الدین آموختم که در تبریز آداب و رسوم خاصی وجود دارد.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۱۱۰۴ به خوانش علیرضا بخشی زاده روشنفکر
غزل شمارهٔ ۱۱۰۴ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1398/03/26 14:05
عارف

عشق اگر بدنام گردد غم مخور!
بسیار زیبا

1399/09/22 05:11
همایون

این غزل مانند یک بیانیه و مانیفست است که در آن جلال دین آشکار میکند که با آمدن شمس و دوستی با او یک فرهنگ کاملن نوینی پایه گذاری میشود
زیبایی و عشق تعریف تازه ای پیدا میکند، راه نویی و وهروان نویی و عرفان و تصوف تازه ای پدیدار میگردد که تا کنون نبوده است و اگر هم بوده در دیگری باز شده است و روش کارآمد و برنامه ای جهانی برای انسان و هستی ارمغان آورده شده است