غزل شمارهٔ ۱۱
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوانش ها
غزل شمارهٔ ۱۱ به خوانش سهیل قاسمی
غزل شمارهٔ ۱۱ به خوانش سیده سحر حسینی
غزل شمارهٔ ۱۱ به خوانش محسن لیلهکوهی
غزل شمارهٔ ۱۱ به خوانش پری ساتکنی عندلیب
غزل شمارهٔ ۱۱ به خوانش نازنین بازیان
غزل شمارهٔ ۱۱ به خوانش آرش خیرآبادی
حاشیه ها
تعداد ابیات واقعا کمه یا خودتون کمش کردین؟
کالیوه به معنای سرگشته و دیوانه است.
کالیو امروزه به کودکانی میگویند که بهره هوشی آن ها از 70 -90 است و عمر آنها بیشتر 6 تا 7 سال نمیشود و دوست عزیزمان میلاد به معنای سرگشته و دیوانه است
در زمین و طبیعت همه چیز در هم آمیخته است غم و شادی ، بهار و خزان، کاه و گندم
کار انسان جدا کردن نیک و بد و صفا دادن است. جلال دین بسیار از اخوان صفا تعریف میکند و آنها را میپسندد
آنها طرفدار طبیعت و عقل و آبادانی و تلاش بودند و بسیار از مخفی کاری بهره میبردند و کارها را بسیار دوستانه و جمعی پیش میبردند
نسبت به زمان خود (قرن چهارم و پنجم هجری) بسیار پیش رو و مترقی
در گوش یک باران یعنی منتظر باران، یا همان راز و معرفتی که جلال دین به آن آگاه است
طوطی عیسی نفس همان گل نرگس مهدی صاحی زمان( عج) هست که با دم مسیحایی خود مردگان را جان می بخشد و جانِ جان است و مادرش زهرا( س) جانِ جانِ جان هستند و خداوند لطیف در شعر مولوی میشود جانِ جانِ جانِ جان.یعنی کسی که جان بخشیده زهرا را و بواسطه زهرا جان بخشیده مهدی را و بواسطه ایشان جان بخشیده ما را. اشاره به حدیث لولاک لما خلقت الافلاک.
درمتن شعر مولانا اسراری را از وجود آقا رمز گونه بیان میکند و در آخر سخن را کوتاه کرده و به خودش دستور میدهد که خاموش باش
خاموش کن آخر دمی دستور بودی گفتمی
سری که نفکندست کس در گوش اخوان صفا
اسرار آفرینش را نباید بگویی.چرا که این اسرار برای اهل صفا و معرفت و مومنان واقعی و محبین چهارده نور اهل بیت فاش میشود و کسی این اسرار را برایشان بازگو نکرده بلکه بواسطه صاف بودن( صفا) آینه ی دل ،اسرار در آینه ی قلبشان نمایان شده و به قولی چشم دلشان بینا شده.
کسی که چشم ظاهر بین دارد و تلاش نمیکند که از ظاهر به باطن برسد اسرار را نباید برایش فاش کرد تا خودش به جست و جو برود.
درود بر اهل ادب. لطفا معنی و مفهوم بیت سوم را با افاضات فضلتان بشکافید.
گرامی دانیال
غم جمله را نالان کند تا مرد و زن افغان کند
که داد ده ما را ز غم کو گشت در ظلم اژدها
مرد و زن گله مند و نالان از ظلمِ غم، آرزومند رهایی از
این ظلم که بس بزرگ است و چون اژدهایی خود نمایی می کند
جناب ناباور ارجمند! سپاس از بذل فیضتان. من باید اذعان کنم که هنوز مصرع دوم این بیت برایم شکافته نشده؛ به ویژه پیوند میان "داد" و "ده".
گرامی دانیال
آرزومند رهایی از این ظلم، به مانای داد ده است
شاید باید روشنتر می نوشتم که داد ده یعنی به دادم برس داد دادن همان به داد رسیدن است، داد خواهی می کند از ظلم غم، که جمله مردو زن را به فغان آورده
پایدارباشید
جناب ناباور! با همین چند واژه، سپاسم را بجای می آورم. عزت و احترامتان زیاد.
گرامی دانیال
قابلی نداشت.
شاد زی بر دوام.
دعوی خوبی....
....با چشم تر آید گوا. به نظرم با این آیه در ارتباط میاد
آیه ۸۳سوره مایده :....تری اعینهم...شاهدین.
دردم ز راه مقبلی در گوش ما نفخه خدا به چه معناست؟؟؟
دردم یعنی سریع
نفخه هم یعنی نفس
همانطور که اسرافیل در سور خود میدمد و انسان را برای رستاخیز بیدار میکند، تو هم سریع از راه درستی نفس خدا را در گوش ما زمزمه کن یا مارا از خواب غفلت بیدار کن.
جناب آیدین عزیز
در دم (امر به دمیدن )یعنی بِدَم یعنی نجوا کن