گنجور

غزل شمارهٔ ۱۰۸۷

بده آن باده به ما باده به ما اولیتر
هر چه خواهی بکنی لیک وفا اولیتر
سر مردان چه کند خوبتر از سجده تو
مسجد عیسی ز جان سقف سما اولیتر
یک فسون خوان صنما در دل مجنون بردم
غنج‌های چو صبی را نه صبا اولیتر
عقل را قبله کند آنک جمال تو ندید
در کف کور ز قندیل عطا اولیتر
تو عطا می ده و از چرخ ندا می‌آید
که ز دریا و ز خورشید عطا اولیتر
لطف‌ها کرده‌ای امروز دو تا کن آن را
چونک در چنگ نیایی تو دوتا اولیتر
چونک خورشید برآید بگریزد سرما
هر کی سردست از او پشت و قفا اولیتر
تا بدیدم چمنت ز آب و گیا ببریدم
آن ستورست که در آب و گیا اولیتر
سادگی را ببرد گرچه سخن نقش خوشست
بر رخ آینه از نقش صفا اولیتر
صورت کون توی آینه کون توی
داد آینه به تصویر بقا اولیتر
خمش این طبل مزن تیغ بزن وقت غزاست
طبل اگر پشت سپاهست غزا اولیتر

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بده آن باده به ما باده به ما اولیتر
هر چه خواهی بکنی لیک وفا اولیتر
هوش مصنوعی: به ما آن نوشیدنی را بده که برای ما مناسب‌تر است، هر کاری که بخواهی بکن، اما وفا و صداقت باید در اولویت باشد.
سر مردان چه کند خوبتر از سجده تو
مسجد عیسی ز جان سقف سما اولیتر
هوش مصنوعی: بهترین عمل برای مردان، انجام سجده و عبادت در مسجد است. سجده‌ای که به شایستگی در برابر خداوند انجام می‌شود، ارزشمندتر از هر چیزی است.
یک فسون خوان صنما در دل مجنون بردم
غنج‌های چو صبی را نه صبا اولیتر
هوش مصنوعی: دوستی را که به آواز دل‌انگیز خود، عشق مجنون را مجذوب کرده، در نظر دارم. غنج و ناز او مانند طراوت صبحگاهی است که تازه‌تر از هر زمان دیگری به نظر می‌رسد.
عقل را قبله کند آنک جمال تو ندید
در کف کور ز قندیل عطا اولیتر
هوش مصنوعی: عقلی که زیبایی تو را ندیده است، می‌تواند به عنوان راهنما و مقصد به حساب نیاید، چرا که مانند کوری است که از نور چراغ بی‌بهره مانده است. در اینجا، دیدن جمال و زیبایی تو برای عقل ضروری است تا به درستی هدایت شود و درک کند.
تو عطا می ده و از چرخ ندا می‌آید
که ز دریا و ز خورشید عطا اولیتر
هوش مصنوعی: تو بخشش می‌کنی و از آسمان ندا می‌آید که بخشش از دریا و خورشید برتر است.
لطف‌ها کرده‌ای امروز دو تا کن آن را
چونک در چنگ نیایی تو دوتا اولیتر
هوش مصنوعی: امروز به من محبت بیشتری بکن، چون اگر به من نزدیک نشوی، ممکن است فرصتی را از دست بدهم.
چونک خورشید برآید بگریزد سرما
هر کی سردست از او پشت و قفا اولیتر
هوش مصنوعی: وقتی خورشید طلوع کند، سرما از آن فاصله می‌گیرد. هر کسی که گرمایی دارد، از این بابت بیشتر از دیگران خوشحال خواهد بود.
تا بدیدم چمنت ز آب و گیا ببریدم
آن ستورست که در آب و گیا اولیتر
هوش مصنوعی: وقتی که دیدم نشانه‌های تو در آب و گیاه نمایان است، آن جانوری را که در آب و گیاه از همه نزدیک‌تر است، جدا کردم.
سادگی را ببرد گرچه سخن نقش خوشست
بر رخ آینه از نقش صفا اولیتر
هوش مصنوعی: سادگی و بی‌آلایشی ارزش بیشتری دارد، حتی اگر سخنی زیبا و تزیین شده بر چهره آینه باشد. در واقع، صداقت و خلوص از زیبایی‌های ظاهری مهم‌ترند.
صورت کون توی آینه کون توی
داد آینه به تصویر بقا اولیتر
هوش مصنوعی: صورت تو در آینه به شکلی جاودانه و زیبا منعکس می‌شود، گویی تداوم و بقای تو فراتر از لحظه حاضر است.
خمش این طبل مزن تیغ بزن وقت غزاست
طبل اگر پشت سپاهست غزا اولیتر
هوش مصنوعی: برای اینکه در جنگ و میدان رزم، صدای طبل را خاموش کن و به جای آن شمشیر به‌دست بگیر. اگر طبل در پشت سپاه است، پس درگیری و نبرد در اولویت است.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۱۰۸۷ به خوانش عندلیب