گنجور

غزل شمارهٔ ۱۰۴۴

به ساقی درنگر در مست منگر
به یوسف درنگر در دست منگر
ایا ماهی جان در شست قالب
ببین صیاد را در شست منگر
بدان اصلی نگر کغاز بودی
به فرعی کان کنون پیوست منگر
بدان گلزار بی‌پایان نظر کن
بدین خاری که پایت خست منگر
همایی بین که سایه بر تو افکند
به زاغی کز کف تو جست منگر
چو سرو و سنبله بالاروش کن
بنفشه وار سوی پست منگر
چو در جویت روان شد آب حیوان
به خم و کوزه گر اشکست منگر
به هستی بخش و مستی بخش بگرو
منال از نیست و اندر هست منگر
قناعت بین که نرست و سبک رو
به طمع ماده آبست منگر
تو صافان بین که بر بالا دویدند
به دردی کان به بن بنشست منگر
جهان پر بین ز صورت‌های قدسی
بدان صورت که راهت بست منگر
به دام عشق مرغان شگرفند
به بومی که ز دامش رست منگر
به از تو ناطقی اندر کمین هست
در آن کاین لحظه خاموشست منگر

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

به ساقی درنگر در مست منگر
به یوسف درنگر در دست منگر
هوش مصنوعی: نگاهت را به ساقی دوختن کافی نیست و نباید فقط به مستی من خیره شوی، همچنین به زیبایی یوسف هم توجه نکن و به آنچه در دستان من است بیشتر دقت کن.
ایا ماهی جان در شست قالب
ببین صیاد را در شست منگر
هوش مصنوعی: آیا تو ماهی هستی که در دستان صیاد به دام افتاده‌ای؟ به دستان من نگاه نکن که تو را در چنگال او گرفتار کرده است.
بدان اصلی نگر کغاز بودی
به فرعی کان کنون پیوست منگر
هوش مصنوعی: به یک حقیقت اساسی توجه کن، زیرا چیزی که اکنون به آن وابسته شده‌ای، در واقع یک جنبه فرعی است.
بدان گلزار بی‌پایان نظر کن
بدین خاری که پایت خست منگر
هوش مصنوعی: به باغ زیبا و بی‌کران نگاه کن، اما به این خار که به پایت آسیب رسانده، توجه نکن.
همایی بین که سایه بر تو افکند
به زاغی کز کف تو جست منگر
هوش مصنوعی: پرنده‌ای بزرگ و زیبا بر تو سایه افکنده، اما به زاغی که از دستان تو دور شده، نگاه نکن.
چو سرو و سنبله بالاروش کن
بنفشه وار سوی پست منگر
هوش مصنوعی: مانند سرو و سنبله سربلند باش و همچون بنفشه به پایین نگاه نکن.
چو در جویت روان شد آب حیوان
به خم و کوزه گر اشکست منگر
هوش مصنوعی: وقتی آب حیات در جوی تو جاری می‌شود، به فروپاشی گل و کوزه‌گر توجه نکن.
به هستی بخش و مستی بخش بگرو
منال از نیست و اندر هست منگر
هوش مصنوعی: به آن موجود زنده و شاداب که زندگی و لذت را به انسان می‌بخشد، توجه کن و از بی‌هویتی و عدم ناامید نشو. در زندگی خود فقط به وجود و حقیقت موجود نگاه کن.
قناعت بین که نرست و سبک رو
به طمع ماده آبست منگر
هوش مصنوعی: قناعت و رضایت به آنچه داریم را در نظر بگیر، که زیاده‌خواهی و طمع، تنها به سرنوشتی سنگین و سخت منجر می‌شود. نباید به چیزهایی که نداریم و آرزوهایمان نگاه کنیم.
تو صافان بین که بر بالا دویدند
به دردی کان به بن بنشست منگر
هوش مصنوعی: به دقت نگاه کن که افرادی که مقام بلندی دارند، چگونه با مشکلات و دردها مواجه می‌شوند. همچنین، به کسی که در پایین قرار دارد، توجه نکن.
جهان پر بین ز صورت‌های قدسی
بدان صورت که راهت بست منگر
هوش مصنوعی: در این جهان، به زیبایی‌های الهی نگاه کن و ننگر به ظواهر که تو را از مسیر واقعی خود دور می‌کند.
به دام عشق مرغان شگرفند
به بومی که ز دامش رست منگر
هوش مصنوعی: پرندگان شگفتی که در دام عشق گرفتارند، به جایی پناه می‌برند که دیگر از آن دام رهایی نیابند.
به از تو ناطقی اندر کمین هست
در آن کاین لحظه خاموشست منگر
هوش مصنوعی: از تو شخصیتی بهتر و نیکوتر در حال انتظار است، هرچند که در این لحظه سکوت کرده و به نظر نمی‌رسد.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۱۰۴۴ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1390/01/03 13:04
سعید

مصرع اول بیت سوم کغاز غلط و که آغاز صحیح است

1394/01/16 09:04
فرهاد ÷یرمرد

همانطورکه سعید گفته مصرع اول بیت سوم کغاز غلط و که آغاز یا کاغاز صحیح است.

1395/07/24 22:09
شیرین

پیوند به وبگاه بیرونی ساقی درنگر&style=

1397/09/15 19:12
نادر..

به هستی‌بخش و مستی‌بخش بگرو...

1397/12/27 04:02
همایون

روش کار انسان باید این گونه باشد که خاطرات مزاحم و رویداد‌های منفی و مخرب را از ذهن خود دور کند
و در تربیت و شکل گیری ذهن خود موثر عمل کند و نگذارد هر چیزی در ذهن او رسوب کند
باید بسیار انتخابی عمل کرد تا بینش و ذهنیت ما آن گونه که مورد خواست ماست طراحی شود