غزل شمارهٔ ۱۰۴۰
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
حاشیه ها
درود
چقدر این زبان ناله در شعر مولانا برایم عجیب است!
درود به شما
یک غزل در( منطق العشاق اوحدی) هم هست که خیلی زیبا و نزدیک به این غزل هستش،که تقدیم میکنم به شما عزیزان
دل از ما برگرفتی یاد میدار
جفا از سر گرفتی یاد میدار
به دست من ندادی زلف و با من
به مویی در گرفتی یاد میدار
چو دستم تنگ دیدی چون دهانت
کسی دیگر گرفتی یاد میدار
مرا درویش دیدی رفتی از غم
رخم در زر گرفتی یاد میدار
دل من ریش کردی دیگری را
چو جان در بر گرفتی یاد میدار
مرا چون حلقه بر در دیدی اکنون
به ترک در گرفتی یاد میدار
گرفتی دست یکسر دوستان را
مرا کمتر گرفتی یاد میدار
چو دیدی در سر من سوز مهرت
ز کین خنجر گرفتی یاد میدار
چو سرگردان بدیدی اوحدی را
زبانش بر گرفتی یاد میدار
اوحدی
خانم خرسند
به نظر بنده در این شعر مخاطب نفس مولانا و گوینده روح اوست.
درود بر دوستان اهل ادب
کسی میدونه مخاطب این شعر کیه؟ لطفا مختصر تفسیری بفرمایید
با سلام
این شعر از زبان خالق نقل شده و مخاطبش انسان است.
تا بی نهایت میشه برای مخاطب و معشوق قصه سر هم کرد اما نمی دونم چه اشکالی داره قبول کنیم خیلی ساده مخاطب شاعر کسی بوده که خیلی دوستش داشته، این یعنی خود عشق...
حتما باید مخاطب نفس و روح و در و دیوار باشه!
مخاطب شعر به احتمال زیاد شمس تبریزی است که با غیبت ناگهانی خود غم عظیمی به دل حضرت مولانا روانه کرد و خواب و خوراک را از او گرفت و در نهایت به کوشش سلطان ولد پسر بطرگ مولانا ، وی در دمشق یافت شد و با آنکه می دانست در قونیه مرگ در انتظارش است ، جهت آرام گرفتن دل حضرت مولانا ، رهسپار قونیه شد
در حقیقت مخاطبین شعر تک تک انسانهاهستند .وابیات به نوعی یاد آوری وگوشزد وعبرت گرفتن از خطاهای قبلی می باشدکه خداوند این یاد آو ری را از دهان طوطی شکر سخن شیرین گفتارش به گوش مخلوقاتش رسانیده
همه غزل های دیوان شمس از یک ارزش برخوردار نیستند زیرا دوره شاعری جلال دین دو قسمت است پیش از شمس و پس از آشنایی با شمس و تحول عظیم او، در غزل های دوره اول به ندرت غزل خوبی پیدا میشود در حالیکه غزل های دوره دوم شامل غزل های شگرف و عالی هستند، هرچند چنین برداشتی را من از کسی نشنیده ام ولی کاملن این را باور دارم و تجربه کرده ام، ازاینرو عقیده دارم نباید خیلی در باره بعضی غزل ها کنجکاوی بی مورد بخرج داد
این قضاوت شامل کتاب ماهنامه (مثنوی) نمی شود آنجا همه چیز سنجیده و پرارزش است
ولی در مورد فیه ما فیه نیز این قضاوت بی مورد نیست