گنجور

غزل شمارهٔ ۱۰۳۲

تا چند زنی بر من ز انکار تو خار آخر
من با تو نمی‌گویم ای مرده پار آخر
ماننده ابری تو هم مظلم و بی‌باران
تاریک مکن ای ابر یک قطره ببار آخر
این جمله فرمان‌ها از بهر قدر آمد
ای جبری غافل تو از لذت کار آخر
با کور کسی گوید کاین رشته به سوزن کش
با بسته کسی گوید کان جاست شکار آخر
با طفل دوروزه کس از شاهد و می‌گوید
یا با نظر حیوان از چشم خمار آخر
چون هیچ نیابی توی پهلوی زنان بنشین
از حلقه جانبازان بگذر به کنار آخر
در قدرت مخدومی شمس الحق تبریزی
غوطی بخوری بینی حق را به نظار آخر

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تا چند زنی بر من ز انکار تو خار آخر
من با تو نمی‌گویم ای مرده پار آخر
هوش مصنوعی: چقدر به من بی‌اعتنایی می‌کنی! من دیگر چیزی در مورد تو نمی‌گویم، حتی اگر در دل به تو فکر کنم.
ماننده ابری تو هم مظلم و بی‌باران
تاریک مکن ای ابر یک قطره ببار آخر
هوش مصنوعی: مانند ابری هستی که تیره و بی‌برکات، پس ای ابر، تاریک نکن و حداقل یک قطره آب ببار.
این جمله فرمان‌ها از بهر قدر آمد
ای جبری غافل تو از لذت کار آخر
هوش مصنوعی: این جمله‌ها به خاطر مقدار و ارزششان آمده‌اند، ای کسی که غافل هستی از لذت تلاش و نتیجه نهایی.
با کور کسی گوید کاین رشته به سوزن کش
با بسته کسی گوید کان جاست شکار آخر
هوش مصنوعی: با آدم نابینا صحبت نکن که این کار نیاز به دقت و مهارت دارد و نمی‌توان به سادگی آن را انجام داد. همچنین با کسی که در یک کار خاص مهارت ندارد صحبت نکن که او نمی‌فهمد که در آن مکان، فرصتی برای شکار یا بهره‌برداری وجود دارد.
با طفل دوروزه کس از شاهد و می‌گوید
یا با نظر حیوان از چشم خمار آخر
هوش مصنوعی: کسی که هنوز دو روز از عمرش نگذشته، نمی‌تواند دربارهٔ عشق و دل‌باختگی صحبت کند، یا با نگاهی سطحی مانند نگاه یک حیوان به زیبایی‌ها نگاه کند.
چون هیچ نیابی توی پهلوی زنان بنشین
از حلقه جانبازان بگذر به کنار آخر
هوش مصنوعی: اگر نمی‌توانی در کنار زنان قرار بگیری، از حلقه جانبازان بگذر و به کناری برو.
در قدرت مخدومی شمس الحق تبریزی
غوطی بخوری بینی حق را به نظار آخر
هوش مصنوعی: اگر در قدرت و مکانت مخدوم شمس الحق تبریزی غوطه‌ور شوی، در نهایت حقیقت را خواهی دید و به تماشا خواهی نشست.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۱۰۳۲ به خوانش محسن لیله‌کوهی
غزل شمارهٔ ۱۰۳۲ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1394/07/11 14:10
اعظم

بیت ششم به جای واژه "توی" باید واژه "تو" قرار گیرد

1396/05/14 16:08
عاطفه

آیا غوطی خوردن به معنی غوطه ور شدن است ؟

1397/05/26 03:07
همایون

آخر چگونه می‌‌توان زیبائی و جلالی را که جلال دین به انسان و هستی‌ عرضه می‌‌درد انکار نمود
او راه هر گونه تلخی و بی‌ چارگی و بی‌ باری و بی‌ حاصلی را به هر دلیل و منطقی‌ که باشد می‌‌بندد
زیرا باور دارد که هستی‌ همواره نو می‌‌شود و انسان نیز همواره با هستی‌ نو و تازه می‌‌گردد
آنکه این گونه نمی اندیشد مانند ابری بی‌ باران است که تنها جلوی نور آفتاب را می‌‌گیرد بی‌ آنکه ثمری داشته باشد
این بینش را شمس به او ارمغان داده است و این ویژگی‌ حق است و شمس حق است