گنجور

غزل شمارهٔ ۱۰۲۴

مرا همچون پدر بنگر نه همچون شوهر مادر
پدر را نیک واقف دان از آن کژبازی مضمر
تو گردی راست اولیتر از آنک کژ نهی او را
وگر تو کژ نهی او را به استیزت کند کژتر
ز بابا بشنو و برجه که سلطانیت می‌خواند
که خاک اوت کیخسرو بمیرد پیش او سنجر
چو ان الله یدعو را شنیدی کژ مکن رو را
زهی راعی زهی داعی زهی راه و زهی رهبر
پراکنده شدی ای جان به هر درد و به هر درمان
ز عشقش جوی جمعیت در آن جامع بنه منبر
چو کر و فر او دیدی توی کرار و شیر حق
چو بال و پر او دیدی توی طیار چون جعفر

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مرا همچون پدر بنگر نه همچون شوهر مادر
پدر را نیک واقف دان از آن کژبازی مضمر
هوش مصنوعی: مرا مانند پدرت ببین، نه به عنوان همسر مادرت. پدر را خوب بشناس، تا از نیرنگ‌های پنهان آگاه باشی.
تو گردی راست اولیتر از آنک کژ نهی او را
وگر تو کژ نهی او را به استیزت کند کژتر
هوش مصنوعی: تو راست‌گویی و بهتر است که او را به‌درستی راهنمایی کنی، زیرا اگر او را به اشتباه نشان دهی، خود ناگزیر به اشتباهات بیشتری کشیده می‌شوی.
ز بابا بشنو و برجه که سلطانیت می‌خواند
که خاک اوت کیخسرو بمیرد پیش او سنجر
هوش مصنوعی: از پدرت بشنو و تذبذب نکن، چون که مقام سلطنت به تو آواز می‌دهد و بیان می‌کند که خاک کیخسرو و پادشاهی او باید در برابر سنجر از میان برود.
چو ان الله یدعو را شنیدی کژ مکن رو را
زهی راعی زهی داعی زهی راه و زهی رهبر
هوش مصنوعی: وقتی صدای خدا را شنیدی، به اشتباه روی بر نگردان. خوشا به حال آن راهنما، خوشا به حال آن دعوت کننده، خوشا به حال آن راه و خوشا به حال آن پیشوای راه.
پراکنده شدی ای جان به هر درد و به هر درمان
ز عشقش جوی جمعیت در آن جامع بنه منبر
هوش مصنوعی: ای جان، به خاطر عشق او پراکنده شده‌ای و به هر دردی و درمانی می‌روی. در این حال، در جستجوی جمع شدن و نزدیکی به او هستی، همان‌طور که در جایی گردهمایی می‌کنند و بر منبر می‌نشینند.
چو کر و فر او دیدی توی کرار و شیر حق
چو بال و پر او دیدی توی طیار چون جعفر
هوش مصنوعی: وقتی که تو قدرت و شجاعت او را دیدی، مثل قدرت و شجاعت شیر درنده است. هنگامی که بال و پر او را دیدی، مثل پرواز یک پرنده بزرگ و قهرمان است، مانند جعفر.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۱۰۲۴ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1391/12/27 01:02
Neeknaam

بر مبنای کلیات شمس تبریزی، چاپ امیر کبیر، چاپ 17،
سال 1382، isbn 964-00-0276-3
خط سوم بجای "اوت" باید "اوست" باشد.

1396/11/01 21:02
Behrouz

اللَّـهُ یَدْعُو
وَلَا تَنکِحُوا الْمُشْرِکَاتِ حَتَّیٰ یُؤْمِنَّ ۚ وَلَأَمَةٌ مُّؤْمِنَةٌ خَیْرٌ مِّن مُّشْرِکَةٍ وَلَوْ أَعْجَبَتْکُمْ ۗ وَلَا تُنکِحُوا الْمُشْرِکِینَ حَتَّیٰ یُؤْمِنُوا ۚ وَلَعَبْدٌ مُّؤْمِنٌ خَیْرٌ مِّن مُّشْرِکٍ وَلَوْ أَعْجَبَکُمْ ۗ أُولَـٰئِکَ یَدْعُونَ إِلَی النَّارِ ۖ وَاللَّـهُ یَدْعُو إِلَی الْجَنَّةِ وَالْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ ۖ وَیُبَیِّنُ آیَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ
زنان مشرکه را تا ایمان نیاورده‌اند به زنی مگیرید و کنیز مؤمنه بهتر از آزادزن مشرکه است، هر چند شما را از او خوش آید. و به مردان مشرک تا ایمان نیاورده‌اند زن مؤمنه مدهید. و بنده مؤمن بهتر از مشرک است، هر چند شما را از او خوش آید. اینان به سوی آتش دعوت می‌کنند و خدا به جانب بهشت و آمرزش. و آیات خود را آشکار بیان می‌کند، باشد که بیندیشند.

1397/01/27 05:03
شهلا

سپاس بهروز خان...
والعصر، ان الانسان لفی خسر، الالذین امنوا و عملوالصالحات و تواصو بالحق وتواصو بالصبر
بهترین راه آزادگی را همین آیات نشان می دهند

1398/03/17 05:06
فرهاد

بنظر من «اولیتر» باید اولی تر نوشته شود.

1398/04/23 18:06
شهرام زندی

مولانا در این غزل ضمن گفتگوهای بسیار ، داره از هدف گفتار خود به انسانها میگه و میخواهد که آنها را از پراکندگی و پای منبر نشینی های بی حاصل نجات دهد و همگان را در وحدتی عملی هدایت کند / او از کژ بازی مضمری صحبت به میان می آورد که اکثر ما همان کژ بازی را جامه های مقدسی پوشانیده و از نزدیک شدن به آن خوف داریم و احساس گناه میکنیم / او به انسان میگوید که مرا همچون پدر بنگر نه همچون شوهر مادر ، هیچ پدری بدی و گمراهی و دور راهی فرزندانش را نمیخواهد /