اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
اگر باده خوری باری ز دست دلبر ما خور
ز دستِ یارِ آتشرویِ عالمسوزِ زیبا خور
هوش مصنوعی: اگر تصمیم به نوشیدن شراب داری، از دست محبوب ما بنوش؛ از دست یار زیبایی که دلها را میسوزاند.
نمیشاید که چون برقی به هر دم خرمنی سوزی
مثال کشت کوهستان همه شربت ز بالا خور
هوش مصنوعی: نباید مثل یک آتش فشان هر لحظه به طور ناگهانی چیزهایی را بسوزانی؛ مانند کشتزارهای کوهستان که از بالای کوهها نوشیدنی میخورند.
اگر خواهی که چون مجنون حجاب عقل بردری
ز دست عشق پابرجا شراب آن جا ز بیجا خور
هوش مصنوعی: اگر میخواهی مانند مجنون عاشق باشی و عقل خود را کنار بگذاری، به عشق پایدار دست یاب و در آنجا از شراب عشق بنوش، حتی اگر در مکان نامناسبی باشد.
اگر دلتنگ و بدرنگی به زیر گلبنش بنشین
وگر مخمور و مغموری از این بگزیده صهبا خور
هوش مصنوعی: اگر غمگین و ناامید هستی، زیر سایه درخت گل بنشین و اگر مست و غمگین هستی، از شراب خوشگوار بنوش.
گریزانست این ساقی از این مستانِ ناموسی
اگر اوباش و قلاشی، مخور پنهان و پیدا خور
هوش مصنوعی: این ساقی از مستانی که دچار افراط و رفتار نا مناسب هستند، دوری میکند. اگر جماعتی بیقید و بیضابطه وجود داشته باشد، نه به وضوح و نه به طور مخفی، مشروب بنوشید.
حریفان گر همیخواهی چو بسطامی و چون کرخی
مخور باده در این گلخن، بر آن سقف معلا خور
هوش مصنوعی: اگر میخواهی رقیبانت مثل بسطامی و کرخی باشند، در این مکان تاریک باده نخور؛ بلکه در جایی بلند و روشن این کار را انجام ده.
برو گر کارکی داری به کار خویشتن بنشین
چو بر یوسف نهای مجنون؛ غم نان زلیخا خور
هوش مصنوعی: اگر کار مهمی داری، به آن مشغول شو و به کار خودت برس. اگر مثل یوسف نیستی که مجنون زلیخا باشی، پس غصه نان او را نخور و نگران او نباش.
کسی دکان کند ویران که بطال جهان باشد
چو نربودهاست سیلابت، تو آب از مشک سقا خور
هوش مصنوعی: کسی که بر روی ویرانی دکانش کار کند، به مانند کسی است که در دنیای بیفایدهای به سر میبرد. اگر سیلابی چنین وجود نداشته باشد، تو چرا از مشک سقا آب میخوری؟
بگردِ دیگِ این دنیا چو کفلیز ار همیگردی
برون رو ای سیهکاسه، مخور حمرا و حلوا خور
هوش مصنوعی: به این دنیا مثل یک دیگ بگرد و اگر میخواهی از آن بیرون برو. ای کسی که به فکر چیزهای بیخود هستی، نه شراب بخور و نه شیرینی.
در این بازار ای مجنون چو منبل گرد تن پرخون
چو در شاهد طمع کردی برو شمشیر لالا خور
هوش مصنوعی: در این بازار، ای دیوانه، مانند یک انسان بیخبر و آسیبدیدهای. وقتی به زیبایی (شاهد) امید بستی، باید آماده باشی که با خطرات روبهرو شوی، چرا که عشق میتواند مانند شمشیری برنده باشد.
اگر مشتاق اشراقات شمس الدین تبریزی
شراب صبر و تقوا را تو بیاکراه و صفرا خور
هوش مصنوعی: اگر به نور و روشنیهای شمسالدین تبریزی علاقهمند هستی، نوشیدن شراب صبر و تقوا را با رغبت و بدون اجبار انتخاب کن.
حاشیه ها
مثال کشت کوهستان همه شربت ز بالا خور
ز دست یار آتشروی عالمسوز زیبا خور..
1398/04/30 17:06
شهرام زندی
تعابیر عرفانی :
باده = مستی دهنده ی عرفانی ، شهود و دسترسی به غیب
دلبر ما = شمس تبریز
یارآتشروی = یاری که نشان خاکی ندارد از بنی بشر نیست
عالم سوز = سوزنده و برهم زننده ی عوالمی که بشر برای خود از روی نا آگاهی و پندار دانایی و صواب بر میچیند
خرمن = اینجا بساط شیطان مثل کینه ، حسد ، غرور ، دانایی
کشت کوهستان = محصولات عشق
شربت = باده = آگاهی های مستی دهنده و پاک کننده
عشق پا برجا = امواجی که دائما در هر زمان و هر مکانی برای صید بشر جاریست
بی جا = لا مکان = اینجا اشاره به نداشتن هیچ گونه جایگاه و مکان فیزیکی هست
به زیر گلبن نشستن = در کنار عرفان در نزدیکی بوی عشق نشستن
مغمور = غرقه ، فرو رفته
بگزیده صهبا = می سرخ نشان شده
مستان ناموسی = مست نیک نامی
اوباش = بی سر و سامان (عشق)
قلاش = بیکاره ، دست از هرچیز شسته ی(عشق)
حریفان = هم پیشگان
گلخن = نوعی از آتشدان است که در آن به ریگ گرم غله بریان کنند
نخوردن باده از گلخن ، استعاره از
عدم تمسک به راه های ریاضتی و شریعتی است
سقف معلا = استعاره از پایگاه بلند مستی دهنده که عارفان متوجه آنجا هستند