برگردان به زبان ساده
اندرین بود او که شیخ نامدار
زود پیش افتاد بر شیری سوار
هوش مصنوعی: در اینجا مشخص میشود که فردی بزرگ و مشهور به سرعت به پیش روی شخصیتی قدرتمند و شیرین خاطر میافتد.
شیر غران هیزمش را میکشید
بر سر هیزم نشسته آن سعید
هوش مصنوعی: شیر خشمگین هیزمش را به سوی کسی که بر روی هیزم نشسته میکشید.
تازیانهش مار نر بود از شرف
مار را بگرفته چون خرزن به کف
هوش مصنوعی: ضربهای که به او وارد میشود، شبیه نیش مار نر است و به همین دلیل از شدت احترام به او، این ضربه را بهطور سخت وادراردند. مانند کشاورزی که با قوت و مهارت، ابزارش را در دست گرفته است.
تو یقین میدان که هر شیخی که هست
هم سواری میکند بر شیر مست
هوش مصنوعی: تو به خوبی میدانی که هر فردی که به مقام یا رتبهای رسیده است، همچنان تحت تأثیر نیروها و شرایطی بیرونی قرار دارد.
گرچه آن محسوس و این محسوس نیست
لیک آن بر چشم جان ملبوس نیست
هوش مصنوعی: هرچند که آنچه حس میشود و آنچه حس نمیشود با هم تفاوت دارند، اما آنچه که به چشم جان دیده نمیشود، به هیچ وجه پوشیده نیست.
صد هزاران شیر زیر رانشان
پیش دیدهٔ غیبدان هیزمکشان
هوش مصنوعی: بسیاری از شیرها در زیر پاهایشان در حال زبانه کشیدن به چشم بینای غیبدان هیزمکشان هستند.
لیک یک یک را خدا محسوس کرد
تا که بیند نیز او که نیست مرد
هوش مصنوعی: اما خدا هر یک را به طور جداگانه مشاهده کرد تا ببیند آیا او هم انسانی نیست.
دیدش از دور و بخندید آن خدیو
گفت آن را مشنو ای مفتون دیو
هوش مصنوعی: او را از دور دید و خندید، اما آن سردار گفت: ای دیوانه، به حرف او گوش نکن.
از ضمیر او بدانست آن جلیل
هم ز نور دل بلی نعم الدلیل
هوش مصنوعی: از درون او فهمید آن بزرگ، که از روشنایی دل، آری، نشانهی خوبی است.
خواند بر وی یک به یک آن ذوفنون
آنچ در ره رفت بر وی تا کنون
هوش مصنوعی: شخصی که در مسیر زندگی با تجربه و داناییهای گوناگون روبهرو شده، حالا برای دیگری از آن تجارب و دانشها میخواند و به او منتقل میکند.
بعد از آن در مشکل انکار زن
بر گشاد آن خوشسراینده دهن
هوش مصنوعی: پس از آن که زن در وضعیتی سخت و چالشبرانگیز قرار میگیرد، به راحتی و با صدای دلنشین خود مطالب را بیان میکند.
کان تحمل از هوای نفس نیست
آن خیال نفس تست آنجا مَایست
هوش مصنوعی: تحمل در برابر خواستههای نفسانی ممکن نیست، زیرا آنچه به نظر میرسد، تنها تصویر و خیالی از نفس توست که در آنجا قرار دارد.
گرنه صبرم میکشیدی بار زن
کی کشیدی شیر نر بیگار من
هوش مصنوعی: اگر صبرم تمام میشد، بار سنگینی را بر دوش نمیکشیدم. تو که به راحتی از پس کارهای دشوار برمیآیی، اما من مانند یک شیر نر، در زحمت و سختی گرفتارم.
اشتران بختییم اندر سبق
مست و بیخود زیر محملهای حق
هوش مصنوعی: ما مانند شترانی هستیم که در حال دویدن و پیشی گرفتن هستند، مست و بیخبر از حال خود، زیر بارهایی که متعلق به حقیقت است.
من نیم در امر و فرمان نیمخام
تا بیندیشم من از تشنیع عام
هوش مصنوعی: من هنوز در کارهای خودم به مرحلهای نرسیدهام که کاملاً آماده باشم، بنابراین قبل از هر چیزی خوب فکر میکنم که مبادا مورد سرزنش دیگران قرار بگیرم.
عام ما و خاص ما فرمان اوست
جان ما بر رو دوان جویان اوست
هوش مصنوعی: همه ما، چه مردم عادی و چه افراد خاص، تحت تأثیر دستور و اراده او هستیم و روح ما در جستجوی او در حال حرکت است.
فردی ما جفتی ما نَز هواست
جان ما چون مهره در دست خداست
هوش مصنوعی: ما تنها و بیهمتا هستیم و در دنیای پر از هوا و هوس زندگی میکنیم. جان ما مانند تنی است که در دست خداوند قرار دارد و اوست که سرنوشت ما را رقم میزند.
ناز آن ابله کشیم و صد چو او
نه ز عشق رنگ و نه سودای بو
هوش مصنوعی: ما به ناز آن بیخبر توجه میکنیم و حتی صدها نفر مشابه او هم که نه از عشق چیزی میدانند و نه به دنبال بویی هستند، برای ما اهمیتی ندارند.
این قدر خود درس شاگردان ماست
کر و فر ملحمهٔ ما تا کجاست
هوش مصنوعی: این اندازه که خودمان را تحت آموزش و تربیت قرار دادهایم، نشاندهندهٔ سطح تسلط و توانایی ماست که میخواهیم بدانیم چقدر میتوانیم در میدان عمل موفق باشیم.
تا کجا آنجا که جا را راه نیست
جز سنابرق مه الله نیست
هوش مصنوعی: به کجا باید برویم که دیگر جایی برای حرکت نیست و جز درخشش نور خدا چیزی به چشم نمیخورد؟
از همه اوهام و تصویرات دور
نور نور نور نور نور نور
هوش مصنوعی: از تمام خیالات و تصورات دور هستم و فقط نور را میبینم.
بهر تو ار پست کردم گفت و گو
تا بسازی با رفیق زشتخو
هوش مصنوعی: برای تو هرچه گفتم و کم گذاشتم، تا بتوانی با دوست ناپسند خود کنار بیایی.
تا کشی خندان و خوش بار حرج
از پی الصبر مفتاح الفرج
هوش مصنوعی: تا زمانی که با خوشحالی و آرامش زندگی کنی، نگران مشکلات نباش، زیرا صبر کلیدOpeningSolutions است.
چون بسازی با خسی این خسان
گردی اندر نور سنتها رسان
هوش مصنوعی: اگر با افراد پست و بیارزش دوستی کنی، خودت نیز در دام آنها گرفتار خواهی شد و به آداب و رفتار بدشان مبتلا خواهی گشت.
که انبیا رنج خسان بس دیدهاند
از چنین ماران بسی پیچیدهاند
هوش مصنوعی: انبیا در طول تاریخ، از دشواریها و مشکلات ناشی از افراد بدسیرت و مکار بسیار متحمل شدهاند و با این وضعیت مقابله کردهاند.
چون مراد و حکم یزدان غفور
بود در قدمت تجلی و ظهور
هوش مصنوعی: زمانی که خواسته و فرمان خداوند بخشنده در مورد وجود تو به حقیقت پیوست و آشکار شد.
بی ز ضدی ضد را نتوان نمود
وان شه بیمثل را ضدی نبود
هوش مصنوعی: برای اینکه چیزی را در مقابل چیزی دیگر قرار دهیم، باید یک ضد یا مخالف وجود داشته باشد. اما آن پادشاهی که بیهمتاست، هیچ ضد و مخالفی ندارد.
حاشیه ها
در فرهنگ دهخدا نوشته:
سنابرق . [ س َ ب َ ](اِ مرکب ) برق روشن
در فرهنگ دهخدا:
ملحمه: [ م َ ح َ م َ / م ِ ] (ع اِ) فتنه و جنگ عظیم . (غیاث ). حرب بزرگ . جنگ عظیم
صد هزاران شیر زیر ران شان
تا کجا آنجا که جان را راه نیست
سلام و درود
بی ز ضدی ضد را نتوان نمود رو توضیح میفرمایید.
ممنون
با تشکر از دست اندر کاران محترم سایت ارزشمند گنجور و همچنین تشکر میکنم از آقا مقداد عزیز که سبب شدند من چندین بار من این شعر را بخوانم و تمرکز کنم مخصوصا در بیت شماره 27 که باعث تحول بسیار بسیار مهمی در زندگی برای من شد. برداشت من از بیت 27 این که آدم بدون داشتن ضد به ضدیت خودش آگاه نمیشه و وقتی آگاه شد میتواند به ضدیت خودش غلبه کنه. مثلا وقتی کسی به من اخم کنه من نباید مقابله به مثل کنم و من هم اخم کنم بلکه با ضد اخم که گشاده رویست با آن شخص بر خورد کنم یعنی وقتی کسی به من اخم میکنه در حقیقت آن اخم در من هم هست و من برای چیره شدن بر اخمم باید از ضد آن که گشاده رویست استفاده کنم. بنابراین ضدیت آن شخص کمک کرد که من آگاه بشم که من هم آن ضدیت را داشتم و باید بر آن چیره شوم و بی ضد شوم همانطور که برای خدای بی مثل ضدی وجود نداره. نمیدانم چقدر برداشت من کمک به آقا مقداد عزیز و دیگر دوستان کرده باشه ولی اینو میدونم که سوال آقا مقداد عزیز به من خیلی کمک کرد و همانطور که گفتم زندگی منو متحول کرد خیلی ممنون.
1404/06/08 06:09
الهام شادی
از همه اوهام و تصویرات دور
نور نور نور نور نور نور
⚖️🪞☀️
لیک یک یک را خدا محسوس کرد
تا که بیند نیز او که نیست مرد
یعنی چه ؟
چون بسازی با خسی این خسان
گردی اندر نور سنتها رسان
یعنی چه ؟