بخش ۶۷ - فاش شدن خبر این گنج و رسیدن به گوش پادشاه
پس خبر کردند سلطان را ازین
آن گروهی که بدند اندر کمین
عرضه کردند آن سخن را زیردست
که فلانی گنجنامه یافتست
چون شنید این شخص کین با شه رسید
جز که تسلیم و رضا چاره ندید
پیش از آنک اشکنجه بیند زان قباد
رقعه را آن شخص پیش او نهاد
گفت تا این رقعه را یابیدهام
گنج نه و رنج بیحد دیدهام
خود نشد یک حبه از گنج آشکار
لیک پیچیدم بسی من همچو مار
مدت ماهی چنینم تلخکام
که زیان و سود این بر من حرام
بوک بختت بر کند زین کان غطا
ای شه پیروزجنگ و دزگشا
مدت شش ماه و افزون پادشاه
تیر میانداخت و برمیکند چاه
هرکجا سخته کمانی بود چست
تیر داد انداخت و هر سو گنج جست
غیر تشویش و غم و طامات نی
همچو عنقا نام فاش و ذات نی
بخش ۶۶ - تمامی قصهٔ آن فقیر و نشان جای آن گنج: اندر آن رقعه نبشته بود اینبخش ۶۸ - نومید شدن آن پادشاه از یافتن آن گنج و ملول شدن او از طلب آن: چونک تعویق آمد اندر عرض و طول
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
پس خبر کردند سلطان را ازین
آن گروهی که بدند اندر کمین
هوش مصنوعی: پس به سلطان خبر دادند که گروهی در کمین نشستهاند و برنامهای دارند.
عرضه کردند آن سخن را زیردست
که فلانی گنجنامه یافتست
هوش مصنوعی: آن سخن را به فردی نشان دادند که فلانی ثروت و کامیابی بزرگی به دست آورده است.
چون شنید این شخص کین با شه رسید
جز که تسلیم و رضا چاره ندید
هوش مصنوعی: وقتی این فرد متوجه شد که موضوع به پادشاه مربوط میشود، جز تسلیم و پذیرش، راه دیگری نداشت.
پیش از آنک اشکنجه بیند زان قباد
رقعه را آن شخص پیش او نهاد
هوش مصنوعی: قبل از اینکه آن شخص از سوی قباد تحت شکنجه قرار بگیرد، نامه را پیش او گذاشت.
گفت تا این رقعه را یابیدهام
گنج نه و رنج بیحد دیدهام
هوش مصنوعی: گفت وقتی این نوشته را پیدا کردهام، گنجی نیافتهام و زحمت و دشواریهای بیپایانی را تجربه کردهام.
خود نشد یک حبه از گنج آشکار
لیک پیچیدم بسی من همچو مار
هوش مصنوعی: هرگز نتوانستم به وضوح گنجدان درونم را نشان دهم، اما همچون ماری پیچیدگیهای خود را به خوبی پنهان کردهام.
مدت ماهی چنینم تلخکام
که زیان و سود این بر من حرام
هوش مصنوعی: مدت زیادی است که در شرایطی سخت و تلخ به سر میبرم، به طوری که هیچ نفع و سودی برای من وجود ندارد و همه چیز برایم زیانآور است.
بوک بختت بر کند زین کان غطا
ای شه پیروزجنگ و دزگشا
هوش مصنوعی: بیتردید، شانس و اقبال تو به زودی از این غم و درد عبور میکند، ای پادشاه پیروزمند و شجاع.
مدت شش ماه و افزون پادشاه
تیر میانداخت و برمیکند چاه
هوش مصنوعی: شاهی به مدت شش ماه و بیشتر در حال تیراندازی بود و در این مدت چاهی میکند.
هرکجا سخته کمانی بود چست
تیر داد انداخت و هر سو گنج جست
هوش مصنوعی: هر کجا که تیراندازی تبحر داشته باشد، تیرش را با دقت به سمت هدف میزند و به دنبال گنجینهها و ارزشها در هر سو میگردد.
غیر تشویش و غم و طامات نی
همچو عنقا نام فاش و ذات نی
هوش مصنوعی: تنها چیزی که در زندگی نمیبینم، جز تشویش و نگرانی و مشکلات نیست، همچون پرندهای افسانهای که نام و ذاتش از دیگران پنهان است.
حاشیه ها
1404/07/28 01:09
کوروش
بوک بختت بر کند زین کان غطا
ای شه پیروزجنگ و دزگشا
مصرع اول یعنی چه ؟
1404/07/29 09:09
رضا از کرمان
درود
فقیر به شاه میگه شاید بخت وشانس اقبال تو باعث بشه پرده از روی این گنج برداشته بشه
غطا = حجاب ، پوشش