گنجور

بخش ۶۰ - باز مکرر کردن صوفی سؤال را

گفت صوفی قادرست آن مستعان
که کند سودای ما را بی زیان
آنک آتش را کند ورد و شجر
هم تواند کرد این را بی‌ضرر
آنک گل آرد برون از عین خار
هم تواند کرد این دی را بهار
آنک زو هر سرو آزادی کند
قادرست ار غصه را شادی کند
آنک شد موجود از وی هر عدم
گر بدارد باقیش او را چه کم
آنک تن را جان دهد تا حی شود
گر نمیراند زیانش کی شود
خود چه باشد گر ببخشد آن جواد
بنده را مقصود جان بی‌اجتهاد
دور دارد از ضعیفان در کمین
مکر نفس و فتنهٔ دیو لعین

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گفت صوفی قادرست آن مستعان
که کند سودای ما را بی زیان
هوش مصنوعی: صوفی گفت قادر است آن یاری که می‌تواند آرزوهای ما را بدون آسیب به ما تحقق بخشد.
آنک آتش را کند ورد و شجر
هم تواند کرد این را بی‌ضرر
هوش مصنوعی: آتش می‌تواند کلامی را به خود جذب کند و درخت نیز می‌تواند این کار را انجام دهد بدون اینکه آسیبی ببیند.
آنک گل آرد برون از عین خار
هم تواند کرد این دی را بهار
هوش مصنوعی: گل می‌تواند از میان خارها بیرون بیاید و بهار را برای این دیار به ارمغان بیاورد.
آنک زو هر سرو آزادی کند
قادرست ار غصه را شادی کند
هوش مصنوعی: آن شخصی که می‌تواند هر درخت سرو را آزاد کند، توانایی این را دارد که غم را به شادی تبدیل کند.
آنک شد موجود از وی هر عدم
گر بدارد باقیش او را چه کم
هوش مصنوعی: هر چیزی که وجود دارد، از او به وجود آمده است و اگر او بخواهد وجودش را ادامه دهد، هیچ چیز از موجودات کم نخواهد شد.
آنک تن را جان دهد تا حی شود
گر نمیراند زیانش کی شود
هوش مصنوعی: بدن با جان سر و کار دارد و برای زنده ماندن تلاش می‌کند. اگر آسیبی به آن نرسد، چگونه ممکن است بمیرد؟
خود چه باشد گر ببخشد آن جواد
بنده را مقصود جان بی‌اجتهاد
هوش مصنوعی: اگر آن شخص بخشنده به بنده‌ای عطا کند، ارزش و اهمیت خود آن بنده چه خواهد بود، وقتی که هدف اصلی او بدون تلاش و زحمت به دست می‌آید؟
دور دارد از ضعیفان در کمین
مکر نفس و فتنهٔ دیو لعین
هوش مصنوعی: نفس و فریب دیوهای شر، همیشه در کمین ضعیفان هستند و آنها را دور می‌کنند.