بخش ۳۳ - حکایت در تقریر همین سخن
آن یکی اسپی طلب کرد از امیر
گفت رو آن اسپ اشهب را بگیر
گفت آن را من نخواهم گفت چون
گفت او واپسروست و بس حرون
سخت پس پس میرود او سوی بن
گفت دمش را به سوی خانه کن
دم این استور نفست شهوتست
زین سبب پس پس رود آن خودپرست
شهوت او را که دم آمد ز بن
ای مبدل شهوت عقبیش کن
چون ببندی شهوتش را از رغیف
سر کند آن شهوت از عقل شریف
همچو شاخی که ببری از درخت
سر کند قوت ز شاخ نیکبخت
چونک کردی دم او را آن طرف
گر رود پس پس رود تا مکتنف
حبذا اسپان رام پیشرو
نه سپسرو نه حرونی را گرو
گرمرو چون جسم موسی کلیم
تا به بحرینش چو پهنای گلیم
هست هفصدساله راه آن حقب
که بکرد او عزم در سیران حب
همت سیر تنش چون این بود
سیر جانش تا به علیین بود
شهسواران در سباقت تاختند
خربطان در پایگه انداختند
بخش ۳۲ - قصهٔ هلال کی بندهٔ مخلص بود خدای را صاحب بصیرت بیتقلید پنهان شده در بندگی مخلوقان جهت مصلحت نه از عجز چنانک لقمان و یوسف از روی ظاهر و غیر ایشان بندهٔ سایس بود امیری را و آن امیر مسلمان بود اما چشم بسته داند اعمی که مادری دارد لیک چونی بوهم در نارد اگر با این دانش تعظیم این مادر کند ممکن بود کی از عمی خلاص یابد کی اذا اراد الله به عبد خیرا فتح عینی قلبه لیبصره بهما الغیب این راه ز زندگی دل حاصل کن کین زندگی تن صفت حیوانست: چون شنیدی بعضی اوصاف بلالبخش ۳۴ - مثل: آنچنان که کاروانی میرسید
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
آن یکی اسپی طلب کرد از امیر
گفت رو آن اسپ اشهب را بگیر
هوش مصنوعی: یکی از اشراف از امیر خواست که اسپ اشهب را بگیرد و به او بدهد.
گفت آن را من نخواهم گفت چون
گفت او واپسروست و بس حرون
هوش مصنوعی: گفت: من این را بیان نخواهم کرد چون او به عقب بازگشته و تنها همین را میگوید.
سخت پس پس میرود او سوی بن
گفت دمش را به سوی خانه کن
هوش مصنوعی: او به سختی و به آرامی به سمت بن میرود، پس به او بگو که بهتر است به سمت خانه برگردد.
دم این استور نفست شهوتست
زین سبب پس پس رود آن خودپرست
هوش مصنوعی: زمانی که نفس تو در حال شهوتورزی است، به این دلیل است که خودخواهی و خودپرستی تو را به عقب میرانند.
شهوت او را که دم آمد ز بن
ای مبدل شهوت عقبیش کن
هوش مصنوعی: وقتی آرزو و تمایلش به اوج میرسد، ای کسی که میخواهی آن حالت را تغییر دهی، آن تمایل را به عقب برگردان.
چون ببندی شهوتش را از رغیف
سر کند آن شهوت از عقل شریف
هوش مصنوعی: زمانی که انسان تمایلات شهوانی خود را مهار کند، این تمایلات به عقل و فهم او آسیب نمیزنند.
همچو شاخی که ببری از درخت
سر کند قوت ز شاخ نیکبخت
هوش مصنوعی: چنانچه شاخی را از درخت جدا کنند، دیگر توان رشد و قوت از آن نخواهد داشت. به همین ترتیب، اگر از منبع خوشبختی و نیکبختی دور شویم، نمیتوانیم نیروی لازم برای پیشرفت و زندگی خوب را داشته باشیم.
چونک کردی دم او را آن طرف
گر رود پس پس رود تا مکتنف
هوش مصنوعی: وقتی که تو نفس او را به آن سمت کشیدی، اگر به جلو برود، او به عقب میرود تا محاصره شود.
حبذا اسپان رام پیشرو
نه سپسرو نه حرونی را گرو
هوش مصنوعی: ای کاش اسبان را در جلوی خود میداشتیم، نه در پشت سر، و نه حرونی را به عنوان گرو در دسترس داشته باشیم.
گرمرو چون جسم موسی کلیم
تا به بحرینش چو پهنای گلیم
هوش مصنوعی: چون جسم موسی که در حال گرم شدن است، تا به دریای بحرینش مانند وسعت یک گلیم میرسد.
هست هفصدساله راه آن حقب
که بکرد او عزم در سیران حب
هوش مصنوعی: این بیت به این معنی است که حدود هفتصد سال است که در مسیری که خداوند انتخاب کرده، سفر و جستجو در عشق و محبت آغاز شده است.
همت سیر تنش چون این بود
سیر جانش تا به علیین بود
هوش مصنوعی: اگر تلاش و کوشش جسم او به این صورت باشد، پس روح او نیز به مرتبهای بلند و آسمانی خواهد رسید.
شهسواران در سباقت تاختند
خربطان در پایگه انداختند
هوش مصنوعی: پهلوانان در میدان مسابقه با تمام قدرت خود رقابت کردند، اما افرادی که توان لازم را نداشتند در زیر پاها فرود آمدند.