بخش ۲۶ - داستان آن شخص کی بر در سرایی نیمشب سحوری میزد همسایه او را گفت کی آخر نیمشبست سحر نیست و دیگر آنک درین سرا کسی نیست بهر کی میزنی و جواب گفتن مطرب او را
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
حاشیه ها
تا بجوشد زین چنین ضربِ سَحور در دُر افشانی ز بخشایش بُحور بحور. ب ُ : ج ِ بحر. دریاها.
در باب معنای ابیات 20 تا 24 که برخی شارحان آن را غامض دانسته اند:
نخست ، با این مقدمه که دیدن اشیا نیازمند نور در محیط است،
مولوی می گوید آنکس که بن مایه ی دیدن او نور اله است (نه نور محیطی) خانه خدا را پر می بیند.
دوم ، او زبیت الله کی خالی بود یعنی " او کی از بیت الله خالی بود؟"
یعنی دل اولیا خداچون کعبه یا شامل کعبه است . همچون داستان بایزید که به فردی گفته بود حج نرو و دور من طواف کن
یا به ضرورت شعری جابجاشده ودر اصل چنین بوده ؟ "بیت الله کی از او خالی بوده است؟"
باتوجه به ابیات پسین و پیشین صحبت از خود خانه کعبه است .
از جمله در بیت 24گفته چنین انسانهایی نیاز به در ورودی (رتاج) هم ندارند
.لذا اینکه هرکسی را می خواهی می توانی در کعبه طلب کنی تا وی را در کعبه حاضر ببینی
یعنی جانهای اولیا ی خدا در کعبه در آمد وشدند.
بیت ۲۳
صورتی کو فاخر و عالی بود
او ز نور حق کی خالی بود
از کوزه همان برون تراود که دروست
ویا رنگ رخساره خبر میدهد از سرً ضمیر
سلام
سحوری زدن لطفاً مراجعه شود به حاشیه های غزل 2344 دیوان شمس با مطلع
مبارک باد آمد ماه روزه
رهت خوش باد ای همراه روزه