گنجور

بخش ۱۱۴ - روان گشتن شاه‌زادگان بعد از تمام بحث و ماجرا به جانب ولایت چین سوی معشوق و مقصود تا به قدر امکان به مقصود نزدیک‌تر باشند اگر چه راه وصل مسدودست به قدر امکان نزدیک‌تر شدن محمودست الی آخره

این بگفتند و روان گشتند زود
هر چه بود ای یار من آن لحظه بود
صبر بگزیدند و صدیقین شدند
بعد از آن سوی بلاد چین شدند
والدین و ملک را بگذاشتند
راه معشوق نهان بر داشتند
هم‌چو ابراهیم ادهم از سریر
عشقشان بی‌پا و سر کرد و فقیر
یا چو ابراهیم مرسل سرخوشی
خویش را افکند اندر آتشی
یا چو اسمعیل صبار مجید
پیش عشق و خنجرش حلقی کشید

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

این بگفتند و روان گشتند زود
هر چه بود ای یار من آن لحظه بود
هوش مصنوعی: این گفته‌ها را گفتند و به سرعت رفتند. هر چیزی که بود، آن لحظه، ای دوست من، متعلق به آن زمان بود.
صبر بگزیدند و صدیقین شدند
بعد از آن سوی بلاد چین شدند
هوش مصنوعی: آن‌ها صبر را انتخاب کردند و پس از آن به راستگویی و صداقت رسیدند، و به سوی سرزمین‌های چین رفتند.
والدین و ملک را بگذاشتند
راه معشوق نهان بر داشتند
هوش مصنوعی: والدین و پادشاهی را رها کردند و در مسیر عشق پنهان شدند.
هم‌چو ابراهیم ادهم از سریر
عشقشان بی‌پا و سر کرد و فقیر
هوش مصنوعی: مانند ابراهیم ادهم که به خاطر عشق الهی از تخت و جایگاه خود پایین آمد و پا و سر خود را در این میان گم کرد و به فقر دست یافت.
یا چو ابراهیم مرسل سرخوشی
خویش را افکند اندر آتشی
هوش مصنوعی: همچون ابراهیم پیامبر که با آرامش و شجاعت خود را به آتش سپرد، فردی نیز می‌تواند با اعتماد به نفس و خوشحالی در برابر چالش‌ها قرار گیرد.
یا چو اسمعیل صبار مجید
پیش عشق و خنجرش حلقی کشید
هوش مصنوعی: همچون اسماعیل، صبر عظیم و مجد را با عشق و خنجری که در دست دارد، به تصویر می‌کشد.