بخش ۹۹ - جواب گفتن خر روباه را
گفت این معکوس میگویی بدان
شور و شر از طمع آید سوی جان
از قناعت هیچ کس بیجان نشد
از حریصی هیچ کس سلطان نشد
نان ز خوکان و سگان نبود دریغ
کسپ مردم نیست این باران و میغ
آنچنان که عاشقی بر رزق زار
هست عاشق رزق هم بر رزقخوار
بخش ۹۸ - جواب گفتن روبه خر را: گفت روبه آن توکل نادرستبخش ۱۰۰ - در تقریر معنی توکل حکایت آن زاهد کی توکل را امتحان میکرد از میان اسباب و شهر برون آمد و از قوارع و رهگذر خلق دور شد و ببن کوهی مهجوری مفقودی در غایت گرسنگی سر بر سر سنگی نهاد و خفت و با خود گفت توکل کردم بر سببسازی و رزاقی تو و از اسباب منقطع شدم تا ببینم سببیت توکل را: آن یکی زاهد شنود از مصطفی
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
گفت این معکوس میگویی بدان
شور و شر از طمع آید سوی جان
هوش مصنوعی: این شعر میگوید که وقتی انسان به چیزی طمع میورزد، آن شوق و ذوقی که از این خواسته ناشی میشود، روح و جان او را تحت تأثیر قرار میدهد و به او شور و هیجان میبخشد.
از قناعت هیچ کس بیجان نشد
از حریصی هیچ کس سلطان نشد
هوش مصنوعی: از قناعت و رضایت هیچکس جانش را از دست نداد و از طمع و حریص بودن، هیچکس به مقام سلطنت نرسید.
نان ز خوکان و سگان نبود دریغ
کسپ مردم نیست این باران و میغ
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که برای خوکان و سگان، نان و غذا پشیمانی ندارد، چون آنها از آن لذت میبرند. اما برای انسانها باران و میغ (رعد و برق) اهمیت دارد و آنها به این پدیدهها توجه میکنند. در واقع، تفاوت نیازها و خواستههای انسانها و حیوانات را نشان میدهد.
آنچنان که عاشقی بر رزق زار
هست عاشق رزق هم بر رزقخوار
هوش مصنوعی: عاشق به خوبی میداند که در دل دلبستهاش، چقدر نیازمند و آسیبپذیر است، و از سوی دیگر، کسی که در جستجوی برآوردن نیازهای خود است، نیز در این مسیر به عشق و محبت نیاز دارد.