برگردان به زبان ساده
آن دعا از هفت گردون در گذشت
کار آن مسکین به آخر خوب گشت
هوش مصنوعی: دعا و درخواست آن شخص از بالاترین آسمانها عبور کرد و سرانجام مشکل او به خوبی حل شد.
که آن دعای شیخ نه چون هر دعاست
فانی است و گفت او گفت خداست
هوش مصنوعی: دعای شیخ مانند هر دعا دیگری نیست که زودگذر باشد؛ چون او گفت و به راستی خدا نیز گفته است.
چون خدا از خود سؤال و کد کند
پس دعای خویش را چون رد کند
هوش مصنوعی: زمانی که خداوند از بندگان خود سؤال کند و آنان را به چالش بکشد، چگونه ممکن است دعای خود را نادیده بگیرد و رد کند؟
یک سبب انگیخت صنع ذوالجلال
که رهانیدش ز نفرین و وبال
هوش مصنوعی: دلایلی باعث شد که خداوند بزرگ او را از نفرین و عذاب نجات دهد.
اندر آن حمام پر میکرد طشت
گوهری از دختر شه یاوه گشت
هوش مصنوعی: در آن حمام، طشت گوهری از دختر شاه پر شد و باعث شد که حرفهای بیاساسی گفته شود.
گوهری از حلقههای گوش او
یاوه گشت و هر زنی در جست و جو
هوش مصنوعی: گوهری که از گوش او به زمین افتاد، به موضوعی بیاهمیت تبدیل شد و هر زنی به دنبال آن گشت.
پس در حمام را بستند سخت
تا بجویند اولش در پیچ رخت
هوش مصنوعی: در آنجا درب حمام را به شدت بستند تا ابتدا به دنبال رختی که در پیچ خوردگی قرار داشت، بگردند.
رختها جستند و آن پیدا نشد
دزد گوهر نیز هم رسوا نشد
هوش مصنوعی: لباسها ناپدید شدند و آن چیزی که باید پیدا میشد، پیدا نشد. دزد جواهر نیز با وجود این دزدی، رسوا نشد.
پس به جد جستن گرفتند از گزاف
در دهان و گوش و اندر هر شکاف
هوش مصنوعی: بنابراین به طور جدی جستجو کردند و از بیجایی به حرف و شنیدنیها و هر سوراخ و شکافی پرداخته و اطلاعات جمعآوری کردند.
در شکاف تحت و فوق و هر طرف
جست و جو کردند دری خوش صدف
هوش مصنوعی: در تمامی جهات و زوایای مختلف دنبال چیزی زیبا و ارزشمند گشتند.
بانگ آمد که همه عریان شوید
هر که هستید ار عجوز و گر نوید
هوش مصنوعی: صدایی به گوش میرسد که میگوید همه باید بیپرده و بدون پوشش ظاهر شوند، هر که هستید، چه پیر و چه جوان.
یک به یک را حاجبه جستن گرفت
تا پدید آید گهردانهٔ شگفت
هوش مصنوعی: به تدریج به دنبال پیدا کردن زیبایی و شگفتیها میرویم تا در نهایت چیزی چشمنواز و جالب به دست آوریم.
آن نصوح از ترس شد در خلوتی
روی زرد و لب کبود از خشیتی
هوش مصنوعی: نصوح در تنهایی و به خاطر ترس، چهرهاش رنگ باخته و لبهایش از ناراحتی و خشم آبی شده است.
پیش چشم خویش او میدید مرگ
رفت و میلرزید او مانند برگ
هوش مصنوعی: او در مقابل چشمانش، مرگ را میدید و به شدت میترسید، دقیقا مانند برگ در وزش باد.
گفت یارب بارها برگشتهام
توبهها و عهدها بشکستهام
هوش مصنوعی: ای خدا، بارها به تو بازگشتهام و عهد و پیمانهایی که بستهام را شکستهام.
کردهام آنها که از من میسزید
تا چنین سیل سیاهی در رسید
هوش مصنوعی: من افرادی را که لایق من بودند و به من مربوط میشدند، ترک کردهام تا اینگونه طوفان سیاهی به سراغم بیاید.
نوبت جستن اگر در من رسد
وه که جان من چه سختیها کشد
هوش مصنوعی: اگر نوبت من برسد که به جستجوی چیزی بروم، وای بر من که جانم چه دشواریها را متحمل خواهد شد.
در جگر افتادهاستم صد شرر
در مناجاتم ببین بوی جگر
هوش مصنوعی: در درونم، احساساتی چون آتش وجود دارد و این درد و شوق را در نیایشهایم احساس کن. بوی این درد را میتوان شنید.
این چنین اندوه کافر را مباد
دامن رحمت گرفتم داد داد
هوش مصنوعی: کافر را چنین اندوهی نباشد، زیرا من دامن رحمت را گرفتهام و فریاد کشیدهام.
کاشکی مادر نزادی مر مرا
یا مرا شیری بخوردی در چرا
هوش مصنوعی: ای کاش مادر گرامیام مرا نمیزایید یا اینکه مرا شیر در چراگاه مینوشید.
ای خدا آن کن که از تو میسزد
که ز هر سوراخ مارم میگزد
هوش مصنوعی: ای خدا، کاری کن که از شایستگی توست، چرا که از هر گوشهای به من آسیب میرسد.
جان سنگین دارم و دل آهنین
ورنه خون گشتی درین رنج و حنین
هوش مصنوعی: من روحی سنگین و دلی محکم دارم؛ وگرنه در این سختی و دردها، خون میگریستم.
وقت تنگ آمد مرا و یک نفس
پادشاهی کن مرا فریاد رس
هوش مصنوعی: زمان به سرعت میگذرد و لحظهای نیاز دارم تا توسل به قدرت و سلطنت خودت داشته باشم، ای کسی که میتوانی به من کمک کنی.
گر مرا این بار ستاری کنی
توبه کردم من ز هر ناکردنی
هوش مصنوعی: اگر این بار به من لطف کنی، من از هر کار نادرستی توبه کردهام.
توبهام بپذیر این بار دگر
تا ببندم بهر توبه صد کمر
هوش مصنوعی: بار دیگر از تو میخواهم توبهام را بپذیری تا بتوانم برای توبهام با تمام وجود آماده شوم و تلاش بیشتری بکنم.
من اگر این بار تقصیری کنم
پس دگر مشنو دعا و گفتنم
هوش مصنوعی: اگر این بار خطایی از من سر بزند، دیگر دعا و گفتار من را نشنو.
این همی زارید و صد قطره روان
که در افتادم به جلاد و عوان
هوش مصنوعی: این بیت بیانگر حالتی از اندوه و عذاب است. به نظر میرسد که شخص در وضعیتی دردناک و ناراحتکننده قرار دارد و در حال گریه و زاری است. او همچنین به خاطر وضعیتش، به قاضی یا کسی که حکم به ضررش میدهد، اشاره میکند و احساس ضعف و ناتوانی خود را در برابر این قضاوت بیان میکند.
تا نمیرد هیچ افرنگی چنین
هیچ ملحد را مبادا این حنین
هوش مصنوعی: تا زمانی که هیچ غیر از مسلمانان نمیمیرد، هیچ ملحدی نباید از این دلتنگی و ناله رنج ببرد.
نوحهها می کرد او بر جان خویش
روی عزرائیل دیده پیش پیش
هوش مصنوعی: او بر جان خودش نوحهسرایی میکرد و مانند کسی که عزرائیل را میبیند، در انتظار مرگ بود.
ای خدا و ای خدا چندان بگفت
که آن در و دیوار با او گشت جفت
هوش مصنوعی: ای خدا، او چقدر صحبت کرد که حتی دیوارها و سقفها به او پاسخ دادند و همدلیاش کردند.
در میان یارب و یارب بد او
بانگ آمد از میان جست و جو
هوش مصنوعی: در میان دعا و نالههای یارب، صدای دیگری از دل جستجو به گوش رسید.