بخش ۸۵ - تعجیل فرمودن پادشاه ایاز را کی زود این حکم را به فیصل رسان و منتظر مدار و «ایام بیننا» مگو کی «الانتظار موت الاحمر»، و جواب گفتن ایاز شاه را
گفت ای شه جملگی فرمان تراست
با وجود آفتاب اختر فناست
زهره کی بود یا عطارد یا شهاب
کو برون آید به پیش آفتاب
گر ز دلق و پوستین بگذشتمی
کی چنین تخم ملامت کشتمی
قفل کردن بر در حجره چه بود
در میان صد خیالیی حسود
دست در کرده درون آب جو
هر یکی زیشان کلوخ خشکجو
پس کلوخ خشک در جو کی بود
ماهییی با آب عاصی کی شود
بر من مسکین جفا دارند ظن
که وفا را شرم میآید ز من
گر نبودی زحمت نامحرمی
چند حرفی از وفا واگفتمی
چون جهانی شبهت و اشکالجوست
حرف میرانیم ما بیرون پوست
گر تو خود را بشکنی مغزی شوی
داستان مغز نغزی بشنوی
جوز را در پوستها آوازهاست
مغز و روغن را خود آوازی کجاست
دارد آوازی نه اندر خورد گوش
هست آوازش نهان در گوش نوش
گرنه خوشآوازی مغزی بود
ژغژغ آواز قشری کی شنود
ژغژغ آن زان تحمل میکنی
تا که خاموشانه بر مغزی زنی
چند گاهی بیلب و بیگوش شو
وانگهان چون لب حریف نوش شو
چند گفتی نظم و نثر و راز فاش
خواجه یک روز امتحان کن گنگ باش
بخش ۸۴ - فرمودن شاه ایاز را کی اختیار کن از عفو و مکافات کی از عدل و لطف هر چه کنی اینجا صوابست و در هر یکی مصلحتهاست کی در عدل هزار لطف هست درج و لکم فی القصاص حیوة آنکس کی کراهت میدارد قصاص را درین یک حیات قاتل نظر میکند و در صد هزار حیات کی معصوم و محقون خواهند شدن در حصن بیم سیاست نمینگرد: کن میان مجرمان حکم ای ایازبخش ۸۶ - حکایت در تقریر این سخن کی چندین گاه گفت ذکر را آزمودیم مدتی صبر و خاموشی را بیازماییم: چند پختی تلخ و تیز و شورگز
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
گفت ای شه جملگی فرمان تراست
با وجود آفتاب اختر فناست
هوش مصنوعی: ای پادشاه، همه چیز تحت فرمان توست و حتی با وجود آفتاب، ستاره فنا ناپذیر وجود دارد.
زهره کی بود یا عطارد یا شهاب
کو برون آید به پیش آفتاب
هوش مصنوعی: ستاره زهره، عطارد یا شهاب کجا هستند که بتوانند در برابر نور خورشید خود را نشان دهند؟
گر ز دلق و پوستین بگذشتمی
کی چنین تخم ملامت کشتمی
هوش مصنوعی: اگر از لباسهای کهنه و بیارزش عبور کرده بودم، آیا اینقدر ملامت و سرزنش را تحمل میکردم؟
قفل کردن بر در حجره چه بود
در میان صد خیالیی حسود
هوش مصنوعی: قفل کردن در حجره، چه معنایی دارد وقتی که در میان صد خیالی حسود وجود دارد؟
دست در کرده درون آب جو
هر یکی زیشان کلوخ خشکجو
هوش مصنوعی: دستشان را داخل آب چال کردهاند و هر کدام از آنها یک سنگ خشک از آب بیرون میآورند.
پس کلوخ خشک در جو کی بود
ماهییی با آب عاصی کی شود
هوش مصنوعی: در این عالم، وقتی چیزی بهظاهر سخت و بیفایده است، نمیتوان انتظار داشت که از آن چیزی زنده و پرجنبوجوش بیرون بیاید. مانند اینکه از یک سنگ خشک، ماهیای که در آب شنا میکند، نمیتوان بهدست آورد.
بر من مسکین جفا دارند ظن
که وفا را شرم میآید ز من
هوش مصنوعی: بر من بیچاره بدی میکنند، به این دلیل که فکر میکنند وفاداری از من شرمنده است.
گر نبودی زحمت نامحرمی
چند حرفی از وفا واگفتمی
هوش مصنوعی: اگر تحمل سختیهای عشق نبود، شاید چند کلمهای از وفا نمیگفتم.
چون جهانی شبهت و اشکالجوست
حرف میرانیم ما بیرون پوست
هوش مصنوعی: چون جهان پر از شباهتها و شکلهاست، ما سخن میگوییم و حرفهایمان را فراتر از ظاهر مطرح میکنیم.
گر تو خود را بشکنی مغزی شوی
داستان مغز نغزی بشنوی
هوش مصنوعی: اگر خودت را بشکنی و با مشکلات رو به رو شوی، میتوانی از آن تجربیات درس بگیری و داستانهای ارزشمندی برای خود بسازی.
جوز را در پوستها آوازهاست
مغز و روغن را خود آوازی کجاست
هوش مصنوعی: در پوست گردو صداهایی وجود دارد، اما خود مغز و روغن گردو صدایی ندارند.
دارد آوازی نه اندر خورد گوش
هست آوازش نهان در گوش نوش
هوش مصنوعی: یک صدایی وجود دارد که به گوش نمیرسد، اما این صدا به گونهای است که در دل مینشیند و لذت خاصی را به انسان منتقل میکند.
گرنه خوشآوازی مغزی بود
ژغژغ آواز قشری کی شنود
هوش مصنوعی: اگر تنها آواز زیبا باشد، اما محتوا و فکر نداشته باشد، چه کسی به شنیدن آن خواهد پرداخت؟
ژغژغ آن زان تحمل میکنی
تا که خاموشانه بر مغزی زنی
هوش مصنوعی: صدای زنگ زدن را تحمل میکنی تا در نهایت به نقطهای برسد که به طرز آرامی به قلب فردی نفوذ کنی.
چند گاهی بیلب و بیگوش شو
وانگهان چون لب حریف نوش شو
هوش مصنوعی: گاهی بیصدا و بدون شنیدن باش، سپس ناگهان مانند کسی که شراب نوشیده، سرزنده و شاداب شو.
چند گفتی نظم و نثر و راز فاش
خواجه یک روز امتحان کن گنگ باش
هوش مصنوعی: چندین بار درباره نظم و نثر و اسرار سخن گفتی، اما ای خواجه، یک بار امتحان کن و خاموش باش.