بخش ۶۵ - فرستادن میکائیل را علیهالسلام به قبض حفنهای خاک از زمین جهت ترکیب ترتیب جسم مبارک ابوالبشر خلیفة الحق مسجود الملک و معلمهم آدم علیهالسلام
گفت میکائیل را تو رو به زیر
مشت خاکی در ربا از وی چو شیر
چونک میکائیل شد تا خاکدان
دست کرد او تا که برباید از آن
خاک لرزید و درآمد در گریز
گشت او لابهکنان و اشکریز
سینه سوزان لابه کرد و اجتهاد
با سرشک پر ز خون سوگند داد
که به یزدان لطیف بیندید
که بکردت حامل عرش مجید
کیل ارزاق جهان را مشرفی
تشنگان فضل را تو مغرفی
زانک میکائیل از کیل اشتقاق
دارد و کیال شد در ارتزاق
که امانم ده مرا آزاد کن
بین که خونآلود میگویم سخن
معدن رحم اله آمد ملک
گفت چون ریزم بر آن ریش این نمک
همچنانک معدن قهرست دیو
که برآورد از بنی آدم غریو
سبق رحمت بر غضب هست ای فتا
لطف غالب بود در وصف خدا
بندگان دارند لابد خوی او
مشکهاشان پر ز آب جوی او
آن رسول حق قلاوز سلوک
گفت الناس علی دین الملوک
رفت میکائیل سوی رب دین
خالی از مقصود دست و آستین
گفت ای دانای سر و شاه فرد
خاک از زاری و گریه بسته کرد
آب دیده پیش تو با قدر بود
من نتانستم که آرم ناشنود
آه و زاری پیش تو بس قدر داشت
من نتانستم حقوق آن گذاشت
پیش تو بس قدر دارد چشم تر
من چگونه گشتمی استیزهگر
دعوت زاریست روزی پنج بار
بنده را که در نماز آ و بزار
نعرهٔ مؤذن که حیا عل فلاح
وآن فلاح این زاری است و اقتراح
آن که خواهی کز غمش خسته کنی
راه زاری بر دلش بسته کنی
تا فرو آید بلا بیدافعی
چون نباشد از تضرع شافعی
وانک خواهی کز بلااش وا خری
جان او را در تضرع آوری
گفتهای اندر نبی که آن امتان
که بریشان آمد آن قهر گران
چون تضرع مینکردند آن نفس
تا بلا زیشان بگشتی باز پس
لیک دلهاشان چون قاسی گشته بود
آن گنههاشان عبادت مینمود
تا نداند خویش را مجرم عنید
آب از چشمش کجا داند دوید
بخش ۶۴ - در ابتدای خلقت جسم آدم علیهالسلام کی جبرئیل علیهالسلام را اشارت کرد کی برو از زمین مشتی خاک برگیر و به روایتی از هر نواحی مشت مشت بر گیر: چونک صانع خواست ایجاد بشربخش ۶۶ - قصهٔ قوم یونس علیهالسلام بیان و برهان آنست کی تضرع و زاری دافع بلای آسمانیست و حق تعالی فاعل مختارست پس تضرع و تعظیم پیش او مفید باشد و فلاسفه گویند فاعل به طبع است و بعلت نه مختار پس تضرع طبع را نگرداند: قوم یونس را چو پیدا شد بلا
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
گفت میکائیل را تو رو به زیر
مشت خاکی در ربا از وی چو شیر
هوش مصنوعی: میکائیل به تو میگوید که تو باید از زیر فشار و سختیها به سمت بالا بروی، مثل شیر قوی و شجاع.
چونک میکائیل شد تا خاکدان
دست کرد او تا که برباید از آن
هوش مصنوعی: وقتی که میکائیل به زمین نزدیک شد، دستش را به سمت خاک دراز کرد تا آن را از اینجا بردارد.
خاک لرزید و درآمد در گریز
گشت او لابهکنان و اشکریز
هوش مصنوعی: زمین لرزید و به خاطر ترس، او با ناله و اشک از آنجا خارج شد.
سینه سوزان لابه کرد و اجتهاد
با سرشک پر ز خون سوگند داد
هوش مصنوعی: دل داغدار و نالهای داشت که با تلاش و زحمت، به همراه اشکهای سرخ، سوگند خورد.
که به یزدان لطیف بیندید
که بکردت حامل عرش مجید
هوش مصنوعی: کسی که به خداوند مهربان و لطیف توجه نکند، چگونه میتواند آن را که عرش بلندش را حمل میکند، ببیند؟
کیل ارزاق جهان را مشرفی
تشنگان فضل را تو مغرفی
هوش مصنوعی: تو کیلی هستی که برای تشنگان، نعمتهای جهان را فراهم میکنی و فضل و دانش را به آنان عطا میکنی.
زانک میکائیل از کیل اشتقاق
دارد و کیال شد در ارتزاق
هوش مصنوعی: چون میکائیل به معنای شخصی است که از منابع و امکانات الهی بهرهمند میشود، بنابراین نام او به معنای آرامش و رزق و روزی است.
که امانم ده مرا آزاد کن
بین که خونآلود میگویم سخن
هوش مصنوعی: من به کمک و حمایت نیاز دارم، مرا از قید و بند رها کن زیرا در حالی که به شدت آسیب دیدهام، سخن میگویم.
معدن رحم اله آمد ملک
گفت چون ریزم بر آن ریش این نمک
هوش مصنوعی: خداوند رحمت خود را به زمین فرستاده است و ملک (فرشته) در حیرت است که چگونه میتواند بر این نعمت عظیم پاشیده شود.
همچنانک معدن قهرست دیو
که برآورد از بنی آدم غریو
هوش مصنوعی: مانند اینکه معدن خشم دیو، صدای بلندی از انسانها به گوش میرسد.
سبق رحمت بر غضب هست ای فتا
لطف غالب بود در وصف خدا
هوش مصنوعی: رحمت خداوند همیشه بر خشم او پیشی دارد، ای جوان، لطف و مهربانی در تعریف خداوند بیشتر از هر چیز دیگری است.
بندگان دارند لابد خوی او
مشکهاشان پر ز آب جوی او
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که بندگان به خاطر ویژگیهای پر از رحمت و محبت خداوند، دلهایشان را با یاد او پر کردهاند و زندگیشان به مانند جوی آبی سرشار از خیر و برکت است.
آن رسول حق قلاوز سلوک
گفت الناس علی دین الملوک
هوش مصنوعی: آن پیامبر راستین درباره راه و روش سلوک گفت که مردم طبق دین و روش پادشاهان زندگی میکنند.
رفت میکائیل سوی رب دین
خالی از مقصود دست و آستین
هوش مصنوعی: میکائیل به سمت پروردگار رفت، در حالی که دین او خالی از هدف و مقصود بود و دستانش بیثمر مانده بود.
گفت ای دانای سر و شاه فرد
خاک از زاری و گریه بسته کرد
هوش مصنوعی: گفت ای عالم بزرگ و پادشاه زمان، به خاطر اندوه و گریهام خاک به خود گرفتهام و غمگین هستم.
آب دیده پیش تو با قدر بود
من نتانستم که آرم ناشنود
هوش مصنوعی: من نتوانستم احساساتم را به تو منتقل کنم، حتی با وجود اینکه اشکهایم نشاندهندهی عمق احساساتم هستند.
آه و زاری پیش تو بس قدر داشت
من نتانستم حقوق آن گذاشت
هوش مصنوعی: ناله و گریه کردن نزد تو برای من ارزش زیادی داشت، اما نتوانستم حق آن را به درستی ادا کنم.
پیش تو بس قدر دارد چشم تر
من چگونه گشتمی استیزهگر
هوش مصنوعی: چشمهای من در مقابل تو بسیار ارزشمند است، چگونه میتوانستم این را انکار کنم؟
دعوت زاریست روزی پنج بار
بنده را که در نماز آ و بزار
هوش مصنوعی: خداوند هر روز پنج بار بندهاش را دعوت میکند که به نماز بیاید و راز و نیاز کند.
نعرهٔ مؤذن که حیا عل فلاح
وآن فلاح این زاری است و اقتراح
هوش مصنوعی: صدای مؤذن که دعوت به نماز میکند، نشانهای از حیا و به داوطلبی برای نجات و رهایی است و این رهایی، ناشی از زاری و درخواستهایی است که در دل انسان وجود دارد.
آن که خواهی کز غمش خسته کنی
راه زاری بر دلش بسته کنی
هوش مصنوعی: هر کسی که میخواهی او را از غم و اندوهش رها کنی، باید به دل او راهی برای ابراز احساسات و زاری پیدا کنی.
تا فرو آید بلا بیدافعی
چون نباشد از تضرع شافعی
هوش مصنوعی: وقتی بلا و مصیبت به سراغ کسی بیاید و دافعهای برای آن وجود نداشته باشد، تضرع و زاری او نمیتواند او را از آن مصیبت نجات دهد.
وانک خواهی کز بلااش وا خری
جان او را در تضرع آوری
هوش مصنوعی: اگر میخواهی از درد و رنج او کاستی و جانش را به زاری و ناله برسانی، باید با او به شکلی دلسوزانه رفتار کنی.
گفتهای اندر نبی که آن امتان
که بریشان آمد آن قهر گران
هوش مصنوعی: در مورد پیامبری گفتهای که آن اقوامی که به آنان سختی و عذاب رسید، نتیجه عمل خودشان بوده است.
چون تضرع مینکردند آن نفس
تا بلا زیشان بگشتی باز پس
هوش مصنوعی: چون آن نفس از روی نیاز و زاری درخواست نکرد، بلا و مصیبت از آنها دور نشد و بازنگشت.
لیک دلهاشان چون قاسی گشته بود
آن گنههاشان عبادت مینمود
هوش مصنوعی: اما دلهایشان چون سنگ شده بود، آن گناهانشان را به جای عبادت انجام میدادند.
تا نداند خویش را مجرم عنید
آب از چشمش کجا داند دوید
هوش مصنوعی: زمانی که فردی خود را مقصر نمیداند، چگونه میتواند بفهمد که احساساتش، مانند اشک، ناشی از گناه و جرم است؟ درواقع، شناخت نداشتن از خطاهای خود باعث میشود نتواند به درستی احساساتش را درک کند.
حاشیه ها
1392/11/22 00:01
امین کیخا
اینجا مولانا بر این باور است میکاییل از واژه کیل درست شده است یعنی پیمانه به همین دلیل پیمانه دار رزق است !! خوب این باید درست نباشد چون ییل پسوند است ! به فارسی به میکال بشتر می گفته اند درود بر او باد .
1392/11/22 02:01
تاوتک
جبرییل را پادشاه فرشتگان میداندو مظهر اسم محیی و رحمن در مقابل عزراییل که مظهر قهار است
1392/11/22 13:01
امین کیخا
البته عزراییل را در فیه ما فیه بسیار گش و لطیف معرفی می کند و این توضیح به فکر صوفیانه مولانا نمی خواند
1395/08/28 11:10
جواد
که برآورد از نبی آدم غریو
با سلام در مصرع فوق ، واژه نبی به بنی تصحیح گردد با سپاس