بخش ۵۷ - یکی پرسید از عالمی عارفی کی اگر در نماز کسی بگرید به آواز و آه کند و نوحه کند نمازش باطل شود جواب گفت کی نام آن آب دیده است تا آن گرینده چه دیده است اگر شوق خدا دیده است و میگرید یا پشیمانی گناهی نمازش تباه نشود بلک کمال گیرد کی لا صلوة الا بحضور القلب و اگر او رنجوری تن یا فراق فرزند دیده است نمازش تباه شود کی اصل نماز ترک تن است و ترک فرزند ابراهیموار کی فرزند را قربان میکرد از بهر تکمیل نماز و تن را به آتش نمرود میسپرد و امر آمد مصطفی را علیهالسلام بدین خصال کی فاتبع ملة ابراهیم لقد کانت لکم اسوة حسنة فیابراهیم
آن یکی پرسید از مفتی به راز
گر کسی گرید به نوحه در نماز
آن نماز او عجب باطل شود
یا نمازش جایز و کامل بود
گفت آب دیده نامش بهر چیست
بنگری تا که چه دید او و گریست
آب دیده تا چه دید او از نهان
تا بدان شد او ز چشمهٔ خود روان
آن جهان گر دیده است آن پُر نیاز
رونقی یابد ز نوحه آن نماز
ور ز رنج تن بد آن گریه و ز سوک
ریسمان بسکست و هم بشکست دوک
بخش ۵۶ - داستان آن عاشق کی با معشوق خود برمیشمرد خدمتها و وفاهای خود را و شبهای دراز تتجافی جنوبهم عن المضاجع را و بینوایی و جگر تشنگی روزهای دراز را و میگفت کی من جزین خدمت نمیدانم اگر خدمت دیگر هست مرا ارشاد کن کی هر چه فرمایی منقادم اگر در آتش رفتن است چون خلیل علیهالسلام و اگر در دهان نهنگ دریا فتادنست چون یونس علیهالسلام و اگر هفتاد بار کشته شدن است چون جرجیس علیهالسلام و اگر از گریه نابینا شدن است چون شعیب علیهالسلام و وفا و جانبازی انبیا را علیهمالسلام شمار نیست و جواب گفتن معشوق او را: آن یکی عاشق به پیش یار خودبخش ۵۸ - مریدی در آمد به خدمت شیخ و ازین شیخ پیر سن نمیخواهم بلک پیرعقل و معرفت و اگرچه عیسیست علیهالسلام در گهواره و یحیی است علیهالسلام در مکتب کودکان مریدی شیخ را گریان دید او نیز موافقت کرد و گریست چون فارغ شد و به در آمد مریدی دیگر کی از حال شیخ واقفتر بود از سر غیرت در عقب او تیز بیرون آمد گفتش ای برادر من ترا گفته باشم الله الله تا نیندیشی و نگویی کی شیخ میگریست و من نیز میگریستم کی سی سال ریاضت بیریا باید کرد و از عقبات و دریاهای پر نهنگ و کوههای بلند پر شیر و پلنگ میباید گذشت تا بدان گریهٔ شیخ رسی یا نرسی اگر رسی شکر زویت لی الارض گویی بسیار: یک مریدی اندر آمد پیش پیر
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
آن یکی پرسید از مفتی به راز
گر کسی گرید به نوحه در نماز
هوش مصنوعی: یک نفر از عالم دین پرسید که اگر کسی در هنگام نماز به خاطر عزاداری گریه کند، آیا اشکالی دارد یا نه؟
آن نماز او عجب باطل شود
یا نمازش جایز و کامل بود
هوش مصنوعی: نماز او میتواند بیهوده و بیاثر باشد یا اینکه به درستی و به طور کامل انجام شده باشد.
گفت آب دیده نامش بهر چیست
بنگری تا که چه دید او و گریست
هوش مصنوعی: او از آب چشمش پرسید نامش چیست، سپس نگاهی به آن انداخت تا ببیند چه دیده و بر آن گریست.
آب دیده تا چه دید او از نهان
تا بدان شد او ز چشمهٔ خود روان
هوش مصنوعی: چشم او با اشکهایش چه رازهایی را از درونش دید که در نهایت، به صورت چشمهای از احساسات به بیرون جاری شد.
آن جهان گر دیده است آن پُر نیاز
رونقی یابد ز نوحه آن نماز
هوش مصنوعی: این جهان اگر به آن سرشار از نیاز نگاهی بیندازد، رونقی خواهد گرفت از گریه و نالهای که ناشی از دعا و نماز است.
ور ز رنج تن بد آن گریه و ز سوک
ریسمان بسکست و هم بشکست دوک
هوش مصنوعی: اگر از درد جسمی، گریهای کنیم و از غم، ریسمانی پاره شود، همچنانکه دوکی نیز بشکند.