بخش ۵۴ - مناجات
ای دهندهٔ قوت و تمکین و ثبات
خلق را زین بیثباتی ده نجات
اندر آن کاری که ثابت بودنیست
قایمی ده نفس را که منثنیست
صبرشان بخش و کفهٔ میزان گران
وا رهانشان از فن صورتگران
وز حسودی بازشان خر ای کریم
تا نباشند از حسد دیو رجیم
در نعیم فانی مال و جسد
چون همیسوزند عامه از حسد
پادشاهان بین که لشکر میکشند
از حسد خویشان خود را میکشند
عاشقان لعبتان پر قذر
کرده قصد خون و جان همدگر
ویس و رامین خسرو و شیرین بخوان
که چه کردند از حسد آن ابلهان
که فنا شد عاشق و معشوق نیز
هم نه چیزند و هواشان هم نه چیز
پاک الهی که عدم بر هم زند
مر عدم را بر عدم عاشق کند
در دل نهدل حسدها سر کند
نیست را هست این چنین مضطر کند
این زنانی کز همه مشفقتراند
از حسد دو ضره خود را میخورند
تا که مردانی که خود سنگیندلند
از حسد تا در کدامین منزلند
گر نکردی شرع افسونی لطیف
بر دریدی هر کسی جسم حریف
شرع بهر دفع شر رایی زند
دیو را در شیشهٔ حجت کند
از گواه و از یمین و از نکول
تا به شیشه در رود دیو فضول
مثل میزانی که خشنودی دو ضد
جمع میآید یقین در هزل و جد
شرع چون کیله و ترازو دان یقین
که بدو خصمان رهند از جنگ و کین
گر ترازو نبود آن خصم از جدال
کی رهد از وهم حیف و احتیال
پس درین مردار زشت بیوفا
این همه رشکست و خصمست و جفا
پس در آن اقبال و دولت چون بود
چون شود جنی و انسی در حسد
آن شیاطین خود حسود کهنهاند
یک زمان از رهزنی خالی نهاند
وآن بنی آدم که عصیان کشتهاند
از حسودی نیز شیطان گشتهاند
از نبی برخوان که شیطانان انس
گشتهاند از مسخ حق با دیو جنس
دیو چون عاجز شود در افتتان
استعانت جوید او زین انسیان
که شما یارید با ما یاریی
جانب مایید جانب داریی
گر کسی را ره زنند اندر جهان
هر دو گون شیطان بر آید شادمان
ور کسی جان برد و شد در دین بلند
نوحه میدارند آن دو رشکمند
هر دو میخایند دندان حسد
بر کسی که داد ادیب او را خرد
بخش ۵۳ - در بیان آنک مرد بدکار چون متمکن شود در بدکاری و اثر دولت نیکوکاران ببیند شیطان شود و مانع خیر گردد از حسد همچون شیطان کی خرمن سوخته همه را خرمن سوخته خواهد أَرَأَیْتَ الَّذي یَنْهی عَبْداً إِذا صَلّی: وافیان را چون ببینی کرده سودبخش ۵۵ - پرسیدن آن پادشاه از آن مدعی نبوت کی آنک رسول راستین باشد و ثابت شود با او چه باشد کی کسی را بخشد یا به صحبت و خدمت او چه بخشش یابند غیر نصیحت به زبان کی میگوید: شاه پرسیدش که باری وحی چیست
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای دهندهٔ قوت و تمکین و ثبات
خلق را زین بیثباتی ده نجات
هوش مصنوعی: ای بخشندهٔ قدرت و توانایی به انسانها، آنها را از این ناپایداری و بیثباتی نجات بده.
اندر آن کاری که ثابت بودنیست
قایمی ده نفس را که منثنیست
هوش مصنوعی: در کاری که پایداری و ثباتی وجود ندارد، بهترین کار این است که نفس را قانع و آرام نگه داریم، چرا که آرامش و عدم جابهجایی مهمتر است.
صبرشان بخش و کفهٔ میزان گران
وا رهانشان از فن صورتگران
هوش مصنوعی: بخشی از زحمت و صبر آنها را بر عهده بگیر و به ترازوی سنگینشان کمک کن، و آنها را از دستسازها و ظاهرگرایی رها کن.
وز حسودی بازشان خر ای کریم
تا نباشند از حسد دیو رجیم
هوش مصنوعی: به خاطر حسادت آنها را به حال خود رها کن ای بخشنده، تا از حسد آن دیو خبیث در امان بمانند.
در نعیم فانی مال و جسد
چون همیسوزند عامه از حسد
هوش مصنوعی: در لذتهای دنیوی، مال و بدن به خاطر حسادت مردم از بین میروند.
پادشاهان بین که لشکر میکشند
از حسد خویشان خود را میکشند
هوش مصنوعی: پادشاهان را ببینید که هنگامی که به جنگ میروند، به خاطر حسد و کینه نسبت به نزدیکان خود، آنها را نیز از بین میبرند.
عاشقان لعبتان پر قذر
کرده قصد خون و جان همدگر
هوش مصنوعی: عاشقان در بازیهایی غرق شدهاند که باعث آلودگی و مشکل برای یکدیگر شدهاند و حالا برای جان و خون یکدیگر نقشه میکشند.
ویس و رامین خسرو و شیرین بخوان
که چه کردند از حسد آن ابلهان
هوش مصنوعی: داستانهای ویس و رامین و خسرو و شیرین را بخوانید تا ببینید آن نادانها از حسد چه کارهایی کردند.
که فنا شد عاشق و معشوق نیز
هم نه چیزند و هواشان هم نه چیز
هوش مصنوعی: عاشق و معشوق به درجاتی از وجود میرسند که در نهایت هر دو، به نوعی از هستیشان رها میشوند و هیچ یک از آنها به معنای واقعی چیزی ندارند. همچنین خواستههایشان نیز در این حالت از اهمیت و معنا تهی میشود.
پاک الهی که عدم بر هم زند
مر عدم را بر عدم عاشق کند
هوش مصنوعی: خداوند پاک و خالصی که میتواند عدم را دگرگون کند، عدم را به عاشقی برای عدم تبدیل میسازد.
در دل نهدل حسدها سر کند
نیست را هست این چنین مضطر کند
هوش مصنوعی: در دل، حسد و کینهای وجود ندارد؛ بلکه این ناراحتی و اضطراب نشاندهندهی واقعیتهای دیگری است که در زندگی وجود دارد.
این زنانی کز همه مشفقتراند
از حسد دو ضره خود را میخورند
هوش مصنوعی: این زنانی که بیشترین محبت و مهربانی را دارند، به خاطر حسادت، خود را نابود میکنند.
تا که مردانی که خود سنگیندلند
از حسد تا در کدامین منزلند
هوش مصنوعی: مردانی که به خاطر حسد دل سنگینی دارند، در کدامین جا قرار دارند؟
گر نکردی شرع افسونی لطیف
بر دریدی هر کسی جسم حریف
هوش مصنوعی: اگر تو دست به جادو نزنی، هر کسی نمیتواند به سادگی از کنار معجزهات بگذرد و آن را نادیده بگیرد.
شرع بهر دفع شر رایی زند
دیو را در شیشهٔ حجت کند
هوش مصنوعی: قانون برای مقابله با شر و بدی، دیو را در ظرف شیشهای قرار میدهد تا او را تحت کنترل درآورد.
از گواه و از یمین و از نکول
تا به شیشه در رود دیو فضول
هوش مصنوعی: از گواه و سوگند و انکار، تا زمانی که به شیشه برسد، دیو حاشیهساز و خرد کننده در میآید.
مثل میزانی که خشنودی دو ضد
جمع میآید یقین در هزل و جد
هوش مصنوعی: در این بیت به نوعی اشاره میشود که خوشنودی از دو چیز متضاد، مثل دو طرف یک ترازوی متوازن، به وجود میآید. در این حالت، حقیقتی در میان این دوگانگی وجود دارد که نشاندهندهٔ وزن و اهمیت هر یک از این جنبهها است، حتی اگر این دو جنبه به ظاهر متفاوت یا متضاد باشند.
شرع چون کیله و ترازو دان یقین
که بدو خصمان رهند از جنگ و کین
هوش مصنوعی: شرع مانند کیله و ترازو است؛ بدان که با آن، دشمنان از جنگ و کینهورزی دور میشوند.
گر ترازو نبود آن خصم از جدال
کی رهد از وهم حیف و احتیال
هوش مصنوعی: اگر ترازویی برای سنجش نباشد، آن دشمن چگونه از گفتگو و تردید باز میماند؟
پس درین مردار زشت بیوفا
این همه رشکست و خصمست و جفا
هوش مصنوعی: بنابراین در این صدای زشت و بیوفا، این همه حسادت و دشمنی و بیرحمی وجود دارد.
پس در آن اقبال و دولت چون بود
چون شود جنی و انسی در حسد
هوش مصنوعی: در آن زمان که خوشبختی و موفقیت به انسان روی میآورد، چگونه میتوان حسادت موجودات جنی و انسانی را نادیده گرفت؟
آن شیاطین خود حسود کهنهاند
یک زمان از رهزنی خالی نهاند
هوش مصنوعی: شیاطین همیشه حسود و بدخواه هستند و هرگز از کارهای ناپسند خود دست نمیکشند.
وآن بنی آدم که عصیان کشتهاند
از حسودی نیز شیطان گشتهاند
هوش مصنوعی: بنیآدمی که به خاطر حسد و کینهتوزی به گناه و سرکشی میافتند، در واقع به دست خودشان به شیطان تبدیل میشوند.
از نبی برخوان که شیطانان انس
گشتهاند از مسخ حق با دیو جنس
هوش مصنوعی: از پیامبر بخوان که انسانها به شیطانهایی تبدیل شدهاند و حقیقت به شکل دیوان درآمده است.
دیو چون عاجز شود در افتتان
استعانت جوید او زین انسیان
هوش مصنوعی: وقتی دیو در کارهایش ناتوان میشود و نمیتواند بهتنهایی به هدفش برسد، به انسانها کمک میطلبد.
که شما یارید با ما یاریی
جانب مایید جانب داریی
هوش مصنوعی: شما در کنار ما هستید و ما را حمایت میکنید.
گر کسی را ره زنند اندر جهان
هر دو گون شیطان بر آید شادمان
هوش مصنوعی: اگر کسی را در مسیر زندگی گمراه کنند، هر دو نوع شیطان (منفی) سر از خوشحالی در میآورند.
ور کسی جان برد و شد در دین بلند
نوحه میدارند آن دو رشکمند
هوش مصنوعی: اگر کسی جان خود را فدای ایمان کند، در دین بزرگ و والا، برای او نوحه و سوگواری میکنند، زیرا آن دو (کسانی که حسادت ورزیدهاند) به او حسد میبرند.
هر دو میخایند دندان حسد
بر کسی که داد ادیب او را خرد
هوش مصنوعی: حسد و آفت دندانگیر در دل دو نفر وجود دارد، نسبت به کسی که فضیلت و دانش او را به رسمیت شناختهاند و به او احترام میگذارند.
حاشیه ها
1399/09/04 16:12
E m
صوتی هارو چرا نمیذارین
1399/12/28 16:02
مسعود
با سلام و احترام
کسی از دوستان میدونه معنی مصرع: هم نه چیزند و هواشان هم نه چیز
و همینطور مصرع: در دل نه دل حسدها سر کند ، چیست؟
ممنون از لطف و عنایت شما
1402/08/19 21:11
داریوش رضایی
به گمان، نه چیزند منظور این بوده از هیچند و هواشان میل وخواسته
1400/11/28 13:01
قطره
در جواب آقای مسعود: در دل نه دل حسدها سرکند. یعنی در دلی که دل نیست حسادت نفوذ می کند
1400/11/28 13:01
قطره
دلی هم که دل نیست یعنی دلی که خالص نشده جنسش از نور نیست
1403/02/07 13:05
کوروش
این زنانی کز همه مشفقتراند
از حسد دو ضره خود را میخورند
یعنی چه ؟
1403/02/07 21:05
الف رسته
ضرّه = هوو
این زنان که از همه مهربانتر هستند /// دو هوو از روی حسد خود را میخورند