برگردان به زبان ساده
کافِران مهمان پیغمبر شدند
وقتِ شام، ایشان به مسجد آمدند
هوش مصنوعی: کافران در زمان شام به دیدار پیغمبر آمدند و به مسجد رفتند.
که آمدیم ای شاه ما اینجا قُنُق
ای تو مهماندار سکان افق
هوش مصنوعی: ما به اینجا آمدهایم ای شاه، اینجا محلی است برای جمع شدن و تو میزبان ما در این افق هستی.
بینواییم و رسیده ما ز دور
هین بیفشان بر سر ما فضل و نور
هوش مصنوعی: ما در حال حاضر در شرایط سختی به سر میبریم و از دور به ما لطف و روشنایی گرانبها نازل کن.
گفت ای یاران من قسمت کنید
که شما پر از من و خوی منید
هوش مصنوعی: دوستان من، بیایید با هم تقسیم کنید، زیرا شما نیز بر اساس ویژگیها و خصوصیات من شکل گرفتهاید.
پر بُوَد اجسام هر لشکر ز شاه
زان زنندی تیغ بر اعدای جاه
هوش مصنوعی: تمام اجسام هر لشکر از جانب پادشاه دارای قدرت هستند و از آنجا که با شمشیر خود به دشمنان ضربه میزنند، به آنها زندگی میبخشند.
تو به خشم شه زنی آن تیغ را
ورنه بر اِخوان چه خشم آید ترا
هوش مصنوعی: اگر تو با خشم به سمت شاه بروی و او را هدف قرار بدهی، دیگر بر این برادران چه خشم و کینهای میتواند بر تو بیفتد؟
بر برادر، بیگناهی میزنی
عکس خشم شاه، گرز دهمنی
هوش مصنوعی: تو به برادرت بدون هیچ دلیلی تهمت میزنی و مانند کسی که خشم شاه را به دنبال دارد، به او حمله میکنی.
شه یکی جانست و لشکر پر ازو
روح چون آبست واین اجسام جو
هوش مصنوعی: پادشاه مانند یک روح است و سپاهش مانند حیات که در بدن جاری است. این موجودات، مانند آب، زندگی را به حرکت در میآورند.
آبِ روح شاه اگر شیرین بود
جمله جوها پر ز آب خوش شود
هوش مصنوعی: اگر روح شاه مانند آب شیرین باشد، در این صورت تمام جویها پر از آب خوشگوار و دلپذیر خواهد شد.
که رعیت، دین شه دارند و بس
این چنین فرمود سلطان عبس
اهل تسنن معتقد هستند که سوره عبس درباره ی پیامبر(ص) نازل شده است، پس سلطان عبس یعنی حضرت محمد(ص)، البته شیعیان در تفاسیر خود گفته اند که این سوره درمورد پیامبر نیست.
هر یکی یاری یکی مهمان گزید
در میان، یک زَفت بود و بیندید
بی ندید: بی همتا (آن شخص از فربهی و تنومندی نظیر نداشت)
جسم ضَخمی داشت کس او را نبُرد
ماند در مسجد چو اندر جامْ دُرد
هوش مصنوعی: کس از او نتوانست بدردش، چون جسمش بسیار بزرگ و سنگین بود. او در مسجد مانده بود، مانند کسی که در جام پر از شراب گرفتار شده است.
مصطفی بردش چو وا ماند از همه
هفت بز بُد شیرده اندر رمه
هوش مصنوعی: مصطفی (پیشنهاد میشود به عنوان یک شخصیت یا شخص مهم) به دنبال آن است که از میان تمام هفت بز، که به نوعی نشاندهنده اندیشهها یا گزینههای مختلف هستند، یک بز را انتخاب کند که شیر بیشتری داشته باشد و در جمع موجودات یا استراتژیها برتری یابد.
که مقیم خانه بودندی بزان
بهر دوشیدن برای وقت خوان
هوش مصنوعی: کسانی که در خانه زندگی میکنند، باید به خاطر مصلحتی خاص برای مهمانی و پذیرایی آماده باشند.
نان و آش و شیر آن هر هفت بز
خورد آن بوقحطِ عَوجِ ابن عُز
در دفتر دوم، قصه ی مریض و عیادت پیامبر، نام عوج بن اَنَب که پادشاه باشان (شمال رود اردن) بود، آمده است. وی اجازه ورود بنی اسرائیل را به کشورش نداد و در نهایت در جنوب سوریه از بنی اسرائیل شکست خورد. گفته شده که این شخص بسیار درشت هیکل و تنومند بوده و در اینجا مولانا آن کافر را به این شخص تشبیه می کند.
جمله اهل بیت خشمآلو شدند
که همه در شیر بز طامع بدند
هوش مصنوعی: همه خانواده اهل بیت به شدت عصبانی شدند زیرا همه به دنبال شیر بز بودند.
معده طبلیخوار همچون طبل کرد
قسم هجده آدمی تنها بخورد
هوش مصنوعی: معدهای که مانند طبل است، به طوری که بتواند غذایی به اندازه هجده نفر را در خود جا دهد، تنها خود را سیر میکند.
وقت خفتن رفت و در حجره نشست
پس کنیزک از غضب در را ببست
هوش مصنوعی: زمان خواب فرا رسیده و او در اتاقش نشسته است، سپس کنیزک به خاطر خشم، در را بست.
از برون زنجیر در را در فکند
که ازو بد خشمگین و دردمند
هوش مصنوعی: از بیرون زنجیری را به زمین انداختند که از آن خشمگین و رنجیده بود.
گبر را در نیمشب یا صبحدم
چون تقاضا آمد و درد شکم
هوش مصنوعی: در نیمه شب یا صبح زود، وقتی که کسی دردی دارد و نیازمند است، به درخواست او توجه میشود، حتی اگر آن شخص از گروهی باشد که معمولاً به آنها توجه نمیشود.
از فراش خویش سوی در شتافت
دست بر در چون نهاد او، بسته یافت
هوش مصنوعی: مردی از بستر خود به سوی در rushed کرد و وقتی که دستش را به در گذاشت، متوجه شد که در بسته است.
در گشادن حیله کرد آن حیلهساز
نوع نوع و خود نشد آن بند باز
هوش مصنوعی: حیلهگر با ترفندهای جدیدی که آورد سعی کرد دروازهها را بگشاید، اما خود نتوانست از بندهایش رها شود.
شد تقاضا بر تقاضا، خانه تنگ
ماند او حیران و بیدرمان و دَنگ
دنگ: گیج و مات
حیله کرد او و به خواب اندر خزید
خویشتن در خواب در ویرانه دید
هوش مصنوعی: او نقشهای کشید و در خواب فرو رفت و در آن خواب ویرانهای از خود را مشاهده کرد.
زانک ویرانه بد اندر خاطرش
شد به خواب اندر همانجا منظرش
هوش مصنوعی: زیرا ویرانهای که در ذهنش باقی مانده بود، خوابش را همانجا به یادش آورد.
خویش در ویرانهٔ خالی چو دید
او چنان محتاج، اندر دم برید
هوش مصنوعی: وقتی او خود را در ویرانهای خالی دید و متوجه شد که چقدر نیازمند است، به ناگاه نفسش را در قفسه سینه حبس کرد.
گشت بیدار و بدید آن جامه خواب
پُر حدث دیوانه شد از اضطراب
هوش مصنوعی: او از خواب بیدار شد و آن لباس خواب را دید، با دیدن آن دچار آشفتگی و نگرانی شد.
ز اندرون او برآمد صد خروش
زین چنین رسواییِ بی خاکپوش
هوش مصنوعی: از درون او صدای بلندی به گوش رسید، ناشی از این رسوایی که هیچ پوششی بر آن نیست.
گفت خوابم بتر از بیداریم
که خورم این سو و آن سو میریَم
هوش مصنوعی: میگوید خوابش از بیداریاش بدتر است زیرا در خواب هم احساس میکند که در حال پرخوری است و به این سو و آن سو میرود.
بانگ میزد وا ثُبورا وا ثُبور
همچنانکِ کافر اندر قعر گور
در آیات 10 و 11 سوره انشقاق آمده: هنگامی که نامه اعمال شخص را از پشت سرش به او می دهند بانگ واویلایش بلند می شود، مانند کافر که از اعماق گور فریاد میکشد، این شخص نیز اینچنین حالی داشت.
منتظر که کی شود این شب به سر
یا برآید در گشادن بانگِ در
هوش مصنوعی: منتظر هستم که این شب به پایان برسد یا کسی در را باز کند و وارد شود.
تا گریزد او چو تیری از کمان
تا نبیند هیچ کس او را چُنان
هوش مصنوعی: تا او مانند تیری که از کمان رها میشود، فرار کند و هیچکس او را نبیند.
قصه بسیارست کوته میکنم
باز شد آن در، رهید از درد و غم
هوش مصنوعی: داستانها بسیارند، اما من آنها را کوتاه میسازم؛ در نهایت، آن در باز شد و من از درد و غم رها شدم.