اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
زن بدید آن سستی او از شگفت
آمد اندر قهقهه خندهش گرفت
هوش مصنوعی: زن به خاطر ناتوانی و سستی او، متعجب شد و از روی تعجب خندهاش گرفت و شروع به قهقهه زدن کرد.
یادش آمد مردی آن پهلوان
که بکشت او شیر و اندامش چنان
هوش مصنوعی: یادش آمد مردی که آن قهرمان را که شیر را شکست داده بود، به یاد میآورد و اندامش به آن اندازه، بزرگ و تنومند بود.
غالب آمد خندهٔ زن شد دراز
جهد میکرد و نمیشد لب فراز
هوش مصنوعی: زن به شدت خندید و تلاش کرد که این خنده را کنترل کند، اما نتوانست و خندهاش همچنان ادامه پیدا کرد.
سخت میخندید همچون بنگیان
غالب آمد خنده بر سود و زیان
هوش مصنوعی: او به شدت میخندید، مانند کسانی که تحت تأثیر بنگ (ماده مخدر) قرار گرفتهاند. در این خنده، حتی مسایل مهم مانند سود و زیان نیز تحت تأثیر قرار گرفته و از اهمیتشان کاسته شده است.
هرچه اندیشید خنده میفزود
همچو بند سیل ناگاهان گشود
هوش مصنوعی: هر چه بیشتر فکر میکرد، به خندهاش افزوده میشد، انگار که ناگهان بند سدی شکسته و سیلی از احساسات و خندهها به راه افتاده باشد.
گریه و خنده غم و شادی دل
هر یکی را معدنی دان مستقل
هوش مصنوعی: گریه و خنده، غم و شادی، هر کدام برای دل انسان مانند یک معدن ارزشمند و مستقل هستند.
هر یکی را مخزنی مفتاح آن
ای برادر در کف فتاح دان
هوش مصنوعی: هر شخصی درون خود گنجینهای دارد و کلید دستیابی به آن گنجینه در اختیار خود اوست، ای برادر.
هیچ ساکن مینشد آن خنده زو
پس خلیفه طیره گشت و تندخو
هوش مصنوعی: هیچکس نمیتوانست در برابر آن خنده آرامش بگیرد و این باعث شد که خلیفه عصبی و پرخاشگر شود.
زود شمشیر از غلافش بر کشید
گفت سر خنده واگو ای پلید
هوش مصنوعی: سریع شمشیرش را از غلاف بیرون آورد و گفت ای پلید، زودتر خندهات را بازگو کن.
در دلم زین خنده ظنی اوفتاد
راستی گو عشوه نتوانیم داد
هوش مصنوعی: در دلم از صدای خندهاش گمانی به وجود آمده که واقعا نمیتوانیم خود را به ناز و عشوه بزنیم.
ور خلاف راستی بفریبیم
یا بهانهٔ چرب آری تو به دم
هوش مصنوعی: اگر به شیوهای نادرست و فریبنده عمل کنیم یا با بهانهای نرم و شیرین، در نهایت تو را به بیراهه خواهیم کشاند.
من بدانم در دل من روشنیست
بایدت گفتن هر آنچ گفتنیست
هوش مصنوعی: میدانم در دل من نور و روشنی وجود دارد، بنابراین شایسته است که تمام آنچه را که باید بگویم، بیان کنم.
در دل شاهان تو ماهی دان سطبر
گرچه گه گه شد ز غفلت زیر ابر
هوش مصنوعی: در دل شاهان، تو چون ماهی بزرگ و باارزشی هستی، هرچند که گاه و بیگاه به دلیل غفلت و نادانی دیگران، ممکن است پنهان و زیر ابر بمانی.
یک چراغی هست در دل وقت گشت
وقت خشم و حرص آید زیر طشت
هوش مصنوعی: در دل هر انسانی یک نور و روشنی وجود دارد، اما زمانی که خشم و حسد بر آن غلبه کند، این نور پنهان میشود و تحت فشار قرار میگیرد.
آن فراست این زمان یار منست
گر نگویی آنچ حق گفتنست
هوش مصنوعی: در این دنیا، درک و دانشِ من همواره با من همراه است، حتی اگر آنچه را که باید بگویم، بیان نکنم.
من بدین شمشیر برم گردنت
سود نبود خود بهانه کردنت
هوش مصنوعی: من با این شمشیر بر گردنت کاری نمیکنم، چون تو خود دلیلی برای رفتارهای نادرستت میسازی.
ور بگویی راست آزادت کنم
حق یزدان نشکنم شادت کنم
هوش مصنوعی: اگر بگویی که میخواهی آزادت کنم، هرچند که به حق الهی آسیبی نرسانم، سعی میکنم که خوشحالات کنم.
هفت مصحف آن زمان برهم نهاد
خورد سوگند و چنین تقریر داد
هوش مصنوعی: او در آن زمان هفت نسخه از کتاب مقدس را جمع کرد و پس از سوگند خوردن، چنین توضیحی ارائه داد.
حاشیه ها
قسم دادن کاریست کاملا ناشایست آن هم با مصحف شریف پادشاهی با این همه خوبی و گذشت نمیبایست اینچنین لغزشی کند
قسم خوردن به قرآن، سند شرعی ندارد و الزامآور نیست. به عبارت ساده، کسی که به قرآن کریم قسم بخورد، لازم نیست آن را انجام دهد و قسم، فقط باید با لفظ جلالهی «الله» باشد که الزامآور است و اگر کسی که به لفظ «الله» قسم خورده، به قسمش عمل نکند، باید کفاره بدهد.
برای آشنایی بیشتر با احکام قسم، به رسالهی توضیح المسائل مراجع تقلید، مراجعه شود.
1397/03/29 12:05
محمد علی لطفی
به یاد تشکیل دادن حرمسرا ی مفصل، هم از نظر کیفی و هم از نظر کمی توسط آقای آغا محمد خان قاجار افتادم که با وجود ناتوانی کامل جنسی و اخته شدن توسط نسلهای قبلی انتقام کم کاریها ! و ناتوانیهایش را از ملکه های ! حرمسرا و مردم کرمان گرفت؟.آیا نوعی پیروی از مد و فشن و "بروز شدن"! و جهت حفظ "افکار عمومی "دموکراسی !"و "سنن " و "ریا"! و "احترام به نظرات عمومی"؟ نبوده است که انواعش در هر زمان و مکان مشهود است و بعضآ دال بر روشنفکری و تمدن و پیشرفت تلقی میشود؟!.
1397/03/29 12:05
محمد علی لطفی
.......گویا حتی برای ادامه حکومتش ؟ و جایگزینی و تولید ولیعهد مجبور شد که از برادر ش کمک بگیرد! و ادامه حکومت دهد!.آیا شهوت شکلهای متفاوتی ندارد؟!..گویا آقای آغا محمد خان قاجار اهل کتاب و قلم و مطالعه نیز بود و به نوعی از "روشنفکرنماها ی زمان خودش محسوب میشد، پناه بر خدا میبریم.
منظور از هفت مصحف چیست ؟؟؟