بخش ۱۶۴ - صفت کردن مرد غماز و نمودن صورت کنیزک مصور در کاغذ و عاشق شدن خلیفهٔ مصر بر آن صورت و فرستادن خلیفه امیری را با سپاه گران بدر موصل و قتل و ویرانی بسیار کردن بهر این غرض
مر خلیفهٔ مصر را غماز گفت
که شه موصل به حوری گشت جفت
یک کنیزک دارد او اندر کنار
که به عالم نیست مانندش نگار
در بیان ناید که حسنش بیحدست
نقش او اینست که اندر کاغذست
نقش در کاغذ چو دید آن کیقباد
خیره گشت و جام از دستش فتاد
پهلوانی را فرستاد آن زمان
سوی موصل با سپاه بس گران
که اگر ندهد به تو آن ماه را
برکن از بن آن در و درگاه را
ور دهد ترکش کن و مه را بیار
تا کشم من بر زمین مه در کنار
پهلوان شد سوی موصل با حشم
با هزاران رستم و طبل و علم
چون ملخها بیعدد بر گرد کشت
قاصد اهلاک اهل شهر گشت
هر نواحی منجنیقی از نبرد
همچو کوه قاف او بر کار کرد
زخم تیر و سنگهای منجنیق
تیغها در گرد چون برق از بریق
هفتهای کرد این چنین خونریز گرم
برج سنگین سست شد چون موم نرم
شاه موصل دید پیگار مهول
پس فرستاد از درون پیشش رسول
که چه میخواهی ز خون مؤمنان
کشته میگردند زین حرب گران
گر مرادت ملک شهر موصلست
بیچنین خونریز اینت حاصلست
من روم بیرون شهر اینک در آ
تا نگیرد خون مظلومان ترا
ور مرادت مال و زر و گوهرست
این ز ملک شهر خود آسانترست
بخش ۱۶۳ - حکایت آن مجاهد کی از همیان سیم هر روز یک درم در خندق انداختی به تفاریق از بهر ستیزهٔ حرص و آرزوی نفس و وسوسهٔ نفس کی چون میاندازی به خندق باری به یکبار بینداز تا خلاص یابم کی الیاس احدی الراحتین او گفته کی این راحت نیز ندهم: آن یکی بودش به کف در چل درمبخش ۱۶۵ - ایثار کردن صاحب موصل آن کنیزک را بدین خلیفه تا خونریز مسلمانان بیشتر نشود: چون رسول آمد به پیش پهلوان
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
مر خلیفهٔ مصر را غماز گفت
که شه موصل به حوری گشت جفت
هوش مصنوعی: کسی به خلیفه مصر خبر داد که پادشاه موصل با حوری متحد شده است.
یک کنیزک دارد او اندر کنار
که به عالم نیست مانندش نگار
هوش مصنوعی: او یک دختر زیبایی دارد که در تمام دنیا مانند او وجود ندارد.
در بیان ناید که حسنش بیحدست
نقش او اینست که اندر کاغذست
هوش مصنوعی: زیبایی او را نمیتوان با کلمات توصیف کرد، زیرا فقط تصویر او در کاغذ باقیمانده است.
نقش در کاغذ چو دید آن کیقباد
خیره گشت و جام از دستش فتاد
هوش مصنوعی: کیقباد وقتی نقش بر کاغذ را دید، به شدت متحیر شد و جام از دستش افتاد.
پهلوانی را فرستاد آن زمان
سوی موصل با سپاه بس گران
هوش مصنوعی: یک قهرمان را در آن زمان به سوی موصل با سپاهی بزرگ فرستادند.
که اگر ندهد به تو آن ماه را
برکن از بن آن در و درگاه را
هوش مصنوعی: اگر آن ماه زیبا به تو نگاه نکند، از اصل و ریشهاش در و درگاه را دور کن.
ور دهد ترکش کن و مه را بیار
تا کشم من بر زمین مه در کنار
هوش مصنوعی: اگر او تیرش را رها کند و ماه را بیاورد، من ماه را در کنار خود بر زمین میکشم.
پهلوان شد سوی موصل با حشم
با هزاران رستم و طبل و علم
هوش مصنوعی: پهلوان به سمت موصل رفت و همراه خود گروهی از رزمندگان و هزاران رستم و همچنین طبل و پرچم داشت.
چون ملخها بیعدد بر گرد کشت
قاصد اهلاک اهل شهر گشت
هوش مصنوعی: وقتی ملخها به تعداد زیاد اطراف کشتها پراکنده شدند، نابودی و ویرانی برای مردم شهر بهوجود آوردند.
هر نواحی منجنیقی از نبرد
همچو کوه قاف او بر کار کرد
هوش مصنوعی: هر منطقهای مانند یک منجنیق در میدان جنگ عمل میکند و همچون کوه قاف بر کار و فعالیتها اثر میگذارد.
زخم تیر و سنگهای منجنیق
تیغها در گرد چون برق از بریق
هوش مصنوعی: زخمهایی که تیر و سنگهای منجنیق به من زدهاند، همچون تیغهایی در گرداب هستند که مانند برق از جایی بیرون میزنند.
هفتهای کرد این چنین خونریز گرم
برج سنگین سست شد چون موم نرم
هوش مصنوعی: هفتهای است که این انسان خشمگین و بیرحم مانند گدازشده، در برابر سنگینی و سستی واقعهای در حال تغییر است، انگار که سنگ سخت مانند موم نرم شده است.
شاه موصل دید پیگار مهول
پس فرستاد از درون پیشش رسول
هوش مصنوعی: شاه موصل بزي را دید که شکل و شمایل عجیبی دارد، بنابراین از درون کاخ خود پیامی به سوی او فرستاد.
که چه میخواهی ز خون مؤمنان
کشته میگردند زین حرب گران
هوش مصنوعی: در اینجا سوال میشود که هدف تو از کشتن مؤمنان چیست، در حالی که به خاطر این درگیریها، آنها جان خود را میبازند.
گر مرادت ملک شهر موصلست
بیچنین خونریز اینت حاصلست
هوش مصنوعی: اگر هدف تو به دست آوردن حکمرانی بر شهر موصل است، بدون اینگونه خونریزیها به آن نخواهی رسید.
من روم بیرون شهر اینک در آ
تا نگیرد خون مظلومان ترا
هوش مصنوعی: میخواهم به بیرون از شهر بروم، بیا سریعاً تا خون مظلومان به تو نرسد.
ور مرادت مال و زر و گوهرست
این ز ملک شهر خود آسانترست
هوش مصنوعی: اگر خواستهات مال و ثروت و جواهر است، به دست آوردن آن از ملک و دیار خودت آسانتر خواهد بود.
حاشیه ها
1396/03/27 20:05
دفتر ششم هم هست؟

مولانا