گنجور

بخش ۱۶۱ - نصیحت مبارزان او را کی با این دل و زهره کی تو داری کی از کلابیسه شدن چشم کافر اسیری دست بسته بیهوش شوی و دشنه از دست بیفتد زنهار زنهار ملازم مطبخ خانقاه باش و سوی پیکار مرو تا رسوا نشوی

قوم گفتندش به پیکار و نبرد
با چنین زهره که تو داری مگرد
چون ز چشم آن اسیر بسته‌دست
غرقه گشتی کشتی تو در شکست
پس میان حملهٔ شیران نر
که بود با تیغشان چون گوی سر
کی توانی کرد در خون آشنا
چون نه‌ای با جنگ مردان آشنا
که ز طاقاطاق گردنها زدن
طاق‌طاق جامه کوبان ممتهن
بس تن بی‌سر که دارد اضطراب
بس سر بی‌تن به خون بر چون حباب
زیر دست و پای اسپان در غزا
صد فنا کن غرقه گشته در فنا
این چنین هوشی که از موشی پرید
اندر آن صف تیغ چون خواهد کشید
چالش است آن حمزه خوردن نیست این
تا تو برمالی بخوردن آستین
نیست حمزه خوردن اینجا تیغ بین
حمزه‌ای باید درین صف آهنین
کار هر نازک‌دلی نبود قتال
که گریزد از خیالی چون خیال
کار ترکانست نه ترکان برو
جای ترکان هست خانه خانه شو

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

قوم گفتندش به پیکار و نبرد
با چنین زهره که تو داری مگرد
هوش مصنوعی: قوم به او گفتند که با چنین زیبایی و جذابیتی که داری، به جنگ و نبرد نرو.
چون ز چشم آن اسیر بسته‌دست
غرقه گشتی کشتی تو در شکست
هوش مصنوعی: وقتی که آن اسیر به تو نگاه می‌کند و دل از تو می‌برد، کشتی‌ات در طوفان و مشکلات غرق می‌شود.
پس میان حملهٔ شیران نر
که بود با تیغشان چون گوی سر
هوش مصنوعی: خوب، در میانه‌ی نبرد شیران نر، کسی جرات ایستادگی ندارد و تیغ‌های آنها همچون توپ بی‌رحم به جان پرتاب می‌شود.
کی توانی کرد در خون آشنا
چون نه‌ای با جنگ مردان آشنا
هوش مصنوعی: چگونه می‌توانی در خون آشنا کار کنی وقتی خودت با جنگ و نبرد آشنایی نداری؟
که ز طاقاطاق گردنها زدن
طاق‌طاق جامه کوبان ممتهن
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر به حالتی اشاره می‌کند که به خاطر ضربات و بلاغت کلامش، سرها را از شوق و هیجان به سمت بالا و پایین می‌زنند، و همزمان، افرادی که تحت فشار و سختی هستند، با بی‌تابی و ناامیدی جامه‌های خود را می‌زنند. این تصویرسازی به تضاد میان شوق و سختی اشاره دارد.
بس تن بی‌سر که دارد اضطراب
بس سر بی‌تن به خون بر چون حباب
هوش مصنوعی: بسیاری از بدن‌ها هستند که بدون سر زندگی می‌کنند و دچار نگرانی و اضطراب‌اند، و همچنین سرهای زیادی وجود دارند که بدون بدن در خون غوطه‌ورند و همچون حباب شناورند.
زیر دست و پای اسپان در غزا
صد فنا کن غرقه گشته در فنا
هوش مصنوعی: در میدان جنگ، زیر پاهای اسب‌ها، هزاران نفر نابود می‌شوند و در این نابودی، به شدت غرق شده‌اند.
این چنین هوشی که از موشی پرید
اندر آن صف تیغ چون خواهد کشید
هوش مصنوعی: این‌گونه هوشی که از موش فرار کرده در صف شمشیر چگونه می‌تواند خود را نشان دهد؟
چالش است آن حمزه خوردن نیست این
تا تو برمالی بخوردن آستین
هوش مصنوعی: این موضوع یک چالش جدی است و به سادگی نیست. این‌طور نیست که فقط با دست‌زدن به آن بتوانی از پسش برآیی.
نیست حمزه خوردن اینجا تیغ بین
حمزه‌ای باید درین صف آهنین
هوش مصنوعی: در اینجا، باید با قدرت و همت به پیش برویم و از توانایی‌های خود استفاده کنیم. در این میدان جنگ، فقط نشان دادن قدرت کافی نیست، بلکه باید از مهارت و دقت خود بهره بگیریم تا در برابر رقبای مستحکم موفق باشیم.
کار هر نازک‌دلی نبود قتال
که گریزد از خیالی چون خیال
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که جنگ و نزاع کار کسی نیست که دلش حساس و نرم است، زیرا او از خیالات و تصورات خود فرار می‌کند و نمی‌تواند در شرایط سخت قرار بگیرد.
کار ترکانست نه ترکان برو
جای ترکان هست خانه خانه شو
هوش مصنوعی: این ابیات به ما می‌گوید که در کار و فعالیت، نقش و مسؤولیت‌ها باید به درستی شناخته شوند و در جای خود قرار گیرند. به نوعی اشاره دارد که هر کسی باید در جایگاه خودش عمل کند و در موقعیت مناسب قرار گیرد تا موفقیت حاصل شود. یک نوع دعوت به همکاری و هماهنگی در کارهاست.

حاشیه ها

1396/05/08 06:08
شاهرخ najafishahrokh۹۲@gmail.com

حمزه ، آش ترخینه که در خانقاه ها طبخ میشد