بخش ۱۵۰ - جواب گفتن امیر مر آن شفیعان را و همسایگان زاهد را کی گستاخی چرا کرد و سبوی ما را چرا شکست من درین باب شفاعت قبول نخواهم کرد کی سوگند خوردهام کی سزای او را بدهم
میر گفت او کیست کو سنگی زند
بر سبوی ما سبو را بشکند
چون گذر سازد ز کویم شیر نر
ترس ترسان بگذرد با صد حذر
بندهٔ ما را چرا آزرد دل
کرد ما را پیش مهمانان خجل
شربتی که به ز خون اوست ریخت
این زمان همچون زنان از ما گریخت
لیک جان از دست من او کی برد
گیر همچون مرغ بالا بر پرد
تیر قهر خویش بر پرش زنم
پر و بال مردریگش بر کنم
گر رود در سنگ سخت از کوششم
از دل سنگش کنون بیرون کشم
من برانم بر تن او ضربتی
که بود قوادکان را عبرتی
با همه سالوس با ما نیز هم
داد او و صد چو او این دم دهم
خشم خونخوارش شده بد سرکشی
از دهانش می بر آمد آتشی
بخش ۱۴۹ - قصد انداختن مصطفی علیهالسلام خود را از کوه حری از وحشت دیر نمودن جبرئیل علیهالسلام خود را به وی و پیدا شدن جبرئیل به وی کی مینداز کی ترا دولتها در پیش است: مصطفی را هجر چون بفراختیبخش ۱۵۱ - دو بار دست و پای امیر را بوسیدن و لابه کردن شفیعان و همسایگان زاهد: آن شفیعان از دم هیهای او
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
میر گفت او کیست کو سنگی زند
بر سبوی ما سبو را بشکند
هوش مصنوعی: این جمله به فردی اشاره دارد که به طور ناگهانی و بدون دلیل به زندگی یا شرایط ما آسیب میزند. این شخص مانند سنگی است که ناگهانی بر ظرف ما میافتد و آن را میشکند. این رفتار نشاندهندهی بیاحتیاطی و خطرناکی است که ممکن است همه چیز را تحت تأثیر قرار دهد.
چون گذر سازد ز کویم شیر نر
ترس ترسان بگذرد با صد حذر
هوش مصنوعی: وقتی شیر نر از کوی من عبور کند، ترسیده و با احتیاط و نگرانی از کنار میگذرد.
بندهٔ ما را چرا آزرد دل
کرد ما را پیش مهمانان خجل
هوش مصنوعی: بندهٔ ما چرا ما را آزرده خاطر کرد و باعث شد که پیش مهمانان شرمنده شویم؟
شربتی که به ز خون اوست ریخت
این زمان همچون زنان از ما گریخت
هوش مصنوعی: شربتی که از خون او تهیه شده بود، اکنون مانند زنان از دست ما فرار کرد.
لیک جان از دست من او کی برد
گیر همچون مرغ بالا بر پرد
هوش مصنوعی: اما جانم را از دست او نمیگیرد، مثل پرندهای که بالا میرود و پرواز میکند.
تیر قهر خویش بر پرش زنم
پر و بال مردریگش بر کنم
هوش مصنوعی: من با دوستیش که به من آسیب زده، انتقام میگیرم و باعث میشوم که او تمام قدرت و بال و پرش را از دست بدهد.
گر رود در سنگ سخت از کوششم
از دل سنگش کنون بیرون کشم
هوش مصنوعی: اگر سنگ سختی در برابر من باشد، با تلاش زیاد میتوانم از دل آن، چیزی را بیرون بیاورم.
من برانم بر تن او ضربتی
که بود قوادکان را عبرتی
هوش مصنوعی: من زخمی بر تن او میزنم که برای قوادکان (مردان قدرتمند) درس عبرتی باشد.
با همه سالوس با ما نیز هم
داد او و صد چو او این دم دهم
هوش مصنوعی: او با همه نیرنگها و رفتارهای فریبندهاش، با ما همداستان شده است و اکنون من نیز در این لحظه مانند او هستم.
خشم خونخوارش شده بد سرکشی
از دهانش می بر آمد آتشی
هوش مصنوعی: خشم او مانند یک حیوان وحشی شده و از دهانش شعلههای آتش بیرون میآید.