بخش ۱۵ - مناجات
ای خدای بینظیر ایثار کن
گوش را چون حلقه دادی زین سخن
گوش ما گیر و بدان مجلس کشان
کز رحیقت میخورند آن سرخوشان
چون به ما بویی رسانیدی ازین
سر مبند آن مشک را ای رب دین
از تو نوشند ار ذکورند ار اناث
بیدریغی در عطا یا مستغاث
ای دعا ناگفته از تو مستجاب
داده دل را هر دمی صد فتح باب
چند حرفی نقش کردی از رقوم
سنگها از عشق آن شد همچو موم
نون ابرو صاد چشم و جیم گوش
بر نوشتی فتنهٔ صد عقل و هوش
زان حروفت شد خرد باریکریس
نسخ میکن ای ادیب خوشنویس
در خورِ هر فکرِ بسته بر عدم
دم به دم نقشِ خیالی خوشرقم
حرفهای طرفه بر لوح خیال
بر نوشته چشم و عارض خد و خال
بر عدم باشم نه بر موجود مست
زانک معشوقِ عدم وافیترست
عقل را خط خوان آن اَشکال کرد
تا دهد تدبیرها را زان نورد
بخش ۱۴ - انکار اهل تن غذای روح را و لرزیدن ایشان بر غذای خسیس: قسم او خاکست گر دی گر بهاربخش ۱۶ - تمثیل لوح محفوظ و ادراک عقل هر کسی از آن لوح آنک امر و قسمت و مقدور هر روزهٔ ویست هم چون ادراک جبرئیل علیهالسلام هر روزی از لوح اعظم عقل مثال جبرئیلست و نظر او به تفکر به سوی غیبی که معهود اوست در تفکر و اندیشهٔ کیفیت معاش و بیرون شو کارهای هر روزینه مانند نظر جبرئیلست در لوح و فهم کردن او از لوح: چون ملک از لوح محفوظ آن خرد
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای خدای بینظیر ایثار کن
گوش را چون حلقه دادی زین سخن
هوش مصنوعی: ای پروردگار بیهمتا، لطفاً همچون حلقهای که بر گوش آویخته میشود، برای من گوشهایم را آماده کن تا به این سخن گوش فرا دهم.
گوش ما گیر و بدان مجلس کشان
کز رحیقت میخورند آن سرخوشان
هوش مصنوعی: ما با دقت به سخنان آن کسانی که در مجالس مشغول لذت بردن از حقیقت هستند گوش میدهیم.
چون به ما بویی رسانیدی ازین
سر مبند آن مشک را ای رب دین
هوش مصنوعی: وقتی از جانب تو بویی به مشام ما میرسد، ای پروردگار دین، آن مشک را از ما دور نکن.
از تو نوشند ار ذکورند ار اناث
بیدریغی در عطا یا مستغاث
هوش مصنوعی: اگر مردان و زنان از تو درخواست کنند، بدون هیچ تردیدی در بخشش و کمک به آنها دریغ نکن.
ای دعا ناگفته از تو مستجاب
داده دل را هر دمی صد فتح باب
هوش مصنوعی: ای دعا، بدون اینکه تو را بگویم، دل را در هر لحظه با گشایشهای تازهای روبرو میسازی.
چند حرفی نقش کردی از رقوم
سنگها از عشق آن شد همچو موم
هوش مصنوعی: چند کلمهای بر سنگها حک کردی، اما عشق باعث شد که آنها نرم و قابل تغییر شوند مانند موم.
نون ابرو صاد چشم و جیم گوش
بر نوشتی فتنهٔ صد عقل و هوش
هوش مصنوعی: چشمانت شبیه حرف "ص" و گوشهایت مانند حرف "ج" است. تو با جذابیت و زیباییات، عقل و هوش را به چالش کشیدهای.
زان حروفت شد خرد باریکریس
نسخ میکن ای ادیب خوشنویس
هوش مصنوعی: از نوشتههایت، خردی عمیق و باریک به وجود میآید. ای خوشنویس، این آثار را دوباره بنویس.
در خورِ هر فکرِ بسته بر عدم
دم به دم نقشِ خیالی خوشرقم
هوش مصنوعی: هر فکر محدود و بستهای که به عدم و ناچیزی میاندیشد، هر لحظه تصویری زیبا و خیالانگیز به خود میگیرد.
حرفهای طرفه بر لوح خیال
بر نوشته چشم و عارض خد و خال
هوش مصنوعی: حرفهای زیبا و دلنشین بر صفحه فکر و تصور نوشته شده، در حالی که زیباییهای صورت و چهره نیز در آن نقش بسته است.
بر عدم باشم نه بر موجود مست
زانک معشوقِ عدم وافیترست
هوش مصنوعی: من ترجیح میدهم در عالم عدم زندگی کنم تا در عالم وجود، چرا که عاشقِ عالم عدم برایم کاملتر و مطمئنتر است.
عقل را خط خوان آن اَشکال کرد
تا دهد تدبیرها را زان نورد
هوش مصنوعی: عقل آن را که برابر دید، به شکلهای گوناگون درآورد تا بتواند راهحلهایی را از آن نتیجهگیری کند.
حاشیه ها
1398/09/01 20:12
سنا
نون ابرو صاد چشم و جیم گوش
بر نوشتی فتنهٔ صد عقل و هوش
زان حروفت شد خرد باریکریس
نسخ میکن ای ادیب خوشنویس
میشه معنی کنین با تشکر
1398/10/09 10:01
پارسا پورحسن مقدم
گوش ما گیر و بدان مجلس کشان
کز شرابت سرخوشند آن میکشان
1399/04/12 10:07
فاطمه صانع
نون ابرو صاد چشم و جیم گوش
بر نوشتی فتنهٔ صد عقل و هوش
خداوند مثل خطاطی است که چهره ما را نقش کرده چشم مثا حرف صاد هست و گوش مثل حرف جیم .........در هرکجا بنگری خط خداوند را میبینی
1400/07/30 09:09
احمـــدترکمانی
بر عدم باشم نه بر موجود مست
زآنکِ معشوق عدم وافی ترست
عقل را خط خوان آن اشکال کرد
تا دهد تدبیرها را زآن نورد